Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
open shop
U
بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
union shop
U
یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
corporation
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporations
U
شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
self employed
U
دارای شغل ازاد
self-employed
U
دارای شغل ازاد
free born
U
دارای حقوق شهرنشینان ازاد
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
rotaglider
U
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
recruits
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruit
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruiting
U
سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
open market
U
بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
freethinkers
U
کسی که دارای فکر ازاد است وبمذهب کاری ندارد
freethinker
U
کسی که دارای فکر ازاد است وبمذهب کاری ندارد
chargeable accessions
U
استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
crash conversion
U
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
unicameral
U
دارای یک مجلس مقننه سیستم پارلمانی یک مجلسی
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
constant speed propeller
U
ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
market socialism
U
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
run
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
runs
U
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
U
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
U
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral
U
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
integrated
U
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
business
U
بنگاه
firms
U
بنگاه
institute
U
بنگاه
concern
U
بنگاه
concerns
U
بنگاه
institutes
U
بنگاه
instituting
U
بنگاه
instituted
U
بنگاه
firmest
U
بنگاه
firm
U
بنگاه
firmer
U
بنگاه
corporation
U
بنگاه
institution
U
بنگاه
businesses
U
بنگاه
establishments
U
بنگاه
corporations
U
بنگاه
establishment
U
بنگاه
sorb
U
استخدام
employment
U
استخدام
service
U
استخدام
recruitment
U
استخدام
serviced
U
استخدام
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
news agencies
U
بنگاه خبرگزاری
news agency
U
بنگاه خبرگزاری
business enterprise
U
بنگاه تجاری
business enterprise
U
بنگاه بازرگانی
hydropath establishment
U
بنگاه اب درمانی
hydrotherapeutic
U
بنگاه اب درمانی
head-hunter
U
بنگاه کاریاب
head-hunters
U
بنگاه کاریاب
serviced
U
بنگاه سرویس
service
U
بنگاه سرویس
industrial concern
U
بنگاه صنعتی
pawnbrokers
U
بنگاه رهنی
institutes
U
بنداد بنگاه
instituting
U
بنداد بنگاه
institute
U
بنداد بنگاه
enterprises
U
بنگاه اقتصادی
pawnbroker
U
بنگاه رهنی
pawnshop
U
بنگاه رهنی
enterprise
U
بنگاه اقتصادی
instituted
U
بنداد بنگاه
state enterprise
U
بنگاه دولتی
foundation
U
بنیان بنگاه
mont de piete
U
بنگاه رهنی
competitive firm
U
بنگاه رقابتی
exchange service
U
بنگاه معاوضه
carpooling center
[American E]
U
بنگاه همسفری
employers
U
استخدام کننده
take into service
U
استخدام کردن
to retain
U
استخدام کردن
employs
U
استخدام کردن
personnel management
U
مدیریت استخدام
engages
U
استخدام کردن
personnel manager
U
مدیر استخدام
reenagement
U
استخدام دوباره
employer
U
استخدام کننده
employing
U
استخدام کردن
engage
U
استخدام کردن
public service
U
استخدام دولتی
unemployable
U
غیرفابل استخدام
employ
U
استخدام کردن
retd
U
مخفف در استخدام
featherbed
U
استخدام کارمنداضافی
enroll
U
استخدام کردن
employable
U
قابل استخدام
employed
U
استخدام کردن
enterprises
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
representative firm
U
بنگاه تولیدی نمونه
pawnbrokers
U
دلال در بنگاه رهنی
institution
U
اصل حقوقی بنگاه
pawnbroker
U
دلال در بنگاه رهنی
enterprise
U
موسسه یا بنگاه اقتصادی
rectorate
U
ریاست بنگاه مذهبی
real estate agency
U
بنگاه معاملات املاک
settlement
U
حل و فصل توافق بنگاه
nonprofit firm
U
بنگاه غیر انتفاعی
settlements
U
حل و فصل توافق بنگاه
administrative contracting office
U
دفتر استخدام کارگزینی
engage
U
گرفتن استخدام کردن
reengage
U
دوباره استخدام کردن
engages
U
گرفتن استخدام کردن
labour policy
U
سیاست استخدام کارکنان
working paper
U
ورقهء استخدام کارگر
inductee
U
نفر استخدام شده
reemploy
U
دوباره استخدام کردن
recruits
U
نواموز استخدام کردن
recruiting
U
نواموز استخدام کردن
recruited
U
نواموز استخدام کردن
recruit
U
نواموز استخدام کردن
hacienda
U
بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
outclearing
U
فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
sign on
U
قرارداد استخدام کسی را امضاکردن
to retain a freelancer
U
استخدام کردن پیشه ور آزاد
employs
U
بکار گماشتن استخدام کردن
take on
<idiom>
U
استخدام کردن،اجازه دادن
employing
U
بکار گماشتن استخدام کردن
employed
U
بکار گماشتن استخدام کردن
reenlistment
U
دوباره در ارتش استخدام شدن
employ
U
بکار گماشتن استخدام کردن
user cost of capital
U
هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
two input firm
U
بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
BBC
U
مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
to hire
U
برگزیدن برای کار
[استخدام کردن]
he was engagedon probation
U
بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
subvention
U
اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
out relief
U
دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
imperial institute
U
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
turnover
U
تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path
U
مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
coupling
U
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
bifuel propulsion
U
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
desk accessory
U
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection
U
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
native
U
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
natives
U
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download
U
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
chcp
U
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
design phase
U
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
demand
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
ES IS
U
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demands
U
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
diabatic process
U
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
tar
U
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
standby
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standbys
U
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
three phase four wire system
U
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
system diagnostics
U
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
automatic levelling
U
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
building block principle
U
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
bridge
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
U
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
bridged
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
failures
U
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
failure
U
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
U
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
off load
U
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
lambert projection
U
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
break even point
U
نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
expansion card
U
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
U
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
link encryption
U
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slices
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slice
U
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
opened
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
open
U
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
teleran system
U
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
system flowchart
U
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
designation system
U
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
masters
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
master
U
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
compatibility
U
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
environment
U
متغیر تنظیم شده توسط سیستم یا کاربر در دستورات سیستم که توسط هر برنامهای قابل استفاده است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com