English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 221 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
hole U به سوراخ انداختن گوی گلف
holed U به سوراخ انداختن گوی گلف
holes U به سوراخ انداختن گوی گلف
holing U به سوراخ انداختن گوی گلف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
putt U ضربه برای انداختن به سوراخ
putted U ضربه برای انداختن به سوراخ
putts U ضربه برای انداختن به سوراخ
putter U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
puttered U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
puttering U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
putters U چوب مخصوص انداختن گوی به سوراخ
deuce U انداختن گوی گلف به سوراخ با دو ضربه دیوس
spit U سوراخ کردن تف انداختن
spits U سوراخ کردن تف انداختن
hole out U انداختن گوی گلف به سوراخ
holeable U گوی اسان برای به سوراخ انداختن
tap in U والیبالی زدن توپ بسکتبال انداختن گوی گلف با ضربه ارام به سوراخ
Other Matches
centered U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center U سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
clair-voie U [پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
to pink out leather U چرم را برای زیبایی سوراخ سوراخ کردن
dilly bag U کیف دستی یا کیسه سوراخ سوراخ زنانه
float stone U سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
fenestration U چیزی که سوراخ سوراخ یاروزنه داراست
perforation U عمل سوراخ کردن ایجاد سوراخ
sight U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
sights U سوراخ روشنی رسان سوراخ دید
cancellate U سوراخ سوراخ سوراخ سوراخ کردن
gruyere cheese U پنیر سوراخ سوراخ سوئیسی
thirl U سوراخ سوراخ کردن دریدن
pinkest U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pinker U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
pink U سوراخ سوراخ کردن یا بریدن
foraminate U ثقبه دار سوراخ سوراخ
bring down U به زمین انداختن حریف انداختن شکار
riddle U سوراخ سوراخ کردن
grids U دریچه سوراخ سوراخ
riddles U سوراخ سوراخ کردن
cancellous U سوراخ سوراخ اسفنجی
millepore U مرجان سوراخ سوراخ
cancellate U سوراخ سوراخ اسفنجی
cancellated U سوراخ سوراخ اسفنجی
swage block U قالب سوراخ سوراخ
grid U دریچه سوراخ سوراخ
breach U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breaches U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
breached U سوراخ رخنه کردن سوراخ کردن نفوذ در خطوط دشمن درگیری با دشمن
horrifying U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrifies U بهراس انداختن به بیم انداختن
horrified U بهراس انداختن به بیم انداختن
jeopard U بخطر انداختن بمخاطره انداختن
horrify U بهراس انداختن به بیم انداختن
steer roping U کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
let down U پایین انداختن انداختن
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
hole U سوراخ
borehole U سوراخ
opening U سوراخ
holed U سوراخ
waterhole U سوراخ
holes U سوراخ
waterholes U سوراخ
boreholes U سوراخ
punches U سوراخ کن
slot U سوراخ
punched U سوراخ کن
slots U سوراخ
slotting U سوراخ
punch U سوراخ کن
thirl U سوراخ
taphole U سوراخ
outages U سوراخ
outage U سوراخ
overtures U سوراخ
overture U سوراخ
openings U سوراخ
lace U پر از سوراخ
leak U سوراخ
alveolar U سوراخ سوراخ
awl U سوراخ کن
broacher U سوراخ کن
columbarium U سوراخ
cribriform U سوراخ سوراخ
drill hole U سوراخ
edge perforated U لب سوراخ
fenestra U سوراخ
finger hole U سوراخ
foramen U سوراخ
leaked U سوراخ
leaks U سوراخ
boring U سوراخ
laces U پر از سوراخ
broach U سوراخ کن
broached U سوراخ کن
broaches U سوراخ کن
broaching U سوراخ کن
orifice U سوراخ
abroach U سوراخ
foraminated U سوراخ سوراخ
foraminiferous U سوراخ سوراخ
eyelets U سوراخ
eyelet U سوراخ
loops U سوراخ
looped U سوراخ
loop U سوراخ
tapping U سوراخ
tapped U سوراخ
tap U سوراخ
holing U سوراخ
punctulate U سوراخ سوراخ
pumiceous U سوراخ سوراخ
pitting U سوراخ سوراخ
imperforate U بی سوراخ
mure U سوراخ
peep hole U سوراخ
spy hole U سوراخ
pecker U سوراخ کن
perforator U سوراخ کن
pertusion U سوراخ
piercer U سوراخ کن
pigenhole U سوراخ
pinking U سوراخ
puncture U سوراخ
punctured U سوراخ
orifices U سوراخ
punctures U سوراخ
perforation U سوراخ
meshing U سوراخ
mesh U سوراخ
meshes U سوراخ
puncturing U سوراخ
nostrils U سوراخ بینی
boring U سوراخ کردن
stab U سوراخ کردن
shrink hole U سوراخ انقباض
tape perforator U نوار سوراخ کن
gore U سوراخ کردن
sprocket hole U سوراخ زنجیری
taphole U سوراخ بشکه
stabbed U سوراخ کردن
delve U سوراخ کردن
gores U سوراخ کردن
impenetrable U سوراخ نشدنی
spile U سوراخ گیری
snuffer U سوراخ بینی
spiracle U سوراخ تنفس
interstice U سوراخ ریز
steek U سوراخ کردن
gored U سوراخ کردن
delved U سوراخ کردن
delves U سوراخ کردن
delving U سوراخ کردن
incising U سوراخ کردن
goring U سوراخ کردن
nostril U سوراخ بینی
anuses U سوراخ کون
Every nook and corner. U هر سوراخ سنبه ای
to drill through U سوراخ کردن
to punch a hole in U سوراخ کردن
wear a hole in U سوراخ کردن
plugs U سوراخ گیره
plugging U سوراخ گیره
plug U سوراخ گیره
loop-hole U سوراخ دیدبانی
pores U ریزه سوراخ
pores U سوراخ ریز
pore U ریزه سوراخ
pore U سوراخ ریز
loopholes U سوراخ دیدبانی
to burn a hole U سوراخ کردن
to break open U سوراخ کردن
slot U سوراخ طویل
anus U سوراخ کون
the two nostrils U دو سوراخ بینی
perforating U سوراخ کردن
stabs U سوراخ کردن
perforates U سوراخ کردن
perforate U سوراخ کردن
perforated U سوراخ شده
perforated U سوراخ دار
foxholes U سوراخ روباه
thumbhole U سوراخ شستی
ticket punch U بلیت سوراخ کن
foxhole U سوراخ روباه
slotting U درج یک شی در سوراخ
slotting U سوراخ طویل
slots U سوراخ طویل
punches U سوراخ کردن
feed hole U سوراخ پیش بر
impierceable U سوراخ نشدنی
index hole U سوراخ شاخص
depth of hole U عمق سوراخ
depth of borehole U عمق سوراخ
keyway U سوراخ کلید
lancinating U سوراخ کننده
culver-hole U سوراخ داربست
deep hole drilling U سوراخ عمیق
deep hole boring U سوراخ عمیق
cross hole U سوراخ عرضی
core hole U سوراخ هسته
millepore U هزار سوراخ
meshing U :سوراخ تور
of proof U سوراخ نشدنی
foraminate U سوراخ کردن
imperforable U سوراخ نشدنی
diameter of bore U قطر سوراخ
hub bore U سوراخ توپی
foraminate U سوراخ دار
foraminated U سوراخ دار
f. of the ear U سوراخ گوش
formed hole U سوراخ نیمرخ
eyebolt U پیچ سر سوراخ
gonopore U سوراخ تناسلی
hammer drill سوراخ کن ضربه ای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com