English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 210 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
destination port U بندر مقصد
port of destination U بندر مقصد
port of entry U بندر مقصد
terminal port U بندر مقصد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
ex quay U تحویل در بندر مقصد
free on quay U قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
named port of destination U بندر مقصد مشخص
out port U بندر دور از مقصد
port of debarkation U بندر مقصد حمل کالا
portmark U علامت روی بسته که مشخصات بندر مقصد نیز دران ذکر گردیده
Other Matches
cabotage U کشتیرانی و حمل کالا از یک بندر به بندر دیگر بدون دورشدن از ساحل
terminal port U بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
cabotage U کشتیرانی از یک بندر به بندر دیگردرامتداد ساحل
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
object point U مقصد
destinations U مقصد
addressee U مقصد
addressees U مقصد
aimless U بی مقصد
saunteringly U بی مقصد
aim U مقصد
aimed U مقصد
virtual U و مقصد.
objective point U مقصد
goals U مقصد
goal U مقصد
aims U مقصد
destination U مقصد
consummation U مقصد
driftless U بی مقصد
destined U مقصد معین
final destination U مقصد نهایی
object code U برنامه مقصد
destination file U فایل مقصد
named place of destination U مقصد مشخص
object module U واحد مقصد
object language U زبان مقصد
destination inspection U بازدید در مقصد
immediate destination U اولین مقصد
Are we there yet? U [ما] رسیدیم [به مقصد] ؟
targeted <adj.> U مقصد گرا
goal-oriented <adj.> U مقصد گرا
target-oriented <adj.> U مقصد گرا
winning post U تیر مقصد
goal oriented U مقصد گرا
aimlessly U بدون مقصد
immediate destination U مقصد بعدی
harbored U بندر
wayside U بندر
harboring U بندر
cril U سد بندر
harbourless U بی بندر
harbours U بندر
harbouring U بندر
harboured U بندر
harbour U بندر
harbors U بندر
seaports U بندر
seaport U بندر
port U بندر
station U یا مقصد استفاده میشود
stationed U یا مقصد استفاده میشود
stations U یا مقصد استفاده میشود
messages U در مقصد مربوط میشود
ex quay U تحویل در بارانداز مقصد
payable at destiination U قابل پرداخت در مقصد
message U در مقصد مربوط میشود
named point of destination U نقطه مشخص در مقصد
Sydney U بندر سیدنی
harbour master U رئیس بندر
harbour dues U حقوق بندر
harbor master U راهنمای بندر
Tel Aviv U بندر تلآویو
harbour master U متصدی بندر
harbor master U رئیس بندر
Plymouth U بندر پلیموت
Douala U بندر دوالا
minor port U بندر کوچک
malaga U بندر مالاگا
main port U بندر اصلی
on berth U در داخل بندر
outer harbor U پیش بندر
port of embarkation U بندر عزیمت
port watch U نگهبان بندر
secondary port U بندر فرعی
treaty port U بندر پیمانی
way port U بندر سر راه
wharfmaster U رئیس بندر
registered port U بندر مشخص
Abidjan U بندر ابیجان
Bissau U بندر بیسائو
inner harbor U بندر داخلی
Calcutta U بندر کلکته
naval port U بندر دریایی
seaports U بندر دریایی
ports of call U بندر لنگراندازی
free port U بندر ازاد
bar U پیش بندر
bars U پیش بندر
ports of call U بندر توقف
free ports U بندر ازاد
aport U روبه بندر
port of call U بندر توقف
port of call U بندر لنگراندازی
longshoremen U باربرلنگرگاه بندر
seaport U دریا بندر
Yangon U بندر یانگون
jetties U اسکله بندر
seaports U دریا بندر
port U بندر ورودی
port U بندر گاه
jetty U اسکله بندر
seaport U بندر دریایی
longshoreman U باربرلنگرگاه بندر
aport U بسوی بندر
We are getting there. U ما به هدف [مقصد] نزدیک می شویم.
interactive U کد اصلی و مقصد را بررسی کند
lay line U خط فرضی مسیر قایق به مقصد
cargo handling at port U جابجایی کالا در بندر
jetties U موج شکن بندر
Cape Town U بندر کیپ تاون
jetty U موج شکن بندر
entry plan U طرح ورود به بندر
destination port U بندر تحویل کالا
port watch U پست نگهبانی بندر
embargo U توقیف کشتی در بندر
embargoes U توقیف کشتی در بندر
put into port U وارد بندر شدن
George Town U بندر جرج تاون
Georgetown U بندر جرج تاون
captain of the port U افسر انتظامات بندر
harbor control tower U برج مراقبت بندر
lay an embargo on U در بندر توقیف کردن
cril U مانع دهانه بندر
bender gestalt test U ازمون طرحهای بندر
harbourage U پهلو گرفتن در بندر
lay day U روز معطلی در بندر
datagram U که حاوی آدرس مقصد و مسیر آن است
drift U بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
redirect U ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
at the full landed cost price U قیمت تمام شده کالا در مقصد
redirection U ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
drifted U بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drifting U بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
freight collect U هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
redirecting U ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirected U ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
redirects U ارسال پیام به مقصد از مسیر دیگر
diverts U تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
diverted U تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
carriage forward U هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
divert U تغییر دادن اماج یا ماموریت یا مقصد
drifts U بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
freight payable at destination U هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
Free pree (trade,port). U مطبوعات ( تجارت ،بندر ) آزاد
to lay one on a ship U کشتی را در بندر توقیف کردن
roustabout U کارگر اسکله یا بندر گاه
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
portcall U زمان رسیدن وسایل به بندر
afloat support U لجستیکی به طورشناور یا خارج از بندر
named port of shipment U بندر مشخص برای حمل
fast cruise U ازمایش سریع ناو در بندر
water bailiffs U مامور تفتیش کشتیها در بندر
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
controlled port U بندر نظامی کنترل شده
out bound U عازم بیرون رفتن از بندر
There is no royal road to learning . <proverb> U مقصد علم و دانش را,جاده اى نیست هموار .
destination U صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
destinations U صفحه مقصد در مجموعهای صفحات متصل بهم
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
visual bender motor gestalt test U ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bender visual motor gestalt test U ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
block stowage loading U بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
sinks U شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
sink U شرح در جدول مسیردرباره تمام مسیرهای شبکه به یک مقصد
portcapacity U فرفیت بندر از نظر بارگیری یاتخلیه بار
port of embarkation U بندر سوار شدن یا بار کردن کالاها
yhis port is not yet peopled U این بندر هنوز اباد نشده است
marshalling yard U محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
messages U انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
message U انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
sandbar U جزیره نمایی که دردهانه رودخانه یا بندر گاه باشد
message U ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
messages U ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
switching U بهنگام سازی ثابت اطلاعات بین تغییر مبدا و مقصد در شبکه
to bite the bullet <idiom> U باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت تا بتوان به مقصد اصلی رسید
prize of war U کشتیها یا کالاهای به غنیمت گرفته شده در بندر یا دریا درزمان جنگ
object program U برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
transient U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
transients U پرسنلی که در حال نقل و انتقال می باشند درحال توقف یا لنگر موقت درفرودگاه یا بندر
demurrage U بیکار و معطل نگهداشتن کشتی بیش از مدتی که جهت بارگیری یا تخلیه یا طی مسافت مبداء به مقصد لازم است
captain a protest U افهار نامه صادره از طرف مقامات بندر در مورد شرح کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
propagation delay U 1-زمان لازم برای فاهر شدن خروجی در دروازه منط قی پس از اعمال ورودی . 2-زمانی که بیت داده روی شبکه از مبدا به مقصد می رود
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
hot U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hottest U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
hotter U دستوری در برنامه به صورت کلمات مشخص کلیدی که یک کلمه مهم و اسسی را به صفحه مقصد بعدی وصل میکند که در صورتی که کاربر آن را انتخاب کند نمایش داده میشود
UA U نرم افزاری که اطمینان حاصل میکند که پیام پستی اطلاعات ابتدایی صحیح دارد و سپس آنرا به عامل ارسال می فرستدتا پیام را به مقصد بفرستد
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
envelopes U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
envelope U نام داده که حاوی پیام پستی است به همراه اطلاعات آدرس مقصد بسته کاغذ که حاوی نامهای است
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
wire head U قسمت مقصد سیم کشی ایستگاه جلویی سیم کشی
mail server U کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com