English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 248 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thinly U به طور نازک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
field U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields U روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
card U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards U کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
squeamish U سخت گیر نازک نارنجی
thin U نازک
thin U نازک کردن
thin U نازک شدن
thinned U نازک
thinned U نازک کردن
thinned U نازک شدن
thinners U نازک
thinners U نازک کردن
thinners U نازک شدن
thinnest U نازک
thinnest U نازک کردن
thinnest U نازک شدن
thins U نازک
thins U نازک کردن
thins U نازک شدن
wire U هادی فلزی نازک
wires U هادی فلزی نازک
finishing U نازک کاری
rasher U ورقه نازک گوشت سرخ کردنی
rashers U ورقه نازک گوشت سرخ کردنی
ethereal U نازک
fine U نازک
fined U نازک
finest U نازک
tenuous U نازک
tender U نازک
tendered U نازک
tenderest U نازک
tendering U نازک
strip U ماده طولانی نازک
eggshell U نازک
eggshells U نازک
needle U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needled U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needles U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needling U سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
cord U طناب نازک
cords U طناب نازک
delicacies U نازک بینی خوراک لذیذ
delicacy U نازک بینی خوراک لذیذ
seam U رگه نازک معدن
seams U رگه نازک معدن
delicate U نازک بین
veneer U لایه نازک چوب
deposition U سطح با یک لایه نازک
depositions U سطح با یک لایه نازک
die U قطعه نازک مستطیلی از یک قرص نیمه هادی سیلیکان که به هنگام ساخت مدارهای مجتمع بریده شده یا لایه لایه می گردد
gossamer U نازک
fibula U استخوان نازک نی قصبه صغری
fibulae U استخوان نازک نی قصبه صغری
fibulas U استخوان نازک نی قصبه صغری
rice paper U کاغذ نازک
touchier U نازک نارنجی حساس
touchier U دل نازک
touchiest U نازک نارنجی حساس
touchiest U دل نازک
touchy U نازک نارنجی حساس
touchy U دل نازک
shallot U پیاز کوچک لوله نازک
shallots U پیاز کوچک لوله نازک
cardboard U مقوای نازک
slat U تخته نازک
slats U تخته نازک
soft hearted U نازک دل
soft-hearted U نازک دل
peeling U پارچه لباسی نازک
attenuate U نازک کردن
attenuate U ضعیف شدن نازک
attenuated U نازک کردن
attenuated U ضعیف شدن نازک
attenuates U نازک کردن
attenuates U ضعیف شدن نازک
attenuating U نازک کردن
attenuating U ضعیف شدن نازک
slim U نازک
slimmed U نازک
slimmest U نازک
slimming U نازک
slims U نازک
scruff U پرده نازک غشاء
racking U طناب نازک
silicon U قطعه نازک کریستال سیلیکون خالص با قط ر چند اینچ که روی آن مدارهای مجتمع قرار دارند.
spare U نحیف نازک
spared U نحیف نازک
peg U دربالا پهن ودرپایین نازک
pegs U دربالا پهن ودرپایین نازک
film U پرده نازک
filmed U پرده نازک
wafer U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
wafers U یک قطعه نازک سیلیکون که بر روی ان مدارات مجتمع جهت ایجاد یک تراشه قرار دارند
stave U شیارهای نازک چوب
mull U ململ نازک
elaborately U ازروی صنعت و نازک کاری
joinery U نازک کاری
Other Matches
cable weft U پود ضخیم [بعد از کامل شدن یک ردیف گره جهت محکم کردن آنها در اکثر فرش ها از یک پود نازک و سپس یک پود کلفت استفاده می شود در برخی مناطق نیز از دو پود نازک و یک پود کلفت بصورت یک در میان استفاده میکنند]
frailest U نازک
tinnily U نازک
perone U نازک نی
frailer U نازک
frail U نازک
young ice U یخ نازک
tenderhearted U دل نازک
tender hearted U دل نازک
svelt U نازک
softhearted U نازک دل
tenderhearted <adj.> U دل نازک
egg shell U نازک
tender hearted U نازک دل
feather edged U لب نازک
attenute U نازک
fragile U نازک
papyraceous U نازک
squeamishness U نازک طبعی
patsy U نازک نارنجی
feather edge U لبه نازک
folium U طبقه نازک
finespun U نازک رشته
tanyphonia U نازک صدایی
extenuate U نازک کردن
fine spun U نازک ریسته
fine draw U نازک کردن
small stuff U طناب نازک
featheredge U لبه نازک
gold leaf U زرورق نازک
card board U مقوای نازک
folia U طبقات نازک
thinner U نازک کننده
soft U مهربان نازک
picksome U نازک نارنجی
radicle U فرعی نازک
scale board U تخته نازک
shim U بوش نازک
softest U مهربان نازک
lambkino U بچه نازک
d. touch U نازک کاری
pellicle U غشاء نازک
hairline rule U خط بسیار نازک
d. constitution U وجود نازک
pellicle U پوسته نازک
softer U مهربان نازک
verglas U قشر نازک یخ
thready U نازک چسبناک
thin skinned U نازک نارنجی
thin film U لایه نازک
thin film U غشای نازک
tenderization U نازک سازی
thin skinned U پوست نازک
tenderhefted U دل نازک دل رحیم
foreign letter paper U کاغذ چاپاری نازک
hair stroke U نازک کاری درخوشنویسی
gold leaf U ورقه طلای نازک
laminal U دارای ورقههای نازک
magnetic thin film U غشاء نازک مغناطیسی
laminar U دارای ورقههای نازک
thin film circuit U مدار غشایی نازک
magnetic thin film U فیلم نازک مغناطیسی
shear thinning U نازک شدن برش
tissue paper U دستمال کاغذی نازک
tin foil U ورق نازک قلع
thin walled cylinder U استوانه جدار نازک
thin skinned U دارای پوست نازک
thin plate battery U باتری صفحه نازک
thin layer chromatography U کروماتوگرافی لایه نازک
splint bone U استخوان ساق نازک نی
French stick U قرصدراز نازک نان
feathured-edged U لبه نازک شده
marline U طناب علفی نازک
metal foil ورق نازک فلزی
niminy piminy U نازک نارنجی و ژستی
onion skin U یکجور کاغذ نازک
onionskin U کاغذ نازک زرورق
oxide skin U قشر نازک اکسید
toile U پارچه کتان نازک
thin film memory U حافظه غشایی نازک
masterstroke U نازک کاری هنری
masterstrokes U نازک کاری هنری
gauzy U نازک وسوراخ سوراخ
fleshings U جامه نازک تن نما
flat colour U رنگ نازک مستوی
field point U سر تیر بسیار نازک
voile U پارچه نازک لباسی زنانه
stroganoff U گوشت پخته نازک با خردل
tiffany U پارچه توری ابریشمی نازک
tinfoil U حلبی ورقه نازک قلعی
hard to please U نازک نارنجی سخت راضی شو
lamin U لایه نازک پهنک برگ
lamina U لایه نازک پهنک برگ
elaborateness U نازک کاری استادی در کار
jam nut U نوعی مهره قفلی نازک
he is thinly dressed U لباس نازک پوشیده است
magnetic thin film memory U حافظه فیلم نازک مغناطیسی
soft bill U پرنده منقار نازک حشره خوار
oxford india paper U یکجور کاغذ نازک چاپ کردنی
cheapernet U غیر رسمی اینترنت با سیم نازک
horntail U هرنوع حشره ازدسته نازک بالان
gange U باسیم نازک نگاه داری کردن
silesia U یکجور پارچه نازک استری وپردهای
sarmentose U دارای شاخههای نازک وخیمده بالا رونده
jaconet U پارچه نخی نازک هندی شبیه موسلین
lodicule U یکی از دو پایه غشاء نازک تخمدان گیاهان
croutons U ورقه نازک نان برشته یاسرخ شده
crouton U ورقه نازک نان برشته یاسرخ شده
dimpling U پخدار کردن مخروطی ورقات نازک فلزی
peroneal U وابسته به نازک نی مربوط بقسمت خارجی ساق پا
fibre optics U وسیله تفکیک ستون نوربه رشتههای نازک
tippet U قسمت کوتاه نخ نازک درانتهای نزدیک به قلاب
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
phosphor U لایه نازک فسفر درون صحفه CRT
tuck U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucking U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
curling weft U پود مجعد و نازک جهت برجسته سازی نقش
tucks U درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
eye-form U [شکل کیسه ماهی برای عبور نازک نور]
vortex sheet U لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
skiver U چرم نازک شده پوست گوسفند تیماج صحافی وغیره
blowout disc U دیسک نازک فلزی برای اب بندی کردن سیستمهای سیالات
tulle U پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
carbon ribbon U ریبون پلاستیکی نازک با جوهر مشکلی که در چاپگر استفاده میشود
strudel U ورقه نازک خمیر پخته که لوله شده و لای ان شیرینی باشد
souffle U خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
cane pattern U طرح بندی که بصورت تکرار نقوش با نواری نازک به شکل بند کل متن را فرا می گیرد
souffles U خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
soufflTs U خوراک مرکب از زرده تخم مرغ وگوشت وپنیر وشکلات پارچه نازک گل برجسته زنانه
persiennes U یکجور پشت پنجرهای که تیکههای چوب یا اهن نازک راترک ترک ... کار گذاشته اند
rf U ورقه نازک فلزی که اطراف یک کابل پیچیده شده که مانع ارسال سیگنالهای واسط فرکانس رادیویی میشود
cylinder baffles U صفحات نازک قلزی برای هدایت هوا از میان تیغههای خنک کننده و جذب حداکثر گرمای ممکن از جدارسیلندر
shed stick U چوب هاف [چوبی است نازک تر از کوجی که برای جدا کردن تارها در موقع عبور دادن پود بکار می رود.]
glassine U نوعی کاغذ نازک شفاف یانیمه شفاف که هوا یا روغن از ان نمیتواند عبور کند
mohair U کرک [نوعی الیاف پروتئینی نازک شبیه پشم که بیشتر از بز و شتر تهیه شده و در بافت قسمت های ظریف بکار می رود.]
helical wave guide U لوله فلزی که از فیبرهای نازک شیشهای و سیم هائی که توانایی انتقال هزاران پیام در خطوط مخابراتی رادارند تشکیل شده است
metallic thread U نخ زربفت [اینگونه نخ ها که از تابیده شدن ورقه های نازک طلا، نقره و یا دیگر فلزات بدور نخ تهیه می شوند، جهت تزئین فرش بکار رفته.]
fibre optics U لایه شیشهای یا پلاستیکی نازک که قادر به ارسال سیگنالهای نوری است . سیگنال نوری یا لیزری برای نمایش داده ارسالی تقسیم میشود
membrane keyboard U صفحه کلیدی که از صفحه پلاستیکی نازک با کلیدهای روی آن تشکیل شده است . وقتی کاربر روی کلید پردازش میکند
electroluminescent U صفحه نمایش مسط ح و سبک که از دو قطعه شیشه پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط لایه نازک گاز که در صورت سیگنال الکتریکی به آن اصابت کند روشن میشود
tracks U یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track U یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracked U یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
goat hair U موی بز [الیاف نازک و پشمی بز که بیشتر در قسمت های ظریف و تزئینی بافت بدلیل ظرافت آن بکار می رود. بهترین نوع آن مربوط به بز کشمیری هندوستان است که از لحاظ ظرافت و لطافت سبیه ابریشم است.]
copper foil U ورقه بسیار نازک مسی ورقه مسی زرورق مسی
gas plasma display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
gas discharge display U صفحه نمایش سطح و سبک که از دو قطعه شیشهای پوشیده شده از هادی تشکیل شده است و توسط یک لایه توسط یک لایه نازک گاز نورانی جدا شده است که یک نقط ه صفحه توسط دو سیگنال الکتریکی انتخاب شده است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com