English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
monitor U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitored U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
monitors U به علائم رمزی مخابراتی گوش دادن مبصر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semiotic U مکتب علائم رمزی
semeiotic U مکتب علائم رمزی
sigil U علامت نجومی علائم رمزی
symbolization U استعمال علائم ونشانهای رمزی
symbology U مبحث مطالعه علائم ونشانههای رمزی
symbolism U نمایش بوسیله علائم مکتب رمزی
typographies U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
typography U فن بیان وتعریف چیزی بصورت علائم ونشانههای رمزی
excitation U انتشار امواج مخابراتی تغذیه لامپ دستگاههای مخابراتی پخش موج درفرستنده
high class communication set U دستگاه مخابراتی با کلاس بالادستگاه مخابراتی پر ارزش
spurious signal U علایم مخابراتی مزاحم خارجی در یک دستگاه مخابراتی
authentication code U سیستم نشانی رمزی معرفهای رمزی
communication link U رابطه مخابراتی ربط مخابراتی
codress U نوعی پیام که کلیه متن ان فقط به رمز ارسال میشود گیرندگان رمزی پیام باادرس رمزی
phonetician U متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
multidrop line U پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
communication security monitoring U کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
legends U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
legend U شرح علائم و اختصارات فهرست علائم یا اختصارات
communication security account U میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
ciphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cyphers U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
cipher U رمزی که از یک کلید عمومی برای رمزی کردن پیام و ازیک کلید رمز برای رمز گشایی آن استفاده میکند.
prepostor U مبصر
praepostor U مبصر
prepositor U مبصر
admonitor U مبصر
monitor U مبصر
monitored U مبصر
monitors U مبصر
monitress U مبصر
which transponder U علامت رمزی است به معنی چه نوع دستگاه گیرنده وفرستنده رمزی روی دستگاه شناسایی دشمن و خودی پدافند هوایی یا برج مراقبت یا برج رادار شناسایی سوارشده است
monitor program U برنامه مبصر
surveillant U مبصر کلاس
monitor system U سیستم مبصر
monitor routine U روال مبصر
monitor unit U واحد مبصر
surveyor U مبصر کلاس پیمایشگر
surveyors U مبصر کلاس پیمایشگر
operating system monitor U مبصر سیستم عامل
monitorial U مبصر اخطار امیز
software mointor U مبصر نرم افزاری
hardware monitor U مبصر سخت افزاری
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
symbols U علائم
zaph dignbats U علائم زف
communication line U خط مخابراتی
sinusoidal signals U علائم سینوسی
shading symbols U علائم سایهای
symbolic table U جدول علائم
mathematical symbols U علائم ریاضی
signal fidelity U وفاداری علائم
symptoms U علائم مرض
signal man U متصدی علائم
signal transformation U ترادیسی علائم
signalman U متصدی علائم
signal regeneration U باززایی علائم
facings U علائم ریاضی
hazard signs U علائم خطر
indication signs U علائم راهنمائی
control signals U علائم کنترلی
erection marks U علائم نصب
identification signs U علائم تشخیص
sound signal علائم صدا
epiphenomenon U علائم ثانویه
character set U مجموعه علائم
facing U علائم ریاضی
supervisory signals U علائم نظارتی
The symptoms ( of a disease) . U علائم بیماری
economic indicator U علائم اقتصادی
symbolic string U رشته علائم
schematic symbols U علائم الگویی
symptom U علائم مرض
occult U رمزی
symbolically U رمزی
furtive U رمزی
mystics U رمزی
mystic U رمزی
emblematical U رمزی
runic U رمزی
monogrammatic U رمزی
allegorical U رمزی
coded U رمزی
cryptic U رمزی
cryptically U رمزی
encoded U رمزی
emblematic U رمزی
figurative U رمزی
enigmatical U رمزی
backstairs U رمزی
in petto U رمزی
allusive U رمزی
allegoric U رمزی
symbolic U رمزی
communications system U سیستم مخابراتی
communications satellite U ماهوارههای مخابراتی
communications protocol U پروتکل مخابراتی
communications processor U پردازنده مخابراتی
communications link U پیوند مخابراتی
copied U نگهبان مخابراتی
communication deception U فریب مخابراتی
communication network U شبکه مخابراتی
communication satellite U ماهواره مخابراتی
copy U نگهبان مخابراتی
copying U نگهبان مخابراتی
copies U نگهبان مخابراتی
communication link U تسلسل مخابراتی
communications channel U کانال مخابراتی
signal services U قسمتهای مخابراتی
signal communications U ارتباطات مخابراتی
signal flag U پرچم مخابراتی
communication security U تامین مخابراتی
communication signal U سیگنال مخابراتی
additive U پیوند کد مخابراتی
telenet U شبکه مخابراتی
communication cover U پوشش مخابراتی
additives U پیوند کد مخابراتی
signal security U تامین مخابراتی
signal services U خدمات مخابراتی
staggy U دارای علائم ونشانههای نر
legends U فهرست علائم واختصارات
dual intensity U تاکید علائم خاص
legend U فهرست علائم واختصارات
nomenclature U فهرست علائم واختصارات
symptomatic U حاکی از علائم مرض
baud rate U نسبت علائم درثانیه
tablature U نوعی علائم موسیقی
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
prodrome U علائم اولیه مرض
number plates U پلاک علائم مشخصه
syndrome U علائم مشخصه مرض
pictograph U نشان یا علائم تصویری
number plate U پلاک علائم مشخصه
semeiotic U وابسته به علائم مرض
semiotic U وابسته به علائم مرض
syndromes U علائم مشخصه مرض
symbolic logic U منطق رمزی
mystified U رمزی کردن
watchwords U کلمه رمزی
encode U رمزی کردن
formulae U قاعده رمزی
encodes U رمزی کردن
mystifies U رمزی کردن
encoded U رمزی شده
mystify U رمزی کردن
undercover U رمزی جاسوس
symbolic U رمزی اشاری
mystifying U رمزی کردن
esoteric U رمزی درونی
symbolically U رمزی اشاری
occult U سری رمزی
codification U رمزی کردن
code U رمزی کردن
puzzle lock U قفل رمزی
formulas U قاعده رمزی
mystic sense U معنی رمزی
mystic participation U اشتراک رمزی
cryptocorrespondence U مکاتبات رمزی
code word U کلمات رمزی
cryptogram U نوشته رمزی
formal logic U منطق رمزی
coded character U دخشه رمزی
formula U قاعده رمزی
cryptograph U نوشته رمزی
code words U کلمات رمزی
watchword U کلمه رمزی
figurative U رمزی کنایهای
signalled U علایم مخابراتی مخابرات
communications control unit U واحد کنترل مخابراتی
volume U قدرت دستگاه مخابراتی
volumes U قدرت دستگاه مخابراتی
communication security U برقراری تامین مخابراتی
communications software U نرم افزار مخابراتی
way station U ایستگاه رله مخابراتی
standing signal instructions U دستورات ثابت مخابراتی
selsyn U سیستم سینکرونیزه مخابراتی
common user net work U شبکه مخابراتی مشترک
phonetic alphabet U کلمات قراردادی مخابراتی
communication standing instructions U دستورات ثابت مخابراتی
communication relay ship U ناو تقویتی مخابراتی
signal U علایم مخابراتی مخابرات
communications server U سرویس دهنده مخابراتی
ace high U سیستم مخابراتی قمرمصنوعی
signaled U علایم مخابراتی مخابرات
discriminated U با علائم مشخصه ممتاز کردن
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
Road signs U علائم راهنمایی و رانندگی جاده
signal box U توقف گاه متصدی علائم
morsecode U علائم رمز تلگرافی مرس
discriminate U با علائم مشخصه ممتاز کردن
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
discriminates U با علائم مشخصه ممتاز کردن
sign of aggregation U علائم مخصوص جمله جبری
coded decimal U رقم دهدهی رمزی
phase encoded U رمزی شده با فاز
cypher U حروف یامهر رمزی
tokens U معجزه علامت رمزی
cryptocommunication U ارتباط ومخابرات رمزی
cryptanalysis U کشف نوشته رمزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com