Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to lean against the wall
U
به دیوار تکیه دادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
counterfort
U
دیوار تکیه
bench wall
U
دیوار تکیه گاه
accenting
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accents
U
: با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accented
با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
partition wall
U
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
rests
U
تکیه دادن
rest
U
تکیه دادن
bolster
U
تکیه دادن
bolsters
U
تکیه دادن
bolstered
U
تکیه دادن
leans
U
تکیه دادن بطرف
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
leaned
U
تکیه دادن بطرف
lean
U
تکیه دادن بطرف
accentuated
U
تکیه دادن تاکید کردن
accentuate
U
تکیه دادن تاکید کردن
accentuating
U
تکیه دادن تاکید کردن
accentuates
U
تکیه دادن تاکید کردن
accubation
U
تکیه دادن یادرازکشیدن سرخوراک
benchrest
U
سکو برای تکیه دادن تیرانداز
immurement
U
در دیوار قرار دادن
underpin
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpinned
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
underpins
U
پی سنگی درزیر دیوار قرار دادن پشتیبانی یا تایید کردن
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
U
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
enclitic
U
متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
telltale
U
نوار فلزی یا چوبی روی دیوار جلو اسکواش نوارپارچه وصل به بادبان برای نشان دادن سمت باد
retaining wall
U
دیوار نگهبان دیوار محافظ
to lean something against something
U
چیزی را به چیزی تکیه دادن
adjacent
U
نزدیک دیوار به دیوار
lolling
U
لم تکیه
loll
U
لم تکیه
accents
U
تکیه
unaccented
U
بی تکیه
lolls
U
لم تکیه
atonic
U
بی تکیه
recumbency
U
تکیه
emphasis
U
تکیه
accumbency
U
تکیه
leanings
U
تکیه
accented
U
تکیه
accenting
U
تکیه
reliance
U
تکیه
lolled
U
لم تکیه
enclitic
U
بی تکیه
leaning
U
تکیه
accent
U
تکیه
rests
U
تکیه گاه
to throw oneself on
U
تکیه کردن بر
recline
U
تکیه کردن
prop
U
تکیه گاه
propped
U
تکیه گاه
bridge seat
U
تکیه گاه
propping
U
تکیه گاه
slump over
U
تکیه زدن
reclines
U
تکیه کردن
arm rest
U
تکیه گاه
accentual
U
تکیه دار
reclined
U
تکیه کردن
boilerplate
U
تکیه کلام
bearing
U
تکیه گاه
mahlstick
U
تکیه دست
leaned
U
تکیه کردن
leans
U
تکیه زدن
insists
U
تکیه کردن بر
leaned
U
تکیه زدن
insisting
U
تکیه کردن بر
insisted
U
تکیه کردن بر
leans
U
تکیه کردن
point of support
U
تکیه گاه
maulstick
U
تکیه دست
saddle bearer
U
تکیه گاه
stand
U
تکیه گاه
stayed
U
تکیه مهار
stay
U
تکیه مهار
to lean on a reed
U
تکیه بر اب کردن
backrest
U
تکیه گاه
anchor
U
تکیه گاه
anchoring
U
تکیه گاه
anchors
U
تکیه گاه
lean
U
تکیه کردن
lean
U
تکیه زدن
postpositive
U
الحاقی و بی تکیه
insist
U
تکیه کردن بر
rest
U
تکیه گاه
fulcrum
U
تکیه گاه
support roller
U
تکیه گاه
relies
U
تکیه کردن
relied
U
تکیه کردن
catch-phrases
U
تکیه کلام
catch-phrase
U
تکیه کلام
to base one self
U
تکیه کردن
support bearing
U
تکیه گاه
rely
U
تکیه کردن
heel rest
تکیه گاه
relying
U
تکیه کردن
anchorages
U
تکیه گاه
anchorage
U
تکیه گاه
support
U
تکیه گاه
armpits
U
تکیه گاه ارنج
bearing stress
U
تنش تکیه گاهی
accumbent
U
تکیه دار خوابیده
armpit
U
تکیه گاه ارنج
support conditions
U
شرایط تکیه گاهی
hinged support
U
تکیه گاه مفصلی
free support
U
تکیه گاه ازاد
bearing width
U
عرض تکیه گاه
accentually
U
مطابق تکیه صدا
lateral support
U
تکیه گاه کناری
simple support
U
تکیه گاه ساده
bearing pressure
U
فشار تکیه گاهی
elastic support
U
تکیه گاه ارتجاعی
support
U
تکیه گاه پایه
indirect support
U
تکیه گاه بی واسطه
direct support
U
تکیه گاه بی واسطه
movable support
U
تکیه گاه متحرک
slogan
U
تکیه کلام شعار
solid support
U
تکیه گاه جامد
anchorage distance
U
فاصله تکیه گاهی
anchoring effect
U
اثر تکیه گاهی
perceptual anchorage
U
تکیه گاه ادراکی
bearing plate
U
صفحه تکیه گاه
restraining support
U
تکیه گاه گیردار
fixed support
U
تکیه گاه گیردار
rest
U
تکیه گاه استراحت
support pression
U
فشار تکیه گاه
accentuates
U
با تکیه تلفظ کردن
arch abutment
U
تکیه گاه قوس
accentuated
U
با تکیه تلفظ کردن
journals
U
تکیه گاه اصلی
journal
U
تکیه گاه اصلی
slogans
U
تکیه کلام شعار
accentuate
U
با تکیه تلفظ کردن
accumbent
U
تکیه کننده سرغذا
propping
U
تیر شمع تکیه
to lean against something
U
تکیه زدن به چیزی
propped
U
تیر شمع تکیه
prop
U
تیر شمع تکیه
rests
U
تکیه گاه استراحت
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
core print
U
تکیه گاه ماهیچه
bow hand
U
دسته تکیه گاه
accentuating
U
با تکیه تلفظ کردن
settlement of abutments
U
نشست تکیه گاه
abutment
U
تکیه گاه نیمپایه
lateral support
U
تکیه گاه جانبی
backs
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
reaction of support
U
عکس العمل تکیه گاه
stiffened at the supports
U
تقویت شده در تکیه گاهها
spanning
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
back
U
پشتی کنندگان تکیه گاه
spans
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
span
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
bearing support
U
تکیه گاه متحمل بار
support movement
U
تغییر مکان تکیه گاه
accent mark
U
یکی از علائم تکیه در موسیقی
bolster
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
accentually
U
بدانسان که تکیه صدارانشان دهد
spanned
U
فاصله دو تکیه گاه تیر
bosses
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
support
U
تکیه گاه تصدیق کردن
to emphasize
U
تکیه کردن
[زبان شناسی]
stretcher
U
تکیه گاه پای پاروزن
staddle
U
چوب دستی تکیه گاه
bearing pressure on foundation
U
فشار تکیه گاهی شالوده
movable support
U
تکیه گاه قابل انتقال
bearing pile
U
تکیه گاه پایه کوب
support resistance
U
واکنش یا مقاومت تکیه گاه
bossing
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
bolsters
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
catchword
U
تکیه سخن مفتاح کلام
bossed
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
boss
U
تکیه گاه یاتاقان شفت ها
stretchers
U
تکیه گاه پای پاروزن
bolstered
U
تکیه گاه حافظ دهانه پل
slug
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
i rely solely on god...
U
تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
slugs
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
postposition
U
لفظ الحاقی که تکیه نداشته باشد
support
U
تکیه بدن ژیمناست روی دستها
Do not lean out!
U
به پنجره تکیه ندهید!
[در اتوبوس یا مترو]
beam on elastic supports
U
تیر روی تکیه گاههای ارتجاعی
barytone
U
کلمهای که اخران بی تکیه است میانه
slab for bearing
U
سنگ بتنی کف تاوه تکیه گاه
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
slugged
U
گلوله تکیه گاه فنر تنبل
accentuation
U
بکار بردن ایین تکیه صدا
arrow rest
U
تکیه گاه تیر روی کمان
reducing
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduce
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
reduces
U
تحویل دادن کاهش دادن تنزل دادن تقلیل دادن
be raise to the bench
U
بر مسند قضاوت تکیه زدن دادرس شدن
do
[verb]
U
روی
[فعلی که همراه می آید]
تکیه میکند
fulcrum
U
تکیه گاه ساختن پایه دار کردن
simply supported deep beam
U
تیره تیغه روی دو تکیه گاه ساده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com