Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
They grew attached ( attracted) to each other.
U
به همدیگر علاقمند شدند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
one a
U
همدیگر
one an other
U
همدیگر
each other
U
همدیگر
peer to each other
U
مانند همدیگر
self repelling
U
دافع همدیگر
to blame one another
U
همدیگر را مقصر کردن
to hug each other
U
همدیگر را بغل کردن
devoted
U
علاقمند
fondest
U
علاقمند
fonder
U
علاقمند
fond
U
علاقمند
to be on the same page
<idiom>
U
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
to talk the same language
<idiom>
U
همدیگر را فهمیدن
[اصطلاح مجازی]
They beat each other black and blue.
U
همدیگر را خونین ومالین کردند
We speake the same language. we are on the same wavelength. we understand each other.
U
زبان همدیگر رامی فهمیم
zoophilous
U
علاقمند به جانور
fashionmonger
U
علاقمند به مد وسلیقه
enamoured
U
علاقمند و عاشقبهچیزی
hydrophile
U
اب دوست علاقمند به اب
hydrophilic
U
اب دوست علاقمند به اب
interest
U
علاقمند کردن
long haired
U
علاقمند به چیزی
wedded
U
بسیار علاقمند
beseeching
U
علاقمند-ازرویاشتیاقوآرزو
sweet tooth
U
علاقمند به شیرینی
philoprogenitive
U
علاقمند به اولاد
longhair
U
علاقمند به چیزی
zoophilic
U
علاقمند به جانور
attached
U
دلبسته علاقمند
responsive
U
علاقمند ومتوجه
amative
U
علاقمند بامورجنسی
kleptomaniacs
U
علاقمند به دزدی
kleptomaniac
U
علاقمند به دزدی
interests
U
علاقمند کردن
they parted with each other
U
از هم جدا شدند
they were made one
U
با هم یکی شدند
The twins are hardly distinguish between colors.
U
دوقلوها را از همدیگر نمی شد تشخیص داد
heterosexuals
U
علاقمند به جنس مخالف
thermotropic
U
علاقمند به گرما دماگرای
discophile
U
علاقمند به صفحات گرامافون
air minded
U
علاقمند به فضانوردی وهوانوردی
spelunker
U
علاقمند به اکتشاف غار
gastronome
U
علاقمند بغذای خوب
bonvivant
U
علاقمند بزندگی خوب
heterosexual
U
علاقمند به جنس مخالف
the boys were excused
U
شاگردان مرخص شدند
the troops were scattered
U
سپاهیان متفرق شدند
they took refuge in a cave
U
در غاری پنهان شدند
they muliplied by generation
U
با زاد و ولدزیاد شدند
those who did not fear won
U
انهایی که نترسیدندپیروز شدند
they sought of him a miracle
U
معجزهای از او خواستار شدند
blind date
U
قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
blind dates
U
قرار ملاقات میان زن ومردی که همدیگر را نمیشناسند
cross voting
U
رای دادن دوطرف مخالف برای همدیگر
contiguous
U
خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
jaeger
U
علاقمند به شکار مرد شکارچی
Knock off your fighting right now!
U
همین الآن از توی سر همدیگر زدن دست بکشید !
mine mooring
U
اتصال دادن مینها به همدیگر به وسیله سیم یا بند
audiophile
U
شخص موسیقی دوست علاقمند بموسیقی
hatched moulding
U
گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
friendly societies
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly society
U
انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
How many students passed the exam?
U
چند نفر در امتحان قبول شدند؟
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
the people pressed in
U
مردم زور اورده داخل شدند
the party rallied round him
U
ان دسته دوباره دور اوجمع شدند
omission factor
U
تعداد متنهای مربوطه که در یک جستجو گم شدند
the judges were influenced by
U
داوران زیر نفوذ او واقع شدند
housekeeping
U
مجموعه دستوراتی که یک بار اجرا شدند
irrigationist
U
کسیکه در مسائل وابسته به ابیاری علاقمند است
sig
U
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
The officers were brifed on (about) the detailes.
U
افسران درباره جزییات مطلع ( توجیه شدند )
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
Due to the review security procedures were modified .
U
به علت بررسی روش های امنیتی اصلاح شدند.
mix up, caution
U
موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
The lights of the aircraft were blinking.
U
چراغهای هواپیما خاموش ؟ روشن می شدند ( چشمک می زدند )
Many people were hurt when the boiler exploded.
U
وقتیکه دیگ بخار ترکید خیلیها مجروح شدند
i lost my friends
U
دوستان خود را از دست دادم دوستانم از من جدا شدند
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
log rolling
U
دسته بندی سیاسی که دران همدیگر رابستایندویاری کننداصول نان بهم قرض دادن
Gangs of youths went on the rampage through the inner city.
U
دسته های جوانان با داد و بیداد از مرکز شهر رد شدند.
pelasgic
U
نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
computer nik
U
استفاده کننده علاقمند کامپیوترکه وقت زیادی را صرف کاربا کامپیوتر میکند
patch
U
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
patches
U
ارسال الکتریکی که توسط سیمهای کوتاه متصل می شدند و امکان تشخیص سریع و ساده شبکه را فراهم می کنند
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
special interest group
U
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
pleiades
U
هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
Apple Mac
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
Apple Macintosh computer
U
مجموعهای از کامپیوترهای شخصی که توسط شرکت Apple ایجاد شدند که یک واسط کاربر گرافیکی دارند و از خانواده 00086 پردازنده ها استفاده می کنند
The two cars had a head –on collision.
U
دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
deadlock
U
موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
homebody
U
ادم خانه نشین یا علاقمند به خانه
blessed folder
U
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com