English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 136 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pat U بهنگام بموقع
pats U بهنگام بموقع
patted U بهنگام بموقع
patting U بهنگام بموقع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
upto the mark U داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
Other Matches
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
opportunely U بموقع
punctual U بموقع
forehanded U بموقع
in good time U بموقع
seasonable U بموقع
oportunely U بموقع
pertinently U بموقع
timous or meous U بموقع
providentially U بموقع
in season U بموقع
betimes U بموقع
on the stroke U بموقع
well timed U بموقع
opportune U بموقع
apropos U بموقع
well-timed U بموقع
in time U بموقع
in the nick U بموقع
timely U بموقع
timeous U بموقع بجا
duly U بموقع خود
timous U بموقع بجا
not amiss U بموقع درخورمقتضی
just in time U درست بموقع
newsworthy U جالب و بموقع
to carry into effect U بموقع اجراگذاشتن
proper U بجا بموقع
belive U بموقع خود
an early visit U دیدنی بموقع
recessional U وابسته بموقع تنفس
make hay while the sun shines <idiom> U انجام بموقع کار
You arrived in the nick of time. U درست بموقع رسیدی
fitting U بموقع پرو لباس
to rap out U بموقع گفتن فی المجلس ساختن
precociously U نا بهنگام
up-to-date U بهنگام
seasonable U بهنگام
mistimed U تا بهنگام
in season U بهنگام
up to date U بهنگام
betimes U بهنگام
timous or meous U بهنگام
timeous U بهنگام
timous U بهنگام
opportune U بهنگام
timely U بهنگام
microsoft U بهنگام سازی
update U بهنگام در اوردن
updating U بهنگام دراوری
The untively death ( passing away ) … U درگذشت نا بهنگام ...
updated U بهنگام دراوری
update U بهنگام دراوری
updated U بهنگام در اوردن
updates U بهنگام در اوردن
updates U بهنگام دراوری
to poach a start in race U نا بهنگام پیش افتادن
well timed U بهنگام در وقت مناسب
well-timed U بهنگام در وقت مناسب
intempestive laughter U خنده بیجا یا نا بهنگام
premature decision U تصمیم نا بهنگام یا شتاب امیز
whiffle U نا بهنگام وزیدن جنبیدن شعله
journal U لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
journals U لیست تغییرات یا بهنگام سازی ها در فایل
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
turnaround jumper U پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
turnaround jump shot U پرش از پشت و چرخش بهنگام شوت
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
o quake at work and sweet at meals. <proverb> U به وقت کار,جدیت ,بهنگام غذا,رئوفت.
storage U حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
dual U صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
I dont mean to intrude . U قصد مزا حمت ندارم ( ملاقات یا ورود نا بهنگام )
to carry out a proposal U پیشنهادی را اجرا کردن پیشنهادی را بموقع اجراگذاشتن
stepped motor U دستگاه مکانیکی که بهنگام پالس دادن به ان مقدار ثابتی می چرخد
dynamically U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
dynamically U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
dynamic U تصویر مثل گراف که با ورود داده جدید بلارنگ بهنگام در می آید
refresh U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
refreshed U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
addition U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
switching U بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
additions U رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
refreshes U مدت زمانی که کنترول محتوای قطعه RAM پویا را بهنگام میکند
dynamic U حافظه با دستیابی تصادفی که نیاز دارد و محتوای آن مرتب بهنگام شود
maintenance U فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
mastered U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
database U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
master U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
databases U بازیابی و بهنگام سازی محاورهای رکوردهای پایگاه داده با استفاده از ترمینالهای line-on
changing U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changed U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
changes U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
change U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی رکورد اصلی است
masters U مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
adding U فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
add U فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
adds U فایل مخصوصی که در آن رکوردها پیش از بهنگام سازی پایگاه داده اصلی ذخیره می شوند
amendment record U رکوردی که حاوی اطلاعات جدید برای بهنگام سازی رکورد یا فایل اصلی است
change U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
updates U فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
updated U فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
update U فایلی که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکوردها است که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
changes U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed U نواری که حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد استفاده شده برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changing U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
change U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changed U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
changes U فایل که حاوی رکوردهایی برای بهنگام سازی فایل اصلی است
detail U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
detailing U فایل حاوی رکودهایی که برنامه بهنگام سازی فایل اصلی به کار می روند
revise U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revises U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
revising U بهنگام کردن یا صحیح کردن یک گونه از متن یا فایل
transaction U رکورد حاوی داده جدید که برای بهنگام سازی رکورد اصلی باید استفاده شود
deletion U رکوردی که حاوی داده جدید برای بهنگام سازی یا حذف داده در رکورد اصلی است
transaction U فایل حاوی تغییرات اخیر یا تراکنشهای رکورد که برای بهنگام سازی فایل اصلی به کار می رود
movement U فایل که تغییر اخیر را تراکنشهای رکورد را ذخیره میکند تا برای بهنگام سازی فایل اصلی استفاده شود
refresh U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshes U بهنگام سازی مرتب محتوای RAM پویا با خواندن و نوشتن مجدد داده ذخیره شده برای اطمینان از بازیابی داده
refreshed U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refresh U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes U بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
list U 1-محاسبه مجموعهای از موضوعات داده مثل جمع و حذف و مرتب کردن و بهنگام سازی ورودی ها. 2LISP- یا زبان سطح بالا برای پردازش لیست دستورات یا داده و در یک محیط هوش مصنوعی
upkeep U بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
grandfather file U دوره زمانی که در آن فایل اصلی پدربزرگ بهنگام سازی میشود تا فایل پدر جدید تولید کند و فایل پدر قدیمی پدربزرگ میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com