Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
meal ticket
U
بلیط غذا
meal tickets
U
بلیط غذا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
booking
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
bookings
U
نام نویسی و تهیه پرونده برای افراد ثبت نام کردن بلیط رزرو کردن
card
U
کارت ویزیت بلیط
cards
U
کارت ویزیت بلیط
token
U
بلیط ورود
tokens
U
بلیط ورود
stub
U
ته بلیط کوتوله
stubbed
U
ته بلیط کوتوله
stubbing
U
ته بلیط کوتوله
stubs
U
ته بلیط کوتوله
hare
U
مسافر بی بلیط
hares
U
مسافر بی بلیط
pass
U
بلیط
passed
U
بلیط
passes
U
بلیط
third class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
U
درجه سوم بلیط درجه 3
sell out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-out
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
sell-outs
U
تاتری که تمام بلیط هایش بفروش رفته
complimentary
U
بلیط افتخاری
grille
U
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
grilles
U
شبکه پنجره کوچک بلیط فروشها
ticket
U
بلیط
ticket
U
بلیط منتشرکردن
ticket
U
بلیط دار کردن
tickets
U
بلیط
tickets
U
بلیط منتشرکردن
tickets
U
بلیط دار کردن
travel agent
U
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
travel agents
U
بلیط فروش سرویس مسافری اژانس مسافرتی
box office
U
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box office
U
باجه بلیط فروشی
box offices
U
گیشه فروش بلیط ورودیه نمایش
box offices
U
باجه بلیط فروشی
season ticket
U
بلیط فصلی
season tickets
U
بلیط فصلی
return ticket
U
بلیط دوسره
return tickets
U
بلیط دوسره
bleacher
U
کارگر پارچه سفیدکنی شستشو وسفیدکنی پارچه بلیط یا صندلی کم ارزش مسابقات ورزشی
booking clerk
U
بلیط فروش
commutation ticket
U
بلیط با تخفیف
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
deadhead
U
بی بلیط سفرکردن
elder hard
U
سر بلیط
show him your ticket
U
بلیط خودرا باو نشان دهید
show your ticket to him
U
بلیط خودراباونشان دهید
this ticket admits one
U
با این بلیط یک تن را اجازه دخول می دهند
trip ticket
U
بلیط مسافرت
gatecrasher
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
gatecrashers
U
کسیکه بدون بلیط یا پرداخت ورودیه داخل سالن شدهاست
rain check
U
بلیط مجانی یا مجدد
rain check
U
بلیط باران
bookable
U
بلیط هواپیما-صندلیتئاتر رزروشده
day return
U
بلیط رفتو برگشت
8 oclock sharp . On the stroke of 8.
U
بلیط دوسره
There are a few tickets left for tonight .
U
چند بلیط برای امشب مانده
There are no tickets available for tonight .
U
بلیط برای امشب موجود نیست
rain check
<idiom>
U
بلیط مجانی برای چیزی که به علت باران کنسل شده
to queue
[line]
up for tickets
U
برای بلیط در صف ایستادن
return ticket
U
بلیط رفت و برگشت
fare dodger
U
کسی که بدون بلیط سوار وسایل نقلیه می شود
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com