English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
enslavement U بنده سازی
enthralment U بنده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
A slave bought with money is more free than he who. <proverb> U بنده زر خرید آزادتر از بنده شکم است .
slave U بنده
slaves U بنده
thrall U بنده
slaved U بنده
vassals U بنده
vassal U بنده
villein U بنده
helot U بنده
slaving U بنده
servant U بنده
servants U بنده
bond servant U بنده
bondservant U بنده
enthraled U بنده کردن
enthral U بنده کردن
helotize U بنده کردن
enslaves U بنده کردن
enslave U بنده کردن
my dear f. U بنده خدا
your humble servant U بنده شما
enthraling U بنده کردن
enthralled U بنده کردن
poor soul U بنده خدا
enthralling U بنده کردن
enthrals U بنده کردن
enslaving U بنده کردن
thrall U بنده کردن
mameluke U برده بنده
enthrall U بنده کردن
slavishly U بنده وار
enslaver U بنده سازنده
slavish U بنده وار
enslaved U بنده کردن
servent og god U بنده خدا
you and i U بنده و سرکار
serfish U بنده وار
freedman U بنده ازاد شده
manumit U بنده را ازاد کردن
your obedient servant U بنده فرمانبردار شما
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
do me this kindness U این التفات رادرباره بنده
uxorious U بنده ومطیع عیال خود
you are welcome to my book U بفرمایید از کتاب بنده استفاده کنید
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
the present writer U این بنده این جانب
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
stylization U مد سازی
individualised U تک سازی
individualises U تک سازی
bridgework U پل سازی
bridge building U پل سازی
repk lection U پر سازی
retortion U کج سازی
truncation U بی سر سازی
padding U له سازی
compaction U تو پر سازی
pavement U کف سازی
flooring U کف سازی
retortion U خم سازی
flection U خم سازی
deflexion U خم سازی
pavements U کف سازی
individualizing U تک سازی
individualizes U تک سازی
individualized U تک سازی
individualize U تک سازی
individualising U تک سازی
idolization U بت سازی
local anasthesia U سر سازی
individualization U تک سازی
individuation U تک سازی
scheme U سامان سازی
schemed U سامان سازی
reconstructions U دوباره سازی
reconstruction U دوباره سازی
floored U کف سازی کردن
immunization U ایمن سازی
portrayal U مجسم سازی
portrayals U مجسم سازی
renewals U تازه سازی
coaching U اماده سازی
renewal U تازه سازی
separatism U جدا سازی
negation U خنثی سازی
flooding U غرقه سازی
intriguing U زمینه سازی
intrigues U زمینه سازی
intrigue U زمینه سازی
modeling U نمونه سازی
scenery U صحنه سازی
histrionics U صحنه سازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
shipbuilding U کشتی سازی
brazier U برنج سازی
sculptures U پیکره سازی
schemes U سامان سازی
regionalism U منطقه سازی
revelation U فاش سازی
revelations U فاش سازی
sensitization U حساس سازی
suffocation U خفه سازی
braziers U برنج سازی
evacuation U تهی سازی
mimicry U شکلک سازی
afforestation U جنگل سازی
simplifies U ساده سازی
wording U عبارت سازی
ceramics U سفال سازی
solidification U سفت سازی
sterilization U سترون سازی
frame-ups U پرونده سازی
modulation U سوار سازی
churning U کره سازی
simplify U ساده سازی
simplifying U ساده سازی
disclosure U فاش سازی
detection U نمایان سازی
planning U زمینه سازی
soilure U الوده سازی
scaling U مقیاس سازی
detection U اشکار سازی
slitting U میخ سازی
soapmaking U صابون سازی
modelling U قالب سازی
disclosures U فاش سازی
floor U کف سازی کردن
modernization U نوین سازی
refrigeration U سرد سازی
ship building U کشتی سازی
sculptures U مجسمه سازی
sculpture U پیکره سازی
sculpture U مجسمه سازی
refreshingly U دوباره سازی
sheet metal work U حلبی سازی
series production U سری سازی
frame-up U پرونده سازی
severance U جدا سازی
housing U خانه سازی
idealised U دلخواه سازی
idealizing U دلخواه سازی
idealizes U دلخواه سازی
floors U کف سازی کردن
sinter U کلوخه سازی
idealized U دلخواه سازی
idealize U دلخواه سازی
idealising U دلخواه سازی
simplifcation U ساده سازی
idealises U دلخواه سازی
refreshing U دوباره سازی
latticework U شبکه سازی
insulate U عایق سازی
assimilation U همگون سازی
assimilation U درون سازی
smoothing U صاف سازی
arching U طاق سازی
rejuvenation U جوان سازی
depletion U تهی سازی
displacement U جانشین سازی
packing U فشرده سازی
tepefaction U ملول سازی
tenderization U نازک سازی
test construction U ازمون سازی
milling U ارد سازی
tanning U چرم سازی
pacification U ارام سازی
exclusion U محروم سازی
fading U محو سازی
enrichment U غنی سازی
humanization U مردمی سازی
nationalization U ملی سازی
industrialization U صنعتی سازی
synchronization U همزمان سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com