English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 242 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
microsoft U بهنگام سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
database U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
databases U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
change U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
change U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changed U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changes U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changing U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
update U فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updated U فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updates U فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
switching U بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
addition U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
additions U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
movement U فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
transaction U فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
transaction U رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
detail U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
add U فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adding U فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adds U فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
journal U لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
journals U لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
amendment record U رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
deletion U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است
grandfather file U دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
Other Matches
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
betimes U بهنگام
in season U بهنگام
opportune U بهنگام
up to date U بهنگام
timous U بهنگام
timous or meous U بهنگام
seasonable U بهنگام
precociously U نا بهنگام
up-to-date U بهنگام
mistimed U تا بهنگام
timely U بهنگام
timeous U بهنگام
patting U بهنگام بموقع
updated U بهنگام دراوری
pat U بهنگام بموقع
update U بهنگام در اوردن
updated U بهنگام در اوردن
update U بهنگام دراوری
updates U بهنگام در اوردن
updating U بهنگام دراوری
updates U بهنگام دراوری
The untively death ( passing away ) … U درگذشت نا بهنگام ...
pats U بهنگام بموقع
patted U بهنگام بموقع
to poach a start in race U نا بهنگام پیش افتادن
well-timed U بهنگام در وقت مناسب
well timed U بهنگام در وقت مناسب
intempestive laughter U خنده بیجا یا نا بهنگام
whiffle U نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
premature decision U تصمیم نا بهنگام یا شتاب امیز
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
turnaround jumper U پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
turnaround jump shot U پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
o quake at work and sweet at meals. <proverb> U به وقت کار,جدیت ,بهنگام غذا,رئوفت.
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
storage U حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
upto the mark U داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
I dont mean to intrude . U قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
stepped motor U دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
refreshes U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
refresh U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
dynamic U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamically U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamically U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
refreshed U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
mastered U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
masters U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
revises U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revising U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revise U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
upkeep U بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
padding U له سازی
retortion U کج سازی
retortion U خم سازی
stylization U مد سازی
local anasthesia U سر سازی
deflexion U خم سازی
truncation U بی سر سازی
individualization U تک سازی
individuation U تک سازی
individualised U تک سازی
individualize U تک سازی
bridge building U پل سازی
bridgework U پل سازی
flection U خم سازی
individualized U تک سازی
individualises U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualizing U تک سازی
individualising U تک سازی
compaction U تو پر سازی
pavements U کف سازی
repk lection U پر سازی
pavement U کف سازی
idolization U بت سازی
flooring U کف سازی
rustication U دهاتی سازی
intrigue U زمینه سازی
conditioning U شایسته سازی
floored U کف سازی کردن
shipbuilding U کشتی سازی
brazier U برنج سازی
tuning U میزان سازی
braziers U برنج سازی
negation U خنثی سازی
overturns U واژگون سازی
regionalism U منطقه سازی
flooding U غرقه سازی
scenery U صحنه سازی
modeling U نمونه سازی
floors U کف سازی کردن
latticework U شبکه سازی
retrenchment U مستحکم سازی
stacking U پشته سازی
russification U روسی سازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
intrigues U زمینه سازی
intriguing U زمینه سازی
histrionics U صحنه سازی
housing U خانه سازی
retardment U کند سازی
floor U کف سازی کردن
simplify U ساده سازی
idealized U دلخواه سازی
idealize U دلخواه سازی
idealising U دلخواه سازی
idealises U دلخواه سازی
idealised U دلخواه سازی
simplifies U ساده سازی
sculptures U پیکره سازی
sculptures U مجسمه سازی
sculpture U پیکره سازی
idealizes U دلخواه سازی
idealizing U دلخواه سازی
road making U راه سازی
rubefaction U قرمز سازی
simplifying U ساده سازی
ruggedization U با دوام سازی
sterilization U سترون سازی
modulation U سوار سازی
modernization U نوین سازی
disclosure U فاش سازی
refrigeration U سرد سازی
sculpture U مجسمه سازی
refreshingly U دوباره سازی
renewal U تازه سازی
coaching U اماده سازی
evacuation U تهی سازی
slitting U میخ سازی
road bed U زیر سازی
reviviscence U زنده سازی
modelling U قالب سازی
ceramics U سفال سازی
renewals U تازه سازی
reconstruction U دوباره سازی
disclosures U فاش سازی
detection U اشکار سازی
detection U نمایان سازی
mimicry U شکلک سازی
refreshing U دوباره سازی
afforestation U جنگل سازی
planning U زمینه سازی
scaling U مقیاس سازی
reconstructions U دوباره سازی
churning U کره سازی
overturned U واژگون سازی
insulating U عایق سازی
solidification U سفت سازی
spoliation U تباه سازی
milling U ارد سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
smoothing U صاف سازی
arching U طاق سازی
rejuvenation U جوان سازی
depletion U تهی سازی
soilure U الوده سازی
soapmaking U صابون سازی
sinter U کلوخه سازی
insulates U عایق سازی
insulate U عایق سازی
pacification U ارام سازی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com