Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 20 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
immediate
<adj.>
U
بلافاصله
short notice
U
بلافاصله
as a result
<adv.>
U
بلافاصله
at that
[at that provocation]
<adv.>
U
بلافاصله
consequently
<adv.>
U
بلافاصله
subsequently
<adv.>
U
بلافاصله
thereat
<adv.>
U
بلافاصله
thereupon
<adv.>
U
بلافاصله
direct
<adj.>
U
بلافاصله
unintermediate
<adj.>
U
بلافاصله
instantaneous
<adj.>
U
بلافاصله
intuitive
<adj.>
U
بلافاصله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
next in fornt of
U
بلافاصله درجلو
postconsonantal
U
بلافاصله بعد از حرف بیصدا
postvocalic
U
بلافاصله بعد از حرف با صدا
prevocalic
U
بلافاصله قبل از حرف صدادار
to be available for delivery at short notice
U
بلافاصله قابل تحویل بودن
half volley
U
ضربه بلافاصله پس ازتماس توپ با سطح
pocket judgment
U
سنددینی که بلافاصله پس ازسررسید بدون هیچ تشریفاتی قابل وصول و اجرا است
monocoque
U
ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com