English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hit U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hits U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
hitting U به هدف زدن ضربه شمشیرباز به بدن حریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clinch U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinched U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinches U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
clinching U نزدیک شدن شمشیرباز به حریف بگونه ایکه رد و بدل کردن ضربه ناممکن شود
gain ground U ضربه با پا به امید بل گرفتن ان نزدیک دروازه حریف پیشروی شمشیرباز بسوی حریف
trompement U گریز شمشیرباز از ضربه حریف
Other Matches
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
out of distance U دور بودن شمشیرباز از حریف
close in U نزدیک شدن شمشیرباز به بدن حریف
stances U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
stance U طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
opposition U حرکت شمشیرباز ضمن تماس با شمشیر حریف تقابل
hit not valid U ضربه بی ارزش شمشیرباز
off target hit U ضربه بی ارزش شمشیرباز
time hit U ضربه شمشیرباز در ضد حمله
in distance U نزدیک بودن شمشیرباز برای ضربه زدن
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
counter riposte U حمله شمشیرباز پس از دفع حمله متقابل حریف
holding and hitting U گرفتن حریف و ضربه زدن
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
hinders U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindered U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hinder U جلوگیری از ضربه زدن حریف
hindering U جلوگیری از ضربه زدن حریف
double hi U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
double touch U ضربه شمشیر دو حریف در یک لحظه
hacks U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hacked U ضربه خطای دست به بازوی حریف
hack U ضربه خطای دست به بازوی حریف
high sticking U بالابردن چوب و ضربه زدن به حریف
stationary tactics U دردروازه ضربه ازاد از حریف گرفتن
put away U ضربه محکم از بالای سر حذف حریف اسمش
force U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
spear U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spearing U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
speared U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
spears U ضربه زدن به حریف با تیغه چوب هاکی
forces U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
rear takedown with outside leg tackle U گارد مخفی که حریف با میانکوب ضربه میشود
forcing U تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
loop drive U ضربه باپیچش زیاد نزدیک تور حریف
squib kick U ضربه کوتاه با پا که به اسانی به دست تیم حریف نیفتد
gimme U ضربه اهدایی به حریف روی چمن کوتاه گلف
knockout U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
icing U ضربه خطای مدافع از نیمه زمین خودی به خط دروازه حریف
knockouts U با ضربت بیهوش کنندهای حریف رابزمین زدن ضربه فنی
hold U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
holds U گرفتن غیرمجاز حریف ضربه به گوی اصلی بیلیاردکه مسیر معمولی را طی نکند
away U بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
take croquet U ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
indian check U سد کردن راه حریف با بالابردن چوب بالای سر او برای ضربه زدن به چوب او
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
head and arm U هنگام حمله حریف به دو خم دست و سر حریف را گرفته او رامی پیچانیم
croquet U بازی غیررسمی روی چمن با چوبی شبیه چوب چوگان و گویهای چوبی و 9 دروازه فلزی و 2 میله بصورت دور کردن گوی حریف با ضربه بوسیله تماس با گوی خود
looped U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loop U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
loops U حریف را دورزدن بمنظور سد کردن راه حریف دیگر
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
face off U رویارویی دو حریف در اغاز رویارویی دو حریف در اغازبازی لاکراس اغاز بازی باپرتاب توپ واترپولو
fencer U شمشیرباز
backsword man U شمشیرباز
assaults U یورش شمشیرباز
epeeist U شمشیرباز اپه
foilsman U شمشیرباز فویل
sabreur U شمشیرباز سابر
fencing position U گارد شمشیرباز
assaulted U یورش شمشیرباز
foilist U شمشیرباز فویل
line of attack U سینه شمشیرباز
assault U یورش شمشیرباز
bibs U محافظ گلوی شمشیرباز
fencing measure U فاصله معمولی دو شمشیرباز
compound attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
lanista U شمشیرباز اموزگار شمشیربازی
sword arm U دست مسلح شمشیرباز
bib U محافظ گلوی شمشیرباز
coquille U محافظ دست شمشیرباز
fleche U نقل مکان شمشیرباز
guards U حالت دفاعی شمشیرباز
guard U حالت دفاعی شمشیرباز
attack on the blade U حمله شمشیرباز به تیغه
offensive movement U حرکت تهاجمی شمشیرباز
guarding U حالت دفاعی شمشیرباز
composite attack U حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
preparation of attack U شمشیرباز اماده حمله
jumps U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
attentions U شمشیرباز اماده برای مبارزه
attention U شمشیرباز اماده برای مبارزه
jump U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
jumped U حمله شمشیرباز با پرش به هوا
attack on preparation U شمشیرباز اماده برای حمله
progressive attack U پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
plastron U محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
balestra U پرش کوتاه و سریع شمشیرباز بجلو برای حمله
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
appel U پاکوب 2 بار پا کوبیدن شمشیرباز به نشانه متوقف کردن مبارزه
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
false attack U حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
march U پیش روی گام به گام شمشیرباز
marched U پیش روی گام به گام شمشیرباز
marches U پیش روی گام به گام شمشیرباز
marching U پیش روی گام به گام شمشیرباز
rivalled U حریف
rivalling U حریف
rivaling U حریف
rivaled U حریف
adversarial U حریف
rival U حریف
competitors U حریف
d. cut d. U حریف
rivals U حریف
adversaries U حریف
competitor U حریف
match U حریف
matches U حریف
challengers U حریف
challenger U حریف
opponent U حریف
foe U حریف
adversary U حریف
foes U حریف
opponents U حریف
targeting U هدف فرود هدف شمشیرباز
targets U هدف فرود هدف شمشیرباز
targetted U هدف فرود هدف شمشیرباز
targeted U هدف فرود هدف شمشیرباز
target U هدف فرود هدف شمشیرباز
targetting U هدف فرود هدف شمشیرباز
playing the man U بازی با حریف
head butt U با سر به حریف زدن
deliver a series of blows U بمباران حریف
adversaries U حریف کشتی
targeted U سینه حریف
adversary U حریف کشتی
target U سینه حریف
he was too much for me U من حریف او نبودم
i cannot manage him U حریف او نمیشوم
shadowed U چسبیدن به حریف
downfield U زمین حریف
targeting U سینه حریف
shadow U چسبیدن به حریف
shadowing U چسبیدن به حریف
end U زمین حریف
targetting U سینه حریف
away U زمین حریف
drops U جاگذاشتن حریف
targetted U سینه حریف
dropping U جاگذاشتن حریف
dropped U جاگذاشتن حریف
drop U جاگذاشتن حریف
targets U سینه حریف
shadows U چسبیدن به حریف
charge U حمله به حریف
ended U زمین حریف
opponents U حریف طرف
cope U حریف شدن
jack of all trades U همه فن حریف
coped U حریف شدن
jacks of all trades U همه فن حریف
copes U حریف شدن
copings U حریف شدن
opponent U حریف طرف
victim U حریف ضعیف
victims U حریف ضعیف
sell a dummy U فریفتن حریف
ends U زمین حریف
swingman U همه فن حریف
razzle dazzle U فریفتن حریف
charges U حمله به حریف
assaults U حمله بدنی به حریف
kukutsu dachi U ایستادن در مقابل حریف
dribbling U رد کردن توپ از حریف
kin geri U لگد به بیضه حریف
clinched U بغل کردن حریف
clinch U بغل کردن حریف
shut down U شکست دادن حریف
assault U حمله بدنی به حریف
burn U امتیاز گرفتن از حریف
clinches U بغل کردن حریف
mark U نشانه کردن حریف
action on the blade U تماس با شمشیر حریف
burns U امتیاز گرفتن از حریف
scouts U ارزیابی حریف اینده
dribble U رد کردن توپ از حریف
marks U نشانه کردن حریف
dribbled U رد کردن توپ از حریف
clinching U بغل کردن حریف
dribbles U رد کردن توپ از حریف
draws U رویارویی دو حریف در اغار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com