English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 127 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ameliorative U بهبود یابنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
getter U یابنده
discoverer U یابنده
discoverers U یابنده
detectors U یابنده
detector U یابنده
finder U یابنده
trover U یابنده
finder U یابنده فایندر
stretcher U بسط یابنده
intuent U با فراست یابنده
stretchers U بسط یابنده
who seeks will find U جوینده یابنده است
viewfinder adjustment keys دکمه یابنده هدف
pointer U سگ شکاری یابنده شکار
pointers U سگ شکاری یابنده شکار
diminishing returns U بازده کاهش یابنده
circulative U انتشار دهنده یا یابنده
impedance unbalance finder U دستگاه یابنده امپدانس نامتعادل
remittent U تخفیف یابنده موقتا تسکین دهنده
recovery upturn U بهبود
mending U بهبود
improvements U بهبود
proceedings U بهبود ها
revival U بهبود
revivals U بهبود
improvement U بهبود
remission U بهبود
advance U بهبود
progress U بهبود
improvement U بهبود
recovery U بهبود
advances U بهبود ها
progression U بهبود
recoveries U بهبود
recovery time U زمان بهبود
It'll be OK. <idiom> U بهبود میابد!
betterment U اصلاح بهبود
ameliorator U بهبود دهنده
meliorist U بهبود گرای
meliorism U بهبود طلبی
meliorate U بهبود یافتن
pick up health U بهبود یافتن
quick recovery U بهبود سریع
look oneself again U بهبود یافتن
improvability U بهبود پذیری
temper U حالت بهبود
improvements U بهبود دادن
improvable U بهبود پذیر
to look oneself again U بهبود یافتن
up and about <idiom> بهبود یافتن
modify U بهبود دادن
modifies U بهبود دادن
upgrading U بهبود امکانات
upgrades U بهبود امکانات
upgraded U بهبود امکانات
upgrade U بهبود امکانات
tempering quality U قابلیت بهبود
pull through <idiom> U بهبود یافتن
tempered U حالت بهبود
to restorative to health U بهبود دادن
restore to health U بهبود دادن
tempers U حالت بهبود
improvement U بهبود دادن
modifying U بهبود دادن
bimestrial U هر دوماه یکبار دوماه ادامه یابنده
recoverable error U خطای قابل بهبود
spontaneous remission U بهبود خود به خودی
recuperation U بهبود جبران خسارت
improvised U بهبود سازی شده
spontaneous recovery U بهبود خود به خودی
recovers U بهبود یافتن بازیابی
recovering U بهبود یافتن بازیابی
recover U بهبود یافتن بازیابی
welfare state U دولت بهبود بخش
digital darkroom U برنامهای برای بهبود تصویر
vulnerary U بهبود دهنده داروی زخم
uprating U بهبود میزان کارائی [مهندسی]
To recover. To get well. U خوب شدن ( بهبود یا فتن )
army ready material program U برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
to mend matters U کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
customising U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
shadow RAM U روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
customises U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizing U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
enhancer U وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
customised U بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
interface human machine interface U امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
to turn the corner <idiom> U بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی [اصطلاح روزمره]
HMI U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
retrofit U بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
HMI's U امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
ActiveX U که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
human computer U امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
dead U دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
prototype U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
whitcomb body U جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
extends U خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extending U خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extend U خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
prototypes U اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
normal U روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
enhancing U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance U سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
add-on U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
fielded U مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
add-ons U سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
fields U مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
EIDE U مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
field U مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
workflow U نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
multimedia U قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
Perl U برای تولید متنهای CGI که میتواند فراهم را پردازش کند و روی وب سرور عملیاتی انجام دهد تا وب سایت را بهبود بخشید
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
collective bargaining U مذاکرات دسته جمعی مذاکرات بین موسسات متشکل از کارگران و کارفرمایان برای بهبود کار
backlight U چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
MMX U قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
practical extraction and report language U برای توید متنهای CGI که می توانند فرم هایی را پردازش کنند یا روی وب سرور برای بهبود وب سایت توابعی انجام دهند
processor U پردازنده مخصوص مثل پردازنده آرایهای یا عددی که میتواند برای بهبود کارایی با پردازنده اصلی کار کند
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
immedicable U درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
applet U 1-برنامههای کاربردی کوچک 2-برنامه کوچک برای بهبود کارایی برنامه کاربردی وب که توسط Activex یا برنامه جا وا تامین میشود3-
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com