English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
business enterprise U بنگاه بازرگانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
imperial institute U بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
Other Matches
establishments U بنگاه
concerns U بنگاه
businesses U بنگاه
concern U بنگاه
business U بنگاه
corporations U بنگاه
corporation U بنگاه
instituting U بنگاه
establishment U بنگاه
institute U بنگاه
instituted U بنگاه
institutes U بنگاه
institution U بنگاه
firms U بنگاه
firmest U بنگاه
firmer U بنگاه
firm U بنگاه
enterprise U بنگاه اقتصادی
institutes U بنداد بنگاه
hydrotherapeutic U بنگاه اب درمانی
hydropath establishment U بنگاه اب درمانی
instituting U بنداد بنگاه
foundation U بنیان بنگاه
industrial concern U بنگاه صنعتی
instituted U بنداد بنگاه
institute U بنداد بنگاه
enterprises U بنگاه اقتصادی
pawnshop U بنگاه رهنی
mont de piete U بنگاه رهنی
serviced U بنگاه سرویس
business enterprise U بنگاه تجاری
service U بنگاه سرویس
head-hunter U بنگاه کاریاب
head-hunters U بنگاه کاریاب
news agencies U بنگاه خبرگزاری
news agency U بنگاه خبرگزاری
carpooling center [American E] U بنگاه همسفری
pawnbrokers U بنگاه رهنی
exchange service U بنگاه معاوضه
pawnbroker U بنگاه رهنی
competitive firm U بنگاه رقابتی
state enterprise U بنگاه دولتی
pawnbrokers U دلال در بنگاه رهنی
nonprofit firm U بنگاه غیر انتفاعی
rectorate U ریاست بنگاه مذهبی
representative firm U بنگاه تولیدی نمونه
real estate agency U بنگاه معاملات املاک
pawnbroker U دلال در بنگاه رهنی
enterprises U موسسه یا بنگاه اقتصادی
settlement U حل و فصل توافق بنگاه
settlements U حل و فصل توافق بنگاه
institution U اصل حقوقی بنگاه
enterprise U موسسه یا بنگاه اقتصادی
outclearing U فرستادن چک و قبض به بنگاه پایاپاپای
hacienda U بنگاه کشاورزی یا معدن ومانند ان
BBC U مخفف بنگاه سخن پراکنی بریتانیا
two input firm U بنگاه تولیدی باد و عامل تولید
open shop U بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
user cost of capital U هزینه سرمایه برای بنگاه تولیدی
out relief U دستگیری مردمی که در بنگاه اعانه بودباش ندارند
subvention U اعانه نقدی دولت به بنگاه عام المنفعه
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
expansion path U مسیر افزایش حجم عملیات بنگاه گر یک نقشه منحنیهای متساوی التولید
break even point U نقطه سربسر سطحی از تولیدکه در ان سطح کل درامدبنگاه با کل هزینه ان برابربوده و سود بنگاه صفر است
corporations U شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
corporation U شرکت یا بنگاه دارای شخصیت حقوقی هیات اعضا انجمن شهر یا مامورین منتخب شهرداری
traded U بازرگانی
commercial <adj.> U بازرگانی
emporetic U بازرگانی
relating to business <adj.> U بازرگانی
commerce U بازرگانی
business <adj.> U بازرگانی
trading U بازرگانی
commercial U بازرگانی
corporate [commercial] <adj.> U بازرگانی
mercantile U بازرگانی
for-profit <adj.> U بازرگانی
merchantry U بازرگانی
trade U بازرگانی
mercantile agent U بازرگانی
trade deficit U کسری بازرگانی
merchant marine U ناوگان بازرگانی
domestic trade U بازرگانی داخلی
commercially U از راه بازرگانی
merchantman U کشتی بازرگانی
commercial tax U مالیات بازرگانی
commercial revolution U انقلاب بازرگانی
quasi commercial U شبه بازرگانی
mercantilism U سیاست بازرگانی
internal trade U بازرگانی داخلی
commercial bank U بانگ بازرگانی
quasi commercial U نیمه بازرگانی
maritime commerce U بازرگانی دریایی
commercial attache U وابسته بازرگانی
idiograph U نشان بازرگانی
mart U مرکز بازرگانی
sea borne commerce U بازرگانی دردریا
foreign trade U بازرگانی خارجی
commercial representative U نمایندگی بازرگانی
trades unions U اتحادیه بازرگانی
trade unions U اتحادیه بازرگانی
trade union U اتحادیه بازرگانی
business fluctuations U نوسانات بازرگانی
trade secret U اسرار بازرگانی
commercial banks U بانکهای بازرگانی
merchant banks U بانک بازرگانی
merchant bank U بانک بازرگانی
emporiums U مرکز بازرگانی
trade secrets U اسرار بازرگانی
emporium U مرکز بازرگانی
emporia U مرکز بازرگانی
jobbing U واسطه بازرگانی
trade fairs U نمایشگاه بازرگانی
trade fair U نمایشگاه بازرگانی
businesses U موسسه بازرگانی
balance of trade U تراز بازرگانی
bilateral trade U بازرگانی دو طرفه
trade mark U علامت بازرگانی
volume of trade U حجم بازرگانی
chamber of trade U اتاق بازرگانی
union <adj.> U اتحادیه بازرگانی
chamber of commerce U اتاق بازرگانی
chamber of commerce U اطاق بازرگانی
business union U اتحادیه بازرگانی
commercial policy U سیاست بازرگانی
business U موسسه بازرگانی
business cycle U دور بازرگانی
business activity U فعالیت بازرگانی
bill exchange U برات بازرگانی
board of trade U وزارت بازرگانی
board of trade U هیئت بازرگانی
mentoring U مرشدی [تجارت و بازرگانی]
trade journal U روزنامه یا مجله بازرگانی
ideograph U سمبل و علامت بازرگانی
firm U کارخانه موسسه بازرگانی
businesses U کسب و کار بازرگانی
maritime U وابسته به بازرگانی دریایی
brokered U واسطه معاملات بازرگانی
hanse U اتحادیه بازرگانی یا سیاسی
brokers U واسطه معاملات بازرگانی
brokering U واسطه معاملات بازرگانی
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
business economics U علم اقتصاد بازرگانی
commercial intercourse U معامله یا مراوده بازرگانی
business transaction U داد و ستد بازرگانی
business U کسب و کار بازرگانی
firms U کارخانه موسسه بازرگانی
master mariner U ناخدای کشتی بازرگانی
broker U واسطه معاملات بازرگانی
firmer U کارخانه موسسه بازرگانی
firmest U کارخانه موسسه بازرگانی
strip mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping mall [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
mall U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مجتمع تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping centre [British] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مجتمع خرید [تجارت و بازرگانی]
staple U اساسی مرکز بازرگانی عمده
shopping mall [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
dealing U مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
microeconomics U اقتصاد خرد [تجارت و بازرگانی]
micro-economics U اقتصاد خرد [تجارت و بازرگانی]
mentoring U مربی بودن [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
foreign trade multiplier U ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
emporia U جای بازرگانی مرکز فروش
stapling U اساسی مرکز بازرگانی عمده
mercantilism U سیاست موازنه بازرگانی کشور
emporium U جای بازرگانی مرکز فروش
emporiums U جای بازرگانی مرکز فروش
chamber of commerce U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
hermes U خدای بازرگانی ودزدی وسخنوری
indiaman U کشتی ای که در بازرگانی باهندبکار میرود
industries and mines U اتاق بازرگانی و صنایع ومعادن
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
interstate commerce U بازرگانی در میان ایالتهای یک کشور
jaycee U عضو اطاق بازرگانی جوانان
clearing agreement U موافقتنامه بازرگانی بین دوکشور
shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
shopping center [American] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail park U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
retail shopping centre [British] U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
strip mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
stapled U اساسی مرکز بازرگانی عمده
mall U مرکز تجاری [تجارت و بازرگانی]
commercial center [American] U مرکز خرید [تجارت و بازرگانی]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com