English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prevocalic U بلافاصله قبل از حرف صدادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
snant U صدادار
vowels U صدادار
vowel U صدادار
riptide U جریان اب صدادار
phonofilm U فیلم صدادار
phonic U جسم صدادار
vocalic U صدادار صوتی
vocalical U صدادار صوتی
at that [at that provocation] <adv.> U بلافاصله
thereat <adv.> U بلافاصله
thereupon <adv.> U بلافاصله
short notice U بلافاصله
subsequently <adv.> U بلافاصله
as a result <adv.> U بلافاصله
consequently <adv.> U بلافاصله
direct <adj.> U بلافاصله
unintermediate <adj.> U بلافاصله
instantaneous <adj.> U بلافاصله
immediate <adj.> U بلافاصله
intuitive <adj.> U بلافاصله
next in fornt of U بلافاصله درجلو
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
vanish U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishes U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
vanishing U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
intervocalic U واقع میان دو حرف صدادار بین الهجائین
vanished U بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار
to be available for delivery at short notice U بلافاصله قابل تحویل بودن
postvocalic U بلافاصله بعد از حرف با صدا
postconsonantal U بلافاصله بعد از حرف بیصدا
half volley U ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
macron U علامت "-" که بالای حروف صدادار گذارده میشود تاصدای ان بلندتر شود
pocket judgment U سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
an U حرف a در جلو حروف صدادار و جلو حرف Hبصورت an استعمال میشود
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com