English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (823 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cylinder block U بلوک واحدی که سیلندرهای یک موتور پیستونی خطی که با مایع خنک مشوند رادربرمیگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vee engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در یک ردیف و بصورت مایل به یکدیگرقرار گرفته اند
v engine U موتور پیستونی که سیلندرهای ان در دو ردیف مایل بشکل 7 قرار گرفته اند
reciprocating engine U موتور پیستونی
piston engine U موتور پیستونی
piston blowing engine U موتور دمنده پیستونی
wet sump U تشتک موتور پیستونی
engine block U بلوک موتور
naturally aspirated engine U موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
broad arrow engine U موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
x engine U موتور پیستونی با چهار ردیف سیلندر که از نمای روبروبصورت ایکس قرار گرفته اند
air cooled engine U موتور پیستونی که گرمای تلف شده ان به وسیله پره ها یا تیغههای دور سیلندرمستقیما به جریان هواانتقال مییابد
zero lash U شرایطی در مکانیزم کنترل سوپاپهای موتور پیستونی که در ان با استفاده از ثابت هیدرولیکی مقدار لقی به صفر میرسد
wobble pump U پمپ دستی در کابین خلبان برای وارد ساختن فشار اولیه به سوخت قبل از استارت موتور پیستونی
h engine U موتور پیستونی با دو ردیف سیلندر روبروی قائم دوتایی و با دو میل لنگ که به خروجی مرکزی متصل شده اند
block length U درازای بلوک طول بلوک
chevron seal U کاسه نمدی برای اب بندی یکطرفه در سیلندرهای هیدرولیکی یا نیوماتیکی
pascal's law U هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
l.l.c U liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
motoring U گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
piston pump U پمپ پیستونی
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
reciprocating compressor U کمپرسور پیستونی
plunger magnet U مغناطیس پیستونی
plunger pump U پمپ پیستونی
engine U موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
dual U دو واحدی
liquid liquid chromatography U کروماتوگرافی مایع- مایع
five unit code U کد پنج واحدی
stellite U الیاژهای سخت جهت ساختن موتورهای پیستونی
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting U نصب موتور قرارگاه موتور
desalination plant U واحدی جهت گرفتن املاح
compression pressure U فشار گیج در سیلندرموتورهای پیستونی دروضعیت نقطه مرگ بالا
facsimile transceiver U واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
fathomed U واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
fathoms U واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
modular accounting package U برنامه پیش نوشته حسابداری واحدی
microprocessors U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
microprocessor U واحدی که عنصر اصلی ریزپردازنده را می سازد
fathom U واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
fathoming U واحدی از عمق اب برابر با صد و هشتادسانتی متر
turbocharger U شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
cadres U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
cadre U واحدی ازقبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
neper U واحدی که نسبت اسکالر دوجریان را نشان میدهد
storing U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
store U واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
turbosupercharger U سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
cam ground piston U پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
decibel U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
decibels U واحدی برای اندازه گیری شدت وضعف صدا
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
low supercharger gear U دور کم سوپرشارژر درموتورهای پیستونی که معمولا بصورت اتوماتیک توسط یک فشارسنج کنترل میشود
slip ring induction motor U موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
decibels U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
posts U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
posted U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
decibel U واحدی که نسبت بین دو مقدار الکتریسیته یاصوت را بیان میکند
post U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- U وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
blocked U بلوک
district U بلوک
block U بلوک
districts U بلوک
canton U بلوک
bloc U بلوک
blocs U بلوک
block header U سر بلوک
parish U بلوک
monoliths U بلوک
nested block U بلوک تو در تو
monolith U بلوک
parishes U بلوک
blocks U بلوک
cantons U بلوک
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine U موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
acres U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
acre U واحدی برای مساحت سطح زمین برابر 7404 متر مربع
storage block U بلوک ذخیره
block definition U تعریف بلوک
radium block U بلوک شعاعی
block move U انتقال بلوک
end of block U پایان یک بلوک
control block U بلوک کنترل
radius block U بلوک شعاعی
anchoring U لنگر بلوک
en bloc U دریک بلوک
eob U پایان یک بلوک
dosseret U بلوک سه بعدی
sprite U یک بلوک از پیکسل ها
fuse block U بلوک فیوز
form block U بلوک فرمکاری
block move U جابجایی بلوک
block diagram U بلوک دیاگرام
block operation U عملیات بلوک
block protection U حفافت بلوک
erratic block U بلوک نامنظم
anchors U لنگر بلوک
anchor U لنگر بلوک
roughed slab U بلوک کوچک
blocked U بلوک سیمانی
block U بلوک ساختن
blocked U بلوک ساختن
block U بلوک سیمانی
cylinder block U بلوک سیلندر
mastic blocks U بلوک قیری
arrow block U بلوک پیکانی
block transfer U انتقال بلوک
blocking U بلوک بندی
deblocking U از بلوک دراوردن
blocks U بلوک سیمانی
blocks U بلوک ساختن
block lining U پوشش با بلوک سیمانی
blocking factor U فاکتور بلوک بندی
block graphics U نگاره سازی بلوک
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
erratic block U بلوک جابجا شونده
nibbled U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibble U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbling U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
nibbles U به واحدی از انباره که شامل نیم بایت یا عموما" چهار بیت است گفته میشود
comecon U گروه تجاری بلوک شرق
corps de logis U [بلوک سیمانی اصلی در ساختمان]
single phase induction motor U موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
dips U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
dip U Package Line in Dual وسیلهای که روی ان یک مدار مجتمع نصب میشود بسته درون برنامه دو واحدی
to walk around the block U دور بلوک خیابان راه رفتن
boss formerly boce U [بلوک منبت کاری شده برجسته]
character map U شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش
cyclopean U [معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
long-and-short work [بنایی با استفاده از بلوک های افقی و عمودی بلند و کوتاه]
dou U [در معماری چین و ژاپن بلوک چوبی شکاف دار که از طاقچه دیوارکوب محافظت می کند.]
syynostosis U ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
liquids U مایع
anti icing fluid U مایع ضد یخ
aneroid U بی مایع
liquid U مایع
liquid/gas separator U مایع
fluidal U مایع
fulidal U مایع
steepest U مایع
steep U مایع
waters U مایع
watering U مایع
watered U مایع
water U مایع
cost center U قسمت هزینه در یک موسسه واحدی در یک موسسه که وفیفه اش تعیین قیمت کالا ازطریق توزیع و سرشکن کردن هزینه هاست
qyaternary U چهار واحدی چهار عضوی
resolvent <adj.> U مایع محلل
cutback bitumen U قیر مایع
liquefacient U مایع کننده
liquefaction U تبدیل به مایع
liquefaction U مایع شدن
soluble glass U شیشه مایع
liquefied gas U گاز مایع
liquid gas U گاز مایع
liquescence U مایع شدگی
liquescent U مایع شونده
liquid air U هوای مایع
liquid ammonia U امونیاک مایع
liquid exygen U اکسیژن مایع
battery liquid U مایع باتری
glueing U چسب مایع
deicer U مایع ضدیخ
subaqueous U زیر مایع
pool rectifier U لامپ مایع
pool cathode U کاتد مایع
condensation U مایع کردن
silicate of soda U شیشه مایع
grume U مایع چسبناک
paraffin oil U پارافین مایع
out back U چسب مایع
spinal fluid U مایع نخاعی
furfuraldehyde U مایع الدئیدی
liquid fuel U سوخت مایع
cryogenic liquid U مایع سرمازا
absorption liquid U مایع جذب
liquidity index U اندیس مایع
semifluid U نیم مایع
sealing liquid U مایع اب بندی
liquidly U بشکل مایع
liquified petroleum gas U گاز مایع
lox U اکسیژن مایع
anti detonant U مایع ضد بدسوزی
mercury pool tube U لامپ مایع
antidim U مایع ضد تشکیل مه
pool cathode tube U لامپ مایع
liquid state U حالت مایع
liquid soap U صابون مایع
semiliquid U نیمه مایع
liquid glass U شیشه مایع
liquid hydrates U مایع هیدراتها
liquid hydrogen U هیدروژن مایع
sodium silicate U شیشه مایع
sodium metasilicate U شیشه مایع
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com