English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tacamahac U بلسان مخصوص بخورمعطر
tacamahaca U بلسان مخصوص بخورمعطر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
balsam U بلسان
balms U بلسان
balm U بلسان
balsamic U وابسته به بلسان
balsamiferous U بلسان اور
blam of peru U بلسان هندی
bealm of mecca U بلسان مکی
xylobal samun U عود بلسان
balsam tree U درخت بلسان
balsam oil U روغن بلسان
balm of gilead U بلسان اسرائیل
meccan balm or balsam U بلسان مکی
opobalsam U بلسان مکی
rosewood چوب بلسان بنفش نوعی اقاقیای بلند
lute U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes U گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
write U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
writes U وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil U روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
typeface U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typefaces U مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
graphics U کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
registering U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
register U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
registers U که برای نگهداری داده وآدرس پردازش شدن به کد ماشین به کارمی رود.2-محل حافظه مخصوص برای مقاصد ذخیره سازی مخصوص
deletes U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
delete U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleted U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
deleting U کد مخصوص برای داده یا متن مخصوص برای حذف کردن
embedded code U کامپیوتر مخصوص برای کنترل یک ماشین . کامپیوتر مخصوص در یک سیستم بزرگ برای انجام یک تابع خاص
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
aerospace projection operations U عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
francs U حق مخصوص
special U مخصوص
franc U حق مخصوص
especial U مخصوص
franchise U حق مخصوص
vest pocket U مخصوص
favourite U مخصوص
particulars U مخصوص
franchises U حق مخصوص
extra special U مخصوص
particular U مخصوص
favorites U مخصوص
specific U مخصوص
favourites U مخصوص
specifics U مخصوص
special services U خدمات مخصوص
habiliments U لباس مخصوص
idiosyncrasy U حال مخصوص
idiosyncrasies U حال مخصوص
idoneous U مختص مخصوص
specifics U مخصوص معین
special passport U پاسپورت مخصوص
g man U بازرس مخصوص
bluck density U وزن مخصوص
special U مخصوص خاص
parts peculiar U قطعات مخصوص
favourite or vor U ویژه مخصوص
favorite U مخصوص سوگلی
special drawing right U حق برداشت مخصوص
heavy-duty U مخصوص کارسنگین
heavy duty U مخصوص کارسنگین
idiocrasy U حالت مخصوص
marque U علامت مخصوص
marque U مدل مخصوص
game U کامپیوتر مخصوص
specific search U شناسایی مخصوص
specific resistivity U مقاومت مخصوص
maid in waiting U پیشخدمت مخصوص
specific U مخصوص معین
specific weight U وزن مخصوص
specially U مخصوص خاص
special session U جلسه مخصوص
special sheaf U مروحه مخصوص
special troops U یکانهای مخصوص
densities U جرم مخصوص
specific capacity U فرفیت مخصوص
low resistivity U مقاومت مخصوص کم
specific energy U انرژی مخصوص
unit weight U وزن مخصوص
special corrections U تصحیحات مخصوص
deffered maintenance U نگهداری مخصوص
exempted station U یکان مخصوص
density U جرم مخصوص
selective signalling U ارتباط مخصوص
Afro pick شانه مخصوص فر
specific gravity U ورن مخصوص
dry gap bridge U پل مخصوص اب بریدگی
proper U مخصوص مقتضی
resistivity U مقاومت مخصوص
aides-de-camp U اجودان مخصوص
aide-de-camp U اجودان مخصوص
chorea U تشنج مخصوص
aide de camp U اجودان مخصوص
special damage U خسارت مخصوص
terminology U اصطلاح مخصوص
bolt U پیچ مخصوص قفل کردن در
valetdechambre U پیشخدمت مخصوص
generals U معمولی و نه مخصوص
specific gravities U وزن مخصوص
general U معمولی و نه مخصوص
specific gravities U ورن مخصوص
terminologies U اصطلاح مخصوص
specific gravity U وزن مخصوص
built in jack U جک مخصوص نصب
processor U پردازنده جانبی مخصوص
blower U ماشین مخصوص دمیدن
one horse U مخصوص یک اسب بی مایه
poolroom U اطاق مخصوص بیلیاردانگلیسی
opiumden U محل مخصوص تریاکها
opera glass U دوربین مخصوص اپرا
pricket U شمع مخصوص شمعدان
weightless U دارای وزن مخصوص کم
ashpit U چاله مخصوص خاکستر
particle density U وزن مخصوص حقیقی
pack saddle U زین مخصوص بار
holler U صدای مخصوص هر حیوان
hollered U صدای مخصوص هر حیوان
skeeter U قایق مخصوص روی یخ
hollering U صدای مخصوص هر حیوان
handrail U نرده مخصوص دستگیره
nursery rhymes U اشعار مخصوص کودکان
nursery rhyme U اشعار مخصوص کودکان
phonograph connection U پریز مخصوص پیکاپ
hollers U صدای مخصوص هر حیوان
handrails U نرده مخصوص دستگیره
oil color U روغن مخصوص نقاشی
anvil block U سندان مخصوص اهنگری
boudoirs U اطاق کوچک مخصوص زن
boudoir U اطاق کوچک مخصوص زن
crewel U نخ تابیده مخصوص قلابدوزی
cuish U زره مخصوص ران
gaskets U نوعی ابزار مخصوص
gasket U نوعی ابزار مخصوص
tramlines U خط مخصوص واگن برقی
tramline U خط مخصوص واگن برقی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
cuisse U زره مخصوص ران
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
conductibility U ضریب هدایت مخصوص
columbia round U تیراندازی مخصوص زنان
sign language U زبان مخصوص کرها
attack cargo ship U ناوحمل و نقل مخصوص تک
all weather hood U کلاهک مخصوص هوا
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
bird cage U ماسک مخصوص خط نگهدار
boot band U کش مخصوص گتر شلوارنظامی
built up edge U لبه مخصوص نصب
acetarious U سبزیهای مخصوص سالاد
canalboat U قایق مخصوص کانال
cargo liners U خط کشتیرانی مخصوص بار
catcher's box U محوطه مخصوص توپگیر
sign languages U زبان مخصوص کرها
silk U نخ ابریشم مخصوص طراحی
dry density U وزن مخصوص خشک
dump box U فرف مخصوص زباله
prerogatives U امتیاز مخصوص حق ارثی
prerogative U امتیاز مخصوص حق ارثی
harrier U تازی مخصوص شکارخرگوش
insulativity U مقاومت ایزولاسیون مخصوص
jacklight U نورافکن مخصوص ماهیگیری
jemmy U دیلم مخصوص دزدان
jemmies U دیلم مخصوص دزدان
klister U واکس مخصوص کف اسکی
exception reporting U گزارش گیری مخصوص
lecterns U میز مخصوص قرائت
lectern U میز مخصوص قرائت
g suit U لباس مخصوص هوانوردی
kitchen garden U باغ مخصوص سبزیکاری
kitchen gardens U باغ مخصوص سبزیکاری
effective unit weight U وزن مخصوص موثر
podiums U بالکن جایگاه مخصوص
podium U بالکن جایگاه مخصوص
respective U بترتیب مخصوص خود
slang U بزبان یا لهجه مخصوص
lady-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
lady in waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
ladies-in-waiting U مستخدمه مخصوص ملکه
finishing limes U اهک مخصوص اندود
fisherman's bend U گره مخصوص قایقرانی
freestone U سنگ مخصوص تراش
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
spud U تیشه مخصوص کندن یخ
armlet U زرهء مخصوص دست
special area U منطقه پرواز مخصوص
special ammunition U مهمات مخصوص یا ویژه
spitton U فرف مخصوص تف کردن
registering U 1-محل مخصوص درCPU
subcaliber range U میدان تیر مخصوص
registers U 1-محل مخصوص درCPU
significance U معنای مخصوص دارد
register U 1-محل مخصوص درCPU
roughshod U دارای میخ مخصوص
special jury U هیئت منصفه مخصوص
specific permeability U قابلیت نفوذ مخصوص
nipples U پستانک مخصوص شیربچه
a special menu U صورت غذای مخصوص
special operations U عملیات مخصوص یا ویژه
nipple U پستانک مخصوص شیربچه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com