Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
truss
U
بهم بستن بادبان را جمع کردن
trussed
U
بهم بستن بادبان را جمع کردن
trusses
U
بهم بستن بادبان را جمع کردن
trussing
U
بهم بستن بادبان را جمع کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
furls
U
پیچیدن و بستن بادبان
furled
U
پیچیدن و بستن بادبان
furling
U
پیچیدن و بستن بادبان
furl
U
پیچیدن و بستن بادبان
bend
U
بستن بادبان به تیر دکل
chain plate
U
صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
sail
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailings
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
sailed
U
کشتیرانی کردن بادبان برافراشتن بادبان حرکت در روی جاده یا دریا
working sails
U
بادبان معمولی که با بادبان سبک یا سنگین در موقع تغییرشدت باد فرق دارد
foresail
U
بادبان عمده دگل جلو کشتی بادبان پایین
shake-outs
U
باز کردن بادبان
shake out
U
باز کردن بادبان
brail up
U
جمع کردن بادبان
shake-out
U
باز کردن بادبان
reefs
U
پیچیدن و جمع کردن بادبان
reef
U
پیچیدن و جمع کردن بادبان
sheet down
U
ثابت کردن بادبان در مقابل باد
hanks
U
وسیله وصل کردن بادبان به سیم دکل
hank
U
وسیله وصل کردن بادبان به سیم دکل
reefknot
U
گره مربع مخصوص توگذاشتن یا جمع کردن بادبان تو گذاشتن
spill wind
U
سست کردن بادبان برای جلوگیری از تمایل قایق به یک سمت
traveler
U
میله فلزی عقب قایق با حلقه برای وصل کردن طناب بادبان
langridge
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrel
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
langrage
U
اهن پارهای که برای خراب کردن بادبان و اسباب کشتی بکار میرود
attach
U
1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaches
U
1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
attaching
U
1-بستن یا متصل کردن 2-وصل کردن یک گره یا ورود به یک سرور در شبکه
dog down
U
بستن و جذم کردن درب محکم کردن درپوش اشیاء
contract
U
مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
bound
U
خیز محدود کردن مقید کردن بستن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
astringe
U
جمع کردن بستن
assesses
U
تعیین کردن بستن
block
U
بستن مسدود کردن
blocked
U
بستن مسدود کردن
shut off
U
قطع کردن بستن
assessing
U
تعیین کردن بستن
blocks
U
بستن مسدود کردن
turn off
<idiom>
U
بستن ،خاموش کردن
binding
U
صحافی کردن به هم بستن
steek
U
بستن سجاف کردن
assess
U
تعیین کردن بستن
bindings
U
صحافی کردن به هم بستن
assessed
U
تعیین کردن بستن
assumes
U
بخود بستن وانمود کردن
pretends
U
بخود بستن دعوی کردن
feign
U
بخود بستن جعل کردن
pretend
U
بخود بستن دعوی کردن
seal
U
مهر و موم کردن بستن
assume
U
بخود بستن وانمود کردن
arrogate
U
غصب کردن بخود بستن
to lay on
U
بستن مالیات تحمیل کردن
pretending
U
بخود بستن دعوی کردن
feigns
U
بخود بستن جعل کردن
cincture
U
احاطه کردن کمرچیزی را بستن
wattle
U
نرده گذاری کردن بستن
seals
U
مهر و موم کردن بستن
decamps
U
رخت بر بستن کوچ کردن
to form a notion
U
اندیشه کردن خیال بستن
To turn the tap on (off).
U
شیر آب را باز کردن ( بستن )
to bar apatn
U
بستن و مسدود کردن راه
decamping
U
رخت بر بستن کوچ کردن
stamp
U
نقش بستن منقوش کردن
decamped
U
رخت بر بستن کوچ کردن
decamp
U
رخت بر بستن کوچ کردن
stamps
U
نقش بستن منقوش کردن
string
U
مربی خم کردن کمان و بستن زه
stipulating
U
پیمان بستن تصریح کردن
stipulates
U
پیمان بستن تصریح کردن
stipulate
U
پیمان بستن تصریح کردن
gags
U
پوزه بند بستن محدود کردن
shunted
U
موازی کردن بستن بسته شدن
shunt
U
موازی کردن بستن بسته شدن
levy
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
sets
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
setting up
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
levying
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
gagging
U
پوزه بند بستن محدود کردن
gagged
U
پوزه بند بستن محدود کردن
gag
U
پوزه بند بستن محدود کردن
set
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
lace
U
بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
levies
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
laces
U
بندکفش را بستن یراق دوزی کردن
seel
U
چشم خود را بستن کور کردن
shunts
U
موازی کردن بستن بسته شدن
levied
U
مالیات بستن بر جمع اوری کردن
to take in sail
U
جمع کردن یا پیچیدن بادبان شراع پیچیدن
shut off
<idiom>
U
بستن شیرآب یا خاموش کردن کلید برق
buckles
U
باسگک بستن دست وپنجه نرم کردن
buckled
U
باسگک بستن دست وپنجه نرم کردن
to occlude
U
بستن
[جلو چیزی راگرفتن ]
[مسدود کردن]
lacevi
U
بستن با بند سفت کردن حاشیه دارکردن
buckle
U
باسگک بستن دست وپنجه نرم کردن
To be out to do some thing .
U
کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
sailed
U
بادبان
sail
بادبان
sailings
U
بادبان
brail
U
بادبان
batten pocket
U
بادبان
vela
U
بادبان
velorum
U
بادبان
sailcloth
U
بادبان
inhauler
U
بادبان کش
inhaul
U
بادبان کش
halyard
U
ریسمان بادبان
topsail
U
بالاترین بادبان
reefers
U
بادبان جمع کن
sail area
U
سطح بادبان
reefer
U
بادبان جمع کن
jigger
U
بادبان کوچک
to take in a reef
U
بادبان را تو گذاشتن
unfurling
U
بادبان گستردن
unfurled
U
بادبان گستردن
jackstay
U
بادبان بند
unfurl
U
بادبان گستردن
inhauler
U
ریسمان بادبان کش
mainsail
U
بادبان اصلی
main sail
U
بادبان اصلی
unfurls
U
بادبان گستردن
fill away
U
بادبان برافراشتن
fill away
U
بادبان اراستن
to clew up
[ a sail
U
بالاکشیدن بادبان
lateen sail
U
بادبان سه گوش
foresail
U
بادبان سینه
foot
U
پایین بادبان
goosewing
U
دو پهلو بادبان
cut of sail
U
برش بادبان
mizzen sail
U
بادبان پاشنه
catboat
U
قایق تک بادبان
lateen rig
U
بادبان 3 گوشه
gasket
U
بادبان بند
halliard
U
ریسمان بادبان
gaskets
U
بادبان بند
press of sail or canvas
U
بادبان بفراخور باد
luff
U
لبه جلویی بادبان
set sail
U
بالا بردن بادبان
topsoil
U
بادبان اصلی ناو
mainsail
U
بادبان اصلی کشتی
ship rigged
U
دارای بادبان مربع
miz
U
واپسین بادبان کشتی
skysail
U
بادبان فوقانی کشتی
flying jib
U
بادبان سه گوش کوچک
clew
U
گوشه پایین بادبان
atrip
U
مربوط به بادبان برافراشته
tackline
U
طناب بادبان جلو
sail loft
U
جایگاه بادبان سازی
afterleech
U
بادبان جلوی قایق
head sail
U
بادبان جلو کشتی
head sail
U
بادبان جلوی دکل
rig
U
بادگل و بادبان اراستن
rigs
U
بادگل و بادبان اراستن
rigged
U
بادگل و بادبان اراستن
under bare poles
U
با دکل خالی بی بادبان
frigate
U
کشتی بادبان دار
frigates
U
کشتی بادبان دار
airing
U
هوا خوری بادبان
tamping
U
بستن مواد مشتعل کننده به دور خرج کیپ کردن خرج
foretoppsail
U
بادبان بالای شراع صدر
foresail
U
بادبان سه گوش در جلوی دکل
back
U
تنظیم بادبان پشت کمان
flying dutchman
U
قایق بادبان دار 3 نفره
boom
U
تیر افقی وصل به بادبان
head
U
دستشویی قایق بالای بادبان
boomed
U
تیر افقی وصل به بادبان
booming
U
تیر افقی وصل به بادبان
booms
U
تیر افقی وصل به بادبان
spinnaker
U
بادبان 3 گوشه بشکل بالن
backs
U
تنظیم بادبان پشت کمان
parachute spinnaker
U
بادبان سه گوش قایقهای تفریحی
sky scraper
U
بادبان سه گوش بسیار بلند
mizzen
U
واپسین بادبان کشتی دو دگلی
mizen
U
واپسین بادبان کشتی دو دگلی
mizzen sail
U
بادبان روی دکل فرعی
lateen sail
U
کشتی دارای بادبان سه گوش
dumb barge
U
کرجی بی بادبان یابی موتور
genoa
U
بادبان عریض برای مسابقه
staysail
U
بادبان 3 گوشه روی سیم
mainsheet
U
طناب حافظ بادبان اصلی
windsurfer
U
تخته موج سواری با بادبان
jibbing
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
jibs
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
lugger
U
کشتی کوچک با بادبان چارگوش
jibbed
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
windsurfers
U
تخته موج سواری با بادبان
gaff headed
U
بادبان چهارضلعی نیازمند به میله
lateener
U
کشتی دارای بادبان سه گوش
jib
U
بادبان سه گوشه جلوی دکل
windsurfing
U
موج سواری با تخته و بادبان
log
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
logs
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
ketch
U
کشتی دارای بادبان جلو و عقب
ballooner
U
بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
sheets
U
طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
jibing
U
تغییر محل بادبان به سمت مخالف
sheet
U
طناب تنظیم بادبان ناو صفحه
ketches
U
کشتی دارای بادبان جلو و عقب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com