Perdic | بندر پیمانی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 140 (7 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	treaty port U	بندر پیمانی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	cabotage U	کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
	terminal port U	بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
	cabotage U	کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
	nonalignment U	نا هم پیمانی
	confederations U	هم پیمانی
	contractual U	پیمانی
	federal U	پیمانی
	confederacy U	هم پیمانی
	confederation U	هم پیمانی
	conferderation U	هم پیمانی
	confederacies U	هم پیمانی
	keelage U	حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
	cadre U	پرسنل پیمانی
	cadres U	پرسنل پیمانی
	confederacies U	ایالات هم پیمان هم پیمانی
	confederacy U	ایالات هم پیمان هم پیمانی
	contract technical instructor U	مربی فنی پیمانی
	privity in contract U	انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
	unilateral contract U	پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
	north atlantic treaty organization (nato U	پیمانی که در 9491 باشرکت 51 کشور به وجود امدو هدف ان در واقع مقابله نظامی با پیمان ورشو وبلوک شرق است
	brian kellogg U	پیمانی که مبتکر ان بریان کلوگ وزیرخارجه امریکا در 8291 بودو امضا کنندگان ان جنگ را به عنوان وسیله حل اختلافات بین المللی محکوم و تحریم کردند
	active army U	ارتش پیمانی ارتش کادر ثابت
	cril U	سد بندر
	harbourless U	بی بندر
	harbouring U	بندر
	harbored U	بندر
	harbours U	بندر
	harboring U	بندر
	harbors U	بندر
	harbour U	بندر
	harboured U	بندر
	wayside U	بندر
	seaports U	بندر
	port U	بندر
	seaport U	بندر
	minor port U	بندر کوچک
	Sydney U	بندر سیدنی
	Tel Aviv U	بندر تلآویو
	harbor master U	رئیس بندر
	malaga U	بندر مالاگا
	Bissau U	بندر بیسائو
	inner harbor U	بندر داخلی
	harbor master U	راهنمای بندر
	harbour dues U	حقوق بندر
	harbour master U	رئیس بندر
	harbour master U	متصدی بندر
	naval port U	بندر دریایی
	Plymouth U	بندر پلیموت
	port of destination U	بندر مقصد
	port of embarkation U	بندر عزیمت
	port of entry U	بندر مقصد
	registered port U	بندر مشخص
	secondary port U	بندر فرعی
	port watch U	نگهبان بندر
	terminal port U	بندر مقصد
	way port U	بندر سر راه
	Yangon U	بندر یانگون
	wharfmaster U	رئیس بندر
	Abidjan U	بندر ابیجان
	Calcutta U	بندر کلکته
	Douala U	بندر دوالا
	on berth U	در داخل بندر
	outer harbor U	پیش بندر
	destination port U	بندر مقصد
	port U	بندر ورودی
	aport U	بسوی بندر
	aport U	روبه بندر
	free ports U	بندر ازاد
	seaport U	بندر دریایی
	longshoremen U	باربرلنگرگاه بندر
	ports of call U	بندر لنگراندازی
	port of call U	بندر توقف
	port of call U	بندر لنگراندازی
	seaport U	دریا بندر
	seaports U	بندر دریایی
	seaports U	دریا بندر
	port U	بندر گاه
	ports of call U	بندر توقف
	longshoreman U	باربرلنگرگاه بندر
	bars U	پیش بندر
	free port U	بندر ازاد
	bar U	پیش بندر
	jetties U	اسکله بندر
	jetty U	اسکله بندر
	main port U	بندر اصلی
	George Town U	بندر جرج تاون
	Cape Town U	بندر کیپ تاون
	port watch U	پست نگهبانی بندر
	jetties U	موج شکن بندر
	put into port U	وارد بندر شدن
	ex quay U	تحویل در بندر مقصد
	destination port U	بندر تحویل کالا
	embargo U	توقیف کشتی در بندر
	embargoes U	توقیف کشتی در بندر
	entry plan U	طرح ورود به بندر
	lay an embargo on U	در بندر توقیف کردن
	harbor control tower U	برج مراقبت بندر
	Georgetown U	بندر جرج تاون
	lay day U	روز معطلی در بندر
	cril U	مانع دهانه بندر
	captain of the port U	افسر انتظامات بندر
	named port of destination U	بندر مقصد مشخص
	cargo handling at port U	جابجایی کالا در بندر
	bender gestalt test U	ازمون طرحهای بندر
	harbourage U	پهلو گرفتن در بندر
	out port U	بندر دور از مقصد
	jetty U	موج شکن بندر
	Free pree (trade,port). U	مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
	water bailiffs U	مامور تفتیش کشتیها در بندر
	portcall U	زمان رسیدن وسایل به بندر
	afloat support U	لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
	port of debarkation U	بندر مقصد حمل کالا
	named port of shipment U	بندر مشخص برای حمل
	fast cruise U	ازمایش سریع ناو در بندر
	roustabout U	کارگر اسکله یا بندر گاه
	harbour master U	مسئول بندر متصدی لنگرگاه
	clearance papers U	اسناد خروج کشتی از بندر
	controlled port U	بندر نظامی کنترل شده
	to lay one on a ship U	کشتی را در بندر توقیف کردن
	out bound U	عازم بیرون رفتن از بندر
	bender visual motor gestalt test U	ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
	convoy assembly port U	بندر محل تجمع ستون موتوری
	convoy assembly port U	بندر محل تجمع کاروان دریایی
	visual bender motor gestalt test U	ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
	port of embarkation U	بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
	portcapacity U	فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
	yhis port is not yet peopled U	این بندر هنوز اباد نشده است
	sandbar U	جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
	free on quay U	قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
	prize of war U	کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
	chargeable accessions U	استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
	portmark U	علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
	transients U	پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
	transient U	پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
	captain a protest U	افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
	warsaw treaty U	پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
	surcharge U	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
	surcharges U	هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
	reference point U	نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر