Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pareto optimality
U
بهینه پاراتو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
optimum code
U
برنامه بهینه دستورالعملهای بهینه
pareto criterion
U
معیار پاراتو
pareto distribution
U
توزیع پاراتو
pareto optimality
U
حد مطلوب پاراتو وضعیتی که در ان نتوان رفاه یک فرد را افزایش داد مگر به قیمت کاهش دادن رفاه دیگری
optimal
U
بهینه
optimized
U
بهینه
optimum moisture
U
نم بهینه
optimum
U
بهینه
optimum output
U
تولید بهینه
optimize
U
بهینه ساختن
optimize
U
بهینه سازی
optimized
U
بهینه شده
optimized code
U
برنامه بهینه
optimization
U
بهینه سازی
optimalization
U
بهینه کردن
optimum speed
U
کندی بهینه
optimum value
U
مقدار بهینه
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
optimal distribution
U
توزیع بهینه
optimal level
U
سطح بهینه
optimal performance
U
کارکرد بهینه
optimum temperature
U
دمای بهینه
optimal solution
U
راه حل بهینه
optimality
U
بهینه سازی
optimum programming
U
برنامه نویسی بهینه
optimum tree search
U
جستجوی بهینه درخت
suboptimization
U
بهینه سازی فرعی
optimum coding
U
برنامه نویسی بهینه
disk optimizer
U
بهینه ساز دیسک
optimal planning
U
برنامه ریزی بهینه
optimal recalculation
U
محاسبه مجدد بهینه
optimm programming
U
برنامه نویسی بهینه
optimizing compiler
U
کامپایلر بهینه سازی
linear optimization
U
بهینه سازی خطی
unconstrained optimization
U
بهینه سازی بدون قید
unconstrained optimization
U
بهینه سازی بدون محدودیت
pareto criterion
U
ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
optimize
U
برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
minimal tree
U
درfکه گرههای آن به روش بهینه سازماندهی شده اند تا بیشترین کارایی را داشته باشند
nonaligned
U
که به درستی در ارتباط با یکیدرگ قرار نگرفته اند تا کار این بهینه داشته باشند
resource leveling
U
زمان بندی فعالیت ها بازمان شناور به منطور بهینه سازی بهره گیری از منابع
file level model
U
نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
hybrid circuit
U
ترکیب کامپیوترهای آنالوگ و دیجیتال و قط عات برای تامین سیستم بهینه برای کار مشخص
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
optimum moisture
U
رطوبت بهینه رطوبت مناسب
second best theory
U
نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com