English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
ambition U بلند پروازی
ambitions U بلند پروازی
grandiloquence U بلند پروازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
soar U بلند پروازی کردن
soared U بلند پروازی کردن
soars U بلند پروازی کردن
an ambitious programme U برنامه بلند پروازی
Other Matches
volar U پروازی
flight attitude U وضعیت پروازی
aviation duty U شغل پروازی
rack control U نوعی کنترل پروازی غیر دستی
check flight U پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
attitude gyro U الت نشان دهنده پروازی که توسط ژایرو کارمیکند
clackvalve U دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
adverse yaw U شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
touting U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touts U بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
best economy mixture U نسبت متناسب سوخت و بنزین در موتورهای پیستونی جهت حصول بیشترین برد پروازی
dirndl U نوعی دامن بلند با کمر بلند
bubble turn and slip U الات دقیق اصلی پروازی که شتاب جانبی را با جابجایی حبابی داخل لوله شیشهای خمیده پر از مایعی نشان میدهد
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
monofilament U الیاف تک رشته بلند [این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
shaggy ugs U فرش های با پرز بلند [این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
longs U بلند
longed U بلند
willowy U بلند
loftily U بلند
eminent U بلند
grandiose U بلند
rumbustious U بلند
longer U بلند
longest U بلند
loudspeaker U بلند گو
talll U قد بلند
talll U بلند
skyscraper U بلند
skyscrapers U بلند
soaring U بلند
lengthwise U بلند
legged U پا بلند
amplifier U بلند گو
amplifiers U بلند گو
towering U بلند
pointers U خط کش بلند
high grown U بلند قد
loud speaker U بلند گو
loudly U بلند
tall U بلند
tall U قد بلند
taller U بلند
taller U قد بلند
tallest U بلند
tallest U قد بلند
long U بلند
mouth filling U بلند
eton collan U بلند
long- U بلند
vociferous U بلند
megaphones U بلند گو
high (1 9 to 36) U بلند
pointer U خط کش بلند
megaphone U بلند گو
highs U بلند
upland U بلند
highest U بلند
fortes U بلند
high U بلند
forte U بلند
highfalutin U بلند
aloud U بلند
uplands U بلند
heighten U بلند کردن
aquacade U فوارهء بلند
anchor at short stay U لنگر بلند
alto relievo U برجسته بلند
alp U قله بلند
rough U پست و بلند
heightens U بلند کردن
riser U بلند شونده
gauntlet U دستکش بلند
promontories U دماغه بلند
gauntlets U دستکش بلند
liberal U نظر بلند
liberals U نظر بلند
heightened U بلند کردن
alp U کوه بلند
ascends U بلند شدن
ascended U بلند شدن
arises U بلند شدن
capote U شنل بلند
hip boot U چکمه بلند ضد اب
chivalric U بلند همت
arise U بلند شدن
screeching U صدای بلند
clarion U شیپور بلند
coamings U لبه بلند
arising U بلند شدن
boisterous laughter U خنده بلند
ascend U بلند شدن
heightening U بلند کردن
exalts U بلند کردن
exalting U بلند کردن
banquette U زمین بلند
exalt U بلند کردن
bigmouthed U صدا بلند
blast furnace coke U کک کوره بلند
roughest U پست و بلند
heaved U بلند کردن
surges U موج بلند
ambition U بلند همتی
surged U موج بلند
surge U موج بلند
levitating U بلند شدن
levitates U بلند شدن
levitated U بلند شدن
levitate U بلند شدن
tossing U ضربه بلند
tosses U ضربه بلند
elevated U بلند مرتبه
tore U علف بلند
uplands U زمین بلند
upland U زمین بلند
fortes U موسیقی بلند
toss U ضربه بلند
tossed U ضربه بلند
sonorous U قلنبه بلند
elevating U بلند کردن
heist U بلند کردن
heists U بلند کردن
elevate U بلند کردن
lofty U بلند بزرگ
lofty U بلند پایه
magnanimity U بلند همتی
heave U بلند کردن
hoists U بلند کردن
ambitions U بلند همتی
promontory U دماغه بلند
hoist U بلند کردن
elevates U بلند کردن
hoisted U بلند کردن
forte U موسیقی بلند
tallish U نسبتا بلند
high-rise U ساختمان بلند
low-rise U نه بسیار بلند
top-level U بلند پایه
yuk U خندهی بلند
To do something slapdash. U سر بلند بودن
big-hearted U نظر بلند
belly laughs U خندهی بلند
belly laugh U خندهی بلند
talll U بلند بالا
throw up U بلند کردن
to kick up U با پا بلند کردن
to read out U بلند خواندن
to throw up U بلند کردن
tor U صخره بلند
upraise U بلند کردن
uprear U بلند شدن
vociferant U با صدای بلند
walk off with U بلند کردن
long run [American E] <adj.> U بلند مدت
long term <adj.> U بلند مدت
aspirational [British E] <adj.> U بلند همت
aspirational [British E] <adj.> U بلند پرواز
banquet U زمین بلند
banquette U زمین بلند
bell-tower U برج بلند
choir-stall U صندلی بلند
crepido U پی پایه بلند
downland U چراگاه بلند
high pass U پاس بلند
high rise block U ساختمان بلند
hornblends U هرن بلند
icarian U بلند پرواز
inextenso U کاملا بلند
jointing plane U رنده بلند
keep down U بلند نشوید
large hearted U نظر بلند
lifter U بلند کننده
high hurle U مانع بلند
high hat U کلاه بلند
high grown U بلند بالا
elevated ground U زمین بلند
gaberdine U ردای بلند
gantelope U دستکش بلند
gantlope U دستکش بلند
giant swing U تاب بلند
gigas U رویش بلند تر
hessian boot U چکمه بلند
high crowned U نوک بلند
high flying U بلند پرواز
high flying U بلند خیال
long burst U رگبار بلند
long haul U خط سیر بلند
oxlip U پامچال بلند
plyanthus U پامچال بلند
prolong blast U سوت بلند
quick time U سر قدم بلند
raised kerb U جدول بلند
raised kerb U لبه بلند
row de dow U صدای بلند
shandygaff U بلند رویایی
slab sided U بلند ولاغر
slam bang U با سر وصدای بلند
outdoor antenna U انتن بلند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com