English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 96 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
masonry weir U بند بنایی وزنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
masonry U بنایی
brick work U بنایی
masonery U بنایی
masonry weir U شادروان بنایی
levels U تراز بنایی
plumb U شاغول بنایی
brick U اجر بنایی
bricks U اجر بنایی
mason's board U ماله بنایی
masonry sand U ماسه بنایی
brick trowel U ماله بنایی
masonry dam U سد با مصالح بنایی
brick workers tool U ابزار بنایی
levelled U تراز بنایی
leveled U تراز بنایی
level U تراز بنایی
spatula U ماله بنایی
spatulas U ماله بنایی
builder level U تراز بنایی
mason's scaffold U چوب بست بنایی
masonery bond U بست مصالح بنایی
mason hammer U تیشه یا چکش بنایی
uncoursed rubble masonery U بنایی سنگ لاشه در هم
stone work U ساختمان سنگی بنایی با سنگ
chaines U [عناصر بنایی شبیه پایه]
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
arrhythmic U بی وزنی
weightlessness U بی وزنی
weighted U وزنی
equiponderance U هم وزنی
gravity dam U سد وزنی
hexametric U شش وزنی
gravity battery U باتری وزنی
massive arch dam U سد قوسی وزنی
gravity spillway dam U سد سرریز وزنی
hollow gravity dam U سد تهیده وزنی
gravity wall U دیوار وزنی
gravity arch dam U سد قوسی وزنی
gravity abutment U گرانپایه وزنی
gravimetrical analysis U تجزیه وزنی
weight percent U درصد وزنی
weighted mean U میانگین وزنی
weighted average U میانگین وزنی
division U گروه وزنی
divisions U گروه وزنی
tetrameter U چهار وزنی
weighted average U متوسط وزنی
monometer U شعر یک وزنی
gravimetric factor U ضریب وزنی
gravimetric analysis U تجزیه وزنی
weight function U تابع وزنی
weighted score U نمره وزنی
daedman U مهار وزنی
weighting coefficient U ضریب وزنی
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
weigh batcher U اندازه گیر وزنی
tandem roller U غلطک وزنی پشت سر هم
gravity drop U زنگ احضار وزنی
imponderability U بی وزنی غیر محسوسی
hexameter U شعر شش وتدی یا شش وزنی
h does not w.much U چندان وزنی ندارد
gravity dam of triangular section U سد وزنی با نیمرخ مثلثی
tons U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
blank verse U شعر بی قافیه پنج وزنی
classed U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
weight average molecular weight U میانگین وزنی وزن مولکولی
ton U واحد وزنی برابر با 0001کیلوگرم
class U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
ounces U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
ounce U مقیاس وزنی برابر5301/13 گرم
classing U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
classes U گروه وزنی ورزشکار ممتاز
weight average degree of polymerization U میانگین وزنی درجه بسپارش
bantamweight U مقیاس وزنی درحدود 811پوند
available payload U فرفیت وزنی یا حجمی وسیله
quintal U واحد وزنی معادل 001کیلو گرم
scaleweight U وزنی که اسب در مسابقه تحمل میکند
To bear heavy expenses. U سرب فلز سنگین وزنی است
bushels U مقیاس وزنی است معادل 4پک
metric hundredweight U واحد وزنی برابر 05 کیلو گرم
bushel U مقیاس وزنی است معادل 4پک
bandolite U ساختار سبک وزنی از چوب بالسا با روکش الومینیوم
pottle U پیمانه وزنی برابر نیم گالن رطل یکمنی
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
barleycorn U مقیاس وزنی برابر 8460/0 گرم مقیاس طولی برابر5/8میلیمتر
embassy U سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassies U سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
tare and tret U وزن بسته یا لفاف یا جعبه محموله و مقدار کمبود وزنی که در نتیجه حمل و نقل درمحموله ایجاد میشود وقابل قبول است
liftjet U توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
warp-weighd loom U دارهای وزنی [این نوع دار در گذشته بیشتر بکار میرفته و در آن انتهای نخ های تار به وزنه های سنگی یا فلزی گره زده می شد.]
assonance U هم صدایی قافیهء وزنی یا صدایی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com