Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
season ticket
U
بلیط فصلی
season tickets
U
بلیط فصلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capitular
U
فصلی
seasonally
U
فصلی
seasonal
U
فصلی
disjunctive
U
فصلی
campaigned
U
مسابقههای فصلی
seasonal worker
U
کارگر فصلی
seasonal variations
U
تغییرات فصلی
seasonal unemployment
U
بیکاری فصلی
seasonal index
U
شاخص فصلی
seasonal fluctuations
U
نوسانات فصلی
seasonal fluctuation
U
نوسانات فصلی
seasonal adjustments
U
تعدیلهای فصلی
actual state of affairs
U
اوضاع فصلی
campaigning
U
مسابقههای فصلی
campaigns
U
مسابقههای فصلی
seasonal work
U
کار فصلی
ephemeral stream
U
رود فصلی
seasonal storage
U
مخزن فصلی
seasonal adjustment
U
تعدیلات فصلی
campaign
U
مسابقههای فصلی
disjunctive
U
دارای دو شق مختلف فصلی
hayfever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
pollenosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
pollinosis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
hay fever
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
allergic rhinitis
[med.]
U
حساسیت فصلی
[پزشکی]
to prefix a chapter to a book
U
فصلی بطور دیباچه یا مقدمه در جلو کتابی نوشتن
pass
U
بلیط
passed
U
بلیط
passes
U
بلیط
elder hard
U
سر بلیط
ticket
U
بلیط
tickets
U
بلیط
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
U
بلیط دوسره
stubs
U
ته بلیط کوتوله
meal ticket
U
بلیط غذا
stubbing
U
ته بلیط کوتوله
stubbed
U
ته بلیط کوتوله
stub
U
ته بلیط کوتوله
tokens
U
بلیط ورود
rain check
U
بلیط باران
trip ticket
U
بلیط مسافرت
token
U
بلیط ورود
meal tickets
U
بلیط غذا
hare
U
مسافر بی بلیط
hares
U
مسافر بی بلیط
complimentary
U
بلیط افتخاری
ticket
U
بلیط منتشرکردن
return ticket
U
بلیط دوسره
return tickets
U
بلیط دوسره
commutation ticket
U
بلیط با تخفیف
deadhead
U
بی بلیط سفرکردن
booking clerk
U
بلیط فروش
tickets
U
بلیط منتشرکردن
rain check
U
بلیط مجانی یا مجدد
day return
U
بلیط رفتو برگشت
return ticket
U
بلیط رفت و برگشت
to queue
[line]
up for tickets
U
برای بلیط در صف ایستادن
tickets
U
بلیط دار کردن
ticket
U
بلیط دار کردن
box offices
U
باجه بلیط فروشی
box office
U
باجه بلیط فروشی
cards
U
کارت ویزیت بلیط
show your ticket to him
U
بلیط خودراباونشان دهید
card
U
کارت ویزیت بلیط
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
bookable
U
بلیط هواپیما-صندلیتئاتر رزروشده
grille
U
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
There are no tickets available for tonight .
U
بلیط برای امشب موجود نیست
grilles
U
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
box offices
U
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office
U
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
this ticket admits one
U
با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
There are a few tickets left for tonight .
U
چند بلیط برای امشب مانده
show him your ticket
U
بلیط خودرا باو نشان دهید
travel agent
U
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents
U
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
sell-out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-outs
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
fare dodger
U
کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
enzootic
U
مرض همه گیر دامها امراض فصلی و ناحیهای دامها
gatecrasher
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
rain check
<idiom>
U
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
gatecrashers
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gandey dancer
U
کارگر فصلی کارگر سیار
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
life cycle hypothesis
U
فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com