English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
qualities U بهترین کیفیت
quality U بهترین کیفیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brand leader U بهترین علامت تجاری بهترین مارک
retrain U ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage U اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo U اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
spinwriter U چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
letter quality printer U چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
foremost U بهترین
best U بهترین
the best of all U بهترین
priding U بهترین
of the first water U بهترین
gilt edged U بهترین
tiptop U بهترین
first class U بهترین
gilt edge U بهترین
pride U بهترین
gilt-edged U بهترین
prided U بهترین
prides U بهترین
top-notch <idiom> U عالی ،بهترین
In the best possible manner. U به بهترین وجه
optimum U بهترین امکان
best U بهترین کار
best U به بهترین وجه
best efforts U بهترین مساعی
nap U بهترین شرکت کننده
napped U بهترین شرکت کننده
napping U بهترین شرکت کننده
naps U بهترین شرکت کننده
(live off the) fat of the land <idiom> U بهترین از هرچیز را داشتند
dressed to kill <idiom> U بهترین لباس را پوشیدن
back on one's feet <idiom> U به بهترین سلامتی رسیدن
second best theory U نظریه بهترین دوم
first-class U درخورمردم طبقه یک بهترین
classics U مطابق بهترین نمونه
skimeister U بهترین اسکی باز
designated tournament U مسابقه بهترین بازیگران
primed U کمال بهترین قسمت
classic U مطابق بهترین نمونه
primes U کمال بهترین قسمت
tip top U بهترین اعلی درجه
prime U کمال بهترین قسمت
best move U بهترین حرکت شطرنج
lion share U بزرگترین یا بهترین بخش
The best advice is, not to give any <idiom> U بهترین اندرز ندادن آن است
beluga U نام بهترین نوع خاویار
honesty is the best policy U راستی ودرستی بهترین رویه
History is the best testimony. U تاریخ بهترین شاهد است
You are counted among my best friends. U شما را از بهترین دوستانم می شمارم
best governed country U کشوری که بهترین طرزحکومت رادارد
dress up <idiom> U بهترین لباس خود را پوشیدن
the best thatone can do U بهترین کاری که میتوان کرد
hit it off with someone <idiom> U بهترین همراه با کسی داشتن
flight U بهترین نتیجه دور مقدماتی
the best game out U بهترین بازیکه تاکنون پیداشده است
Which is the best way to Tehran ? U بهترین راه به تهران کدام است ؟
give someone the benefit of the doubt <idiom> U همیشه بهترین را درمورد کسی فرض کن
i had best to leaveit U بهترین کاران است که ان راول کنیم
optima legum ilerpres est consuetudo U عرف و عادت بهترین تفسیرقانونی است
I wish you the best of luck. U بهترین موفقیتها رابرایتان آرزومی کنم
make the best of <idiom> U دربدترین شرایط بهترین را انجام دادن
ground badge U علامت بهترین درجه دار یاسرباز
golden shoe U بهترین جایزه گلزن فصل اروپا
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
money player U ارائه کننده بهترین بازی درموقعیتهای دشوار
heisman trophy U جام هایزمن برای بهترین بازیگر دانشگاهی
to make the most of U به بهترین طرزی بکار بردن استفاده کامل کردن از
Shoppers were scrambling to get the best bargains. U خریداران تقلا می کردند بهترین معامله را داشته باشند.
least cost design U بهترین روش استفاده از حافظه به کمک فضا یا قط عات
sullivan award U جایزه سولیوان برای بهترین ورزشکار اماتور سال
record prices U بهترین نرخ هائی که تاکنون یاد داشت یا ثبت شده
best ball U بازی یک نفر درمقابل 2 یا 3نفر برای کسب بهترین امتیاز
Hunger is the best sauce. <proverb> U گشنگی بهترین خوشمزه کننده غذا است. [ضرب المثل ]
handicaps U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
handicap U مسابقه بین بهترین اسبهابادادن وزن اضافی برای ایجاد تعادل
featuring U کیفیت
features U کیفیت
featured U کیفیت
feature U کیفیت
kinds U کیفیت
kindest U کیفیت
kind U کیفیت
how U کیفیت
state- U کیفیت
stated U کیفیت
states U کیفیت
stating U کیفیت
color U کیفیت
state U کیفیت
quality U کیفیت
modalities U کیفیت
modality U کیفیت
qualities U کیفیت
letter quality U کیفیت حرف
Quality Control کنترل کیفیت
image quality U کیفیت تصویر
acceptable quality level U کیفیت مناسب
circumstances U چگونگی کیفیت
drawing quality U کیفیت کشش
certificate of quality U گواهی کیفیت
gestaltqualitat U کیفیت گشتالتی
number U بیان کیفیت
spiritusoity U کیفیت معنوی
numbers U بیان کیفیت
cutting quality U کیفیت برش
qualitatively U از لحاظ کیفیت
outness U کیفیت خارجی
quality certificate U گواهی کیفیت
quality assurance U اطمینان از کیفیت
quality engineering U مهندسی کیفیت
grade U کلاس کیفیت
grades U کلاس کیفیت
ubiety U کیفیت مکان
magnetic quantity U کیفیت مغناطیسی
quality control U کنترل کیفیت
letter quality U کیفیت حرفی
print quality U کیفیت چاپ
tilt and swivel U که روی محوری نصب شده است تا بتواند در بهترین جهت مناسب اپراتور بچرخد
high quality cast iron U چدن با کیفیت عالی
nlq U کیفیت تقریبا" عالی
speciosity U کیفیت معین ومشخص
signal quality detector U اشکارگر کیفیت سیگنال
high quality steel U فولاد با کیفیت خوب
quality control approval U تایید کنترل کیفیت
stamping quality U کیفیت قالب گیری
letter quality U چاپ با کیفیت خوب
fair average quality U کیفیت متوسط مناسب
gross national quality U کیفیت ناخالص ملی
specialities U اختصاص کیفیت ویژه
play U کیفیت یاسبک بازی
played U کیفیت یاسبک بازی
air quality criterion U معیار کیفیت هوا
ambient quality standard U استاندارد کیفیت پرمون
playing U کیفیت یاسبک بازی
speciality U اختصاص کیفیت ویژه
plays U کیفیت یاسبک بازی
specialty U اختصاص کیفیت ویژه
photorealistic U که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
quality control U کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
finest U کیفیت بسیار بالا و عالی
telemetry U اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
fine U کیفیت بسیار بالا و عالی
thread fineness U [ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
fined U کیفیت بسیار بالا و عالی
quality assurance U عملیات اطمینان از کیفیت جنس
contractor quality control U سیستم کنترل کیفیت پیمانها
control chart U جدول کنترل کیفیت تولید
acceptable quality level U سطح کیفیت قابل قبول
high quality sheet steel U ورق فولادی با کیفیت خوب
degradation U کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
performances U قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
drafts U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
carats U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
highest U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
carat U معیار اندازه گیری کیفیت طلا
drafted U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
highs U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
print U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
high U وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
layer U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
performance U قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
draft U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
layers U لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
prints U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
printed U کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
adjudicating U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicates U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicated U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
adjudicate U تشخیص برنده دریک بازی نیمه تمام باتوجه به بهترین حرکات ممکن طرفین توسط داور ذی صلاح
outwardness U کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
correspondence quality U چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
quality U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
qualities U بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
draft mode U چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
zygosity U کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
decca U سیستم تعیین محل دقیق یا بهترین محل برای ایستگاه فرستنده
to effuse U از خود بیرون [بروز] دادن [مانند مایع نور بو یا کیفیت]
doll up U بهترین لباس خود را پوشیدن خود را اراستن
TFT screen U روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
to p off an awkward situation U حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
traffics U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
CD quality U چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
sub woofer U هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
trafficked U مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
guarantee U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantees U متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
image U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
images U توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
Memmaker U امکان نرم افزاری در برخی گونههای DOS-MS برای تشخیص خودکار تنظیم حافظه کامپیوتر برای تامین بهترین کارایی
image printer U چاپگر نقطه ماتریسی که قابلیت تولید خروجی متن وگرافیک با کیفیت بالا را دارد
vector U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
vectors U که باعث می شوند اندازه حروف تغییر کند بدون اینکه کیفیت عوض شود
multipass overlap U سیستمی که چاپ با کیفیت بهتر از چاپگر matria-dot ایجاد میکند با تکرا خط حروف ولی تغییر مکان به آرامی
transporting U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transports U لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com