Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (24 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
passing off
U
به اسم دیگری معامله کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bargain
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargains
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargained
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
bargaining
U
معامله شیرین چانه زدن در معامله معامله باصرفه انجام دادن
subrogate
U
بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
recode
U
کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
to pass one's word for another
U
از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy
U
چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
package deal
U
معامله کلی معامله چکی
package deals
U
معامله کلی معامله چکی
futures goods
U
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
fradulent conveyance
U
معامله به قصد فرار از دین معامله به قصد اضرار غیر
deal
U
حد معامله کردن
transacts
U
معامله کردن
sell out
U
معامله کردن
to do business
U
معامله کردن
chap
U
معامله کردن
transacting
U
معامله کردن
transacted
U
معامله کردن
dealt
U
حد معامله کردن
transact
U
معامله کردن
to make a market of
U
معامله کردن
sell-out
U
معامله کردن
deal
U
معامله کردن
trucked
U
معامله کردن
strike a bargain
U
معامله کردن
trucking
U
معامله کردن
trade in for
U
معامله کردن
truck
U
معامله کردن
do business
U
معامله کردن
trucks
U
معامله کردن
deals
U
حد معامله کردن
sell-outs
U
معامله کردن
deals
U
معامله کردن
operates
U
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operated
U
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
operate
U
به کار انداختن خرید و فروش کردن معامله کردن
to play fair
U
مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
letter
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters
U
نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to deal in futures
U
معامله پیش کردن
reciprocate
U
معامله متقابله کردن
to buy a pig in a poke
U
معامله سربسته کردن
reciprocate
U
معامله بمثل کردن
to declare off
U
قطع معامله کردن با
black market
U
دربازارسیاه معامله کردن
cancellation of bargain
U
اقاله کردن معامله
reciprocates
U
معامله متقابله کردن
reciprocates
U
معامله بمثل کردن
black markets
U
دربازارسیاه معامله کردن
lay one's cards on the table
<idiom>
U
صادقانه معامله کردن
barters
U
پایاپای معامله کردن
bartering
U
پایاپای معامله کردن
bartered
U
پایاپای معامله کردن
barter
U
پایاپای معامله کردن
reciprocated
U
معامله متقابله کردن
reciprocated
U
معامله بمثل کردن
contango
U
با وعده معامله کردن
declare off
U
قطع معامله کردن
deal in futures
U
معامله سلف کردن
play fair
U
مردانه معامله کردن
to deal in futures
U
معامله سلف کردن
sale short
U
معامله سلف کردن
merchandies
U
معامله کردن کالای تجارتی
barter away
U
تجارت یا معامله پایاپای کردن
to negotiate for something
U
گفتگو و معامله کردن برای چیزی
to come away empty-handed
U
با دست خالی
[معامله ای را]
ترک کردن
counter
U
جواب دادن معامله بمثل کردن با
countering
U
جواب دادن معامله بمثل کردن با
To clinch (close)the deal.
U
معامله راتمام کردن ( انجام دادن )
countered
U
جواب دادن معامله بمثل کردن با
to negotiate
[about; on; for]
something
[with somebody]
U
گفتگو و معامله کردن
[با کسی درباره چیزی]
dicker
U
مبادله کردن پوست حیوانات معامله جنسی
overtrading
U
بیش ازحد معامله کردن افراط در داد و ستد
personate
U
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
personifying
U
رل دیگری بازی کردن
personify
U
رل دیگری بازی کردن
personifies
U
رل دیگری بازی کردن
personified
U
رل دیگری بازی کردن
subtraction
U
کم کردن یک عدد از دیگری
hold at disposal
U
در اختیار دیگری نگهداری کردن
to transubstantiate
U
به جسم دیگری تبدیل کردن
reword
U
باواژههای دیگری بیان کردن
transubstantiate
U
بجسم دیگری تبدیل کردن
to t.
U
بحقوق دیگری تجاوز کردن
interrupts
U
حرف دیگری را قطع کردن
impersonation
U
نقش دیگری رابازی کردن
interrupting
U
حرف دیگری را قطع کردن
rephrase
U
به طرز دیگری بیان کردن
interrupt
U
حرف دیگری را قطع کردن
rephrasing
U
به طرز دیگری بیان کردن
rephrased
U
به طرز دیگری بیان کردن
rephrases
U
به طرز دیگری بیان کردن
to play off
U
از سر خود وا کردن و بجان دیگری انداختن
to exchange something
[for something]
U
معاوضه کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
to turn round
U
برگشتن عقاید دیگری پیدا کردن
converted
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converts
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
converting
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
to exchange something
[for something]
U
مبادله کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
convert
U
معکوس کردن بکیش دیگری اوردن
pirate
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
pirating
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
to shift off responsibility
U
مسئولیت را ازخودسلب کردن وبدوش دیگری گذاردن
shunt
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
personation
U
خود را به جای دیگری معرفی کردن یا جا زدن
shunts
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirates
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
shunted
U
ترن را بخط دیگری انداختن منحرف کردن
pirated
U
از تالیف دیگری استفاده غیر قانونی کردن
to provide interpretation
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to act as interpreter
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
to interpret
[for somebody]
[from/into a language]
U
ترجمه شفاهی کردن
[برای کسی]
[از یک زبان به دیگری]
post-
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
to second somebody
U
ماموریت کسی را به جای دیگری منتقل کردن
[اصطلاح رسمی]
reproducing
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduces
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
reproduce
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
posts
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
reproduced
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
posted
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post
U
وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
media
U
کپی کردن داده از یک بایت رسانه ذخیره سازی به دیگری
transcribes
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
transcribing
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
emulates
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
emulating
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
transcribed
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
emulated
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
stiffening
U
اهار یا چیز دیگری که برای سفت کردن چیزها بکارمیبرند
transcribe
U
کپی کردن داده از واحد حافظه پشتیبان یا رسانه به دیگری
emulate
U
کپی کردن یا رفتار مشابه با چیز دیگری انجام دادن
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
to p off an awkward situation
U
حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
deflector
U
صفحه تیغه یا وسیله دیگری برای منحرف کردن یک جریان یا حرکت
chains
U
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain
U
روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
to jump-start someone's car
U
کمک برای روشن کردن
[خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
countersignature
U
امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
labelled
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licences
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
labeling
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels
U
1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
licence
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
licenses
U
اجازه از یک تولید کننده به دیگری برای کپی کردن محصولات بدون پرداخت مبلغی
replication
U
1-قطعه یدکی درسیستم درصورت بروزخطا یا خرابی . 2-کپی کردن دکورد یا داده درمحل دیگری
insulate
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulating
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
insulates
U
مانع هدایت انرژی از یک هادی به دیگری شدن با جدا کردن دو نقط ه با مواد هادی
desertion
U
ترک کردن افرادواجب النفقه ترک زوج یازوجه به وسیله دیگری فراراز خدمت وفیفه
expotriate
U
به کشور دیگری تبعید کردن تبعید از وطن
treament
U
معامله
penny worth
U
معامله
negotiation
U
معامله
trucks
U
معامله
transactor
U
معامله گر
negotiations
U
معامله
trucking
U
معامله
trucked
U
معامله
truckman
U
معامله گر
bargain
U
معامله
truck
U
معامله
sell
U
معامله
dealing
U
معامله
transaction
U
معامله
transactions
U
معامله
bargains
U
معامله
bargained
U
معامله
bargaining
U
معامله
sells
U
معامله
selling
U
معامله
performances
U
انشاء معامله
dealing
U
خریدوفروش و معامله
retorsion
U
معامله به مثل
swaps
U
معامله پایاپای
reciprocal treatment
U
معامله متقابله
transaction on change
U
معامله در بورس
hedgehoggy
U
سخت معامله
reciprocation
U
معامله متقابله
intercourse
U
مراوده معامله
performance
U
انشاء معامله
collective bargaining
U
معامله جمعی
private treaty
U
معامله خصوصی
forward purchase
U
معامله سلف
package deal
U
معامله یکجا
swapped
U
معامله پایاپای
treater
U
طرف معامله
swap
U
معامله پایاپای
invitation to treat
U
دعوت به معامله
truckage
U
مبادله معامله
valid transaction
U
معامله صحیح
short sale
U
معامله سلف
unauthorized transaction
U
معامله فضولی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com