Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pilot bearing
U
بلبرینگ لغزنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
race ring
U
رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
glide bomb
U
بمب یا موشک لغزنده در هوا بمب لغزنده
ball bearing
U
بلبرینگ
ball bearings
U
بلبرینگ
support roller
U
بلبرینگ
call bearing
U
بلبرینگ
bearing
U
بلبرینگ
ball bearings
U
بلبرینگ ساچمهای
clutch pilot bearing
U
بلبرینگ کلاچ
pilot bearing
U
بلبرینگ کلاج
radial ball bearing
U
بلبرینگ شعاعی
roller bearing
U
بلبرینگ غلطکی
roller path
U
صفحه بلبرینگ
ball bearing
U
بلبرینگ ساچمهای
spherical roller bearing
U
بلبرینگ غلطکی
wheel bearing
U
بلبرینگ چرخ
cross bearing
U
بلبرینگ سوزنی
angular contact thrust ball bearing
U
بلبرینگ طولی محوری
double thrust ball bearing
U
بلبرینگ با فشار محوری دوبل
roller skate
U
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skating
U
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skates
U
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skated
U
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
roller-skate
U
کفش بلبرینگ دار اسکیت کردن
slithery
U
لغزنده
slipover
U
لغزنده
lubricious
U
لغزنده
slipper
U
لغزنده
slippers
U
لغزنده
slippery
U
لغزنده
slip form
U
قالب لغزنده
bottom slide
U
لغزنده زیرین
cutter slide
U
لغزنده فرز
slideway
U
راه لغزنده
raced
U
طوقه لغزنده
race
U
طوقه لغزنده
race
U
سینی لغزنده
raced
U
ریل لغزنده
raced
U
سینی لغزنده
slide
U
اسباب لغزنده
races
U
ریل لغزنده
slides
U
طوقه لغزنده
races
U
سینی لغزنده
races
U
طوقه لغزنده
slide
U
طوقه لغزنده
slides
U
اسباب لغزنده
race
U
ریل لغزنده
rattletrap
U
دارای صدای تق تق لغزنده
slides
U
ریل لغزنده سرسره
slide
U
صفحه لغزنده چهارچوب
slides
U
صفحه لغزنده چهارچوب
slide
U
ریل لغزنده سرسره
fast
U
سطح لغزنده یا سفت
cross slide
U
کشوی لغزنده عرضی
fasted
U
سطح لغزنده یا سفت
fastest
U
سطح لغزنده یا سفت
fasts
U
سطح لغزنده یا سفت
racer
U
رینگ لغزنده برجک توپ
The road was greasy.
U
جاده چرب بود ( لغزنده )
racers
U
رینگ لغزنده برجک توپ
marble
U
شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
marbles
U
شن و خاک و سنگریزه لغزنده روی مسیر
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
cuban fork ball
U
پرتاب توپی که بامایعی اغشته و لغزنده شده
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
bezel
U
حلقه لغزنده مخروطی شکل شیشه ساعت را در جای خودنگه میدارد
hub
U
(وسط چرخ که اغلب بلبرینگ دارد و روی محور یا آسه می چرخد) توپی، چرخمیان، ناف، (مرکز فعالیت یا اهمیت یا توجه و غیره) کانون، قلبگاه، میانگاه، توپی چر، قطب
autotransformer
U
ترانسفورماتوری با یک سیم پیچ که بوسیله یک لغزنده کربنی تعدادی از دورهای سیم پیچ را بعنوان ثانویه جدامیکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com