English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
uncoursed rubble masonery U بنایی سنگ لاشه در هم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
masonery U بنایی
masonry U بنایی
brick work U بنایی
spatula U ماله بنایی
masonry sand U ماسه بنایی
spatulas U ماله بنایی
masonry dam U سد با مصالح بنایی
level U تراز بنایی
leveled U تراز بنایی
levelled U تراز بنایی
levels U تراز بنایی
masonry weir U شادروان بنایی
builder level U تراز بنایی
brick trowel U ماله بنایی
brick workers tool U ابزار بنایی
bricks U اجر بنایی
brick U اجر بنایی
plumb U شاغول بنایی
mason's board U ماله بنایی
mason hammer U تیشه یا چکش بنایی
masonry weir U بند بنایی وزنی
masonery bond U بست مصالح بنایی
mason's scaffold U چوب بست بنایی
chaines U [عناصر بنایی شبیه پایه]
stone work U ساختمان سنگی بنایی با سنگ
basket weave pattern U طرح شطرنجی که در کارهای بنایی بکارمیرود
corse U لاشه
corpse U لاشه
cadavers U لاشه
cadaver U لاشه
carrion U لاشه
carcase U لاشه
corpses U لاشه
bier U لاشه
carnage U لاشه ها
carcases U لاشه
carcass U لاشه
carcasses U لاشه
biers U لاشه
necrophilous U لاشه دوست
spalls U لاشه سنگ
cadaveric U لاشه مانند
fieldstone U لاشه سنگ
retired draft U لاشه برات
necrophagous U لاشه خوار
trunk U تنه لاشه
quarry U لاشه شکار
hull U لاشه کشتی
hulk U لاشه کشتی
hulks U لاشه کشتی
cadaverous U لاشه مانند
trunks U تنه لاشه
rubble U سنگ لاشه
body U لاشه جسم
bodies U لاشه جسم
hulls U لاشه کشتی
carrion U لاشه گندیده
quarrying U لاشه شکار
quarries U لاشه شکار
offal U مواد زائد لاشه
hulky U لاشه دار بدهیکل
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
wreckage U لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
to recover a body from the wreckage U بازیابی کردن لاشه ای از خرابه
wreckage piece U تکه ای از لاشه هواپیما یا ماشین وغیره
crematory U کورهای که لاشه مرده یااشغال را در ان می سوزانند
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
incinerator U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
crematoria U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
crematoriums U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
crematorium U کورهای که لاشه مرده یا اشغال را دران می سوزانند
incinerators U کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> U هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
blocage U [بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
building sand U خاک و ماسه ساختمان ماسه برای بنایی
embassy U سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
embassies U سفیرکبیر و اعضای سفارتخانه شهر محل اقامت سفیر بنایی که سفیر در ان اقامت دارد
isodomun U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
isodomon U [بنایی با بلوک های سنگی برابر در طبقاطی با طول های برابر]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com