English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 113 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
host crystal U بلور میزبان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hosting U میزبان
landladies U میزبان
he officiated as host U میزبان شد
host U میزبان
hosted U میزبان
land lady U زن میزبان
landlady U میزبان
hosts U میزبان
entertainers U میزبان
entertainer U میزبان
hostesses U زن میزبان
hostess U زن میزبان
host computers U کامپیوتر میزبان
hosts U سپاه میزبان
host U سپاه میزبان
hosted U سپاه میزبان
hosting U سپاه میزبان
host country U کشور میزبان
host computer U کامپیوتر میزبان
host nation U کشور میزبان
host guest chemistry U شیمی میزبان- میهمان
host operating system U سیستم عامل میزبان
host organism U ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]
host U ارگانیسم میزبان [زیست شناسی]
hosting U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosted U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
hosts U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
homoecious U دارای یک میزبان درتمام دوره زندگانی
host U آداپتوری که به کامپیوتر میزبان وصل است
crystal U بلور
crystalliferous U بلور زا
single crystal U تک بلور
flint glass U بلور
crystal glass U بلور
prism U بلور
prisms U بلور
crystals U بلور
ectogenic U قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
endobiotic U زیست کننده درمیان بافتهای میزبان خود
flint glass U فرف بلور
whisker U سوزن بلور
host crystal U بلور زمینه
quartz U بلور کوهی
cut glass U بلور کریستال
glassworker U بلور ساز
iceland crystal U بلور ایسلند
iceland spar U بلور ایسلند
ionic crystal U بلور یونی
crystal U بلور کوارتز
crystals U بلور کوارتز
rock crystal U سنگ بلور
crystal system U دستگاه بلور
quartz crystal U بلور کوارتز
monovalent crystal U بلور تک والانسی
molecular crystal U بلور مولکولی
microcrystal U ریز بلور
metal crystal U بلور فلز
macle U بلور زوج
distorted crystal U بلور واپیچیده
glassware U بلور الات
crystalliferous U موجد بلور
crystal structure U ساختار بلور
crystal pulling U بلور پردازی
crystal plane U صفحه بلور
crystal lattice U شبکه بلور
crystal growth U رشد بلور
atomic crystal U بلور اتمی
crystal gazing U بلور بینی
quasi crystal U شبه بلور
crystal energy U انرژی بلور
covalent crystal U بلور کووالانسی
crystal defect U نقص بلور
crystal control U تنظیم با بلور
valence crystal U بلور کووالانسی
colored crystal U بلور سنگین
catwhisker U سوزن بلور
cast crystal U بلور ریخته
crystallization U بلور سازی
detecting crystal U بلور اشکارساز
crystallographer U بلور شناس
crystallography U علم بلور
crystalloid U شبکه بلور
crystallography U بلور نگاری
crystalloid U شبیه بلور
crystallography U بلور شناسی
crystal allotropy U چند شکلی بلور
crystal field theory U نظریه میدان بلور
c.f.t U نظریه میدان بلور
crystal growth affinity U رشد خواهی بلور
crystallography U مبحث بلور شناسی
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
frequency changer crystal U بلور تغییر دهنده بسامد
electrostatic crystal field theory U نظریه الکتروستاتیکی میدان بلور
crystal field stabilization energy U انرژی پایداری میدان بلور
mirror writing shadow reading U کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
crystal frequency changer efficiency U بازده بلور تغییر دهنده بسامد
conversion loss of frequency changer cry U اتلاف بلور تغییر دهنده بسامد
end system U پروتکل استاندارد OSI که به کامپیوترهای میزبان اجازه محل یابی یک router را می دهند.
endomorph U بلوری که درجوف بلور دیگر قرار دارد
crystallography U کریستال شناسی مطالعه بلورها شناخت بلور
invited U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invite U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
invites U حرف خاص ارسالی برای بیان به وسیلهای که کامپیوتر میزبان آماده دریافت پیام است
end system U روی اینترنت کامپیوتر اصلی یا میزبان که به اینترنت وصل است
ES IS U سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
identification U تابعی که توسط کامپیوتر میزبان استفاده میشود تا مافیت و مشخصات کامپیوتر یا کاربر را بیان کند.
identification U حرف که بر کامپیوتر میزبان ارسال میشود تا ماهیت و محل کامپیوتر دور یا ترمینال مشخص شود
remote data concentrator U وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
upload U 1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
xenial U مربوط به مهمان نوازی مربوط به مناسبات بین مهمان و میزبان
glasswork U شیشه الات بلور الات
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com