English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
pattern U بطور نمونه ساختن
patterns U بطور نمونه ساختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
copies U نمونه ساختن
copied U نمونه ساختن
copy U نمونه ساختن
copying U نمونه ساختن
exemplarily U بطور نمونه
dream up U بطور واهی چیزی را ساختن
module U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
modules U اطاقک نمونه پیش ساخته واحد نمونه برای اندازه گیری
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
sample U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampled U نمونه برداشتن نمونه نشان دادن
sampling U نمونه گیری برداشت نمونه
undisturbed sample U نمونه گیری بهم نخورده نمونه دست نخورده
natural dyes U رنگینه های طبیعی [که عموما از گیاهان و بعضی حیوانات تهیه می شوند. نمونه گیاهی رنگ قرمز گیاه روناس و نمونه حیوانی رنگ قرمز، حشره قرمزدانه می باشد.]
scareup U فاهر ساختن برای مصرف تامین کردن بسرعت ساختن
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
martially U بطور جنگی بطور نظامی
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
incisively U بطور نافذ بطور زننده
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
type U نمونه
typed U نمونه
types U نمونه
sampling U نمونه
precedent U نمونه
precedents U نمونه
schema U نمونه
strickle U نمونه
sample U نمونه
model U نمونه
schemata U نمونه
module U نمونه
copy U نمونه
copying U نمونه
format U نمونه
formats U نمونه
specimens U نمونه
progenitors U نمونه
progenitor U نمونه
exemplar U نمونه
exemplars U نمونه
paragons U نمونه
paragon U نمونه
modules U نمونه
sampled U نمونه
models U نمونه
specimen U نمونه
modeled U نمونه
modelled U نمونه
copies U نمونه
paradigms U نمونه
copyslip U نمونه
paradigm U نمونه
pattern U نمونه
examples U نمونه
foretype U نمونه
forme U نمونه
patterns U نمونه
calligraph U نمونه
typicalness U نمونه
instances U نمونه
representative U نمونه
example U نمونه
representatives U نمونه
copied U نمونه
instance U نمونه
breadboard U نمونه
ensample U نمونه
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
typification U تعیین نمونه
sample U نمونه گرفتن
typal U شبیه نمونه
typical galaxy U کهکشان نمونه
sample U نمونه کالا
samples U نمونه کالا
sampled U واحد نمونه
sampled U نمونه گرفتن
typical sample U نمونه نوعی
sample U نمونه قراردادن
typicality U نمونه علامت
test piece U نمونه ازمایش
sample data U داده نمونه
sample U واحد نمونه
unknown sample U نمونه مجهول
demo U نمونه نمایشی
samplery U نمونه گیری
samplery U نمونه برداری
representative sample U نمونه معرف
sample size U بزرگی نمونه
sample size U حجم نمونه
sample distribution U توزیع نمونه
sample cell U فرف نمونه
per sample U طبق نمونه
type of use U نمونه کاربرد
gauges U سنجیدن نمونه
sight form U نمونه رصد
screamer U نمونه بسیارخوب
pieces U سکه نمونه
vial U شیشه نمونه
piece U سکه نمونه
samplers U نمونه بردار
prototype U نمونه ازمایشی
sampling U نمونه گیری
prototypes U نمونه اولیه
sampling U نمونه برداری
prototypes U نمونه نخستین
prototypes U نمونه ازمایشی
prototype U نمونه نخستین
prototype U نمونه اولیه
typical U نمونه نوعی
sampler U نمونه بردار
gauge U سنجیدن نمونه
gauged U سنجیدن نمونه
standard U نمونه قانونی
standards U نمونه قانونی
test specimen U نمونه ی ازمایش
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایشی
typical U یک نمونه بارز
test piece U نمونه ازمایشی
test model U نمونه ی ازمایش
modeling U نمونه سازی
cells U فرف نمونه
typifies U نمونه بودن
typify U نمونه دادن
typify U نمونه بودن
sampled U نمونه قراردادن
typifying U نمونه دادن
typifying U نمونه بودن
work sample U نمونه کار
parables U قیاس نمونه
parable U قیاس نمونه
sampled U نمونه کالا
cell U فرف نمونه
archetypes U نمونه اولیه
tokenism U نمونه نمایی
tokenism U نمونه کاری
typified U نمونه دادن
specimen signature U نمونه امضاء
typified U نمونه بودن
typifies U نمونه دادن
archetype U نمونه اولیه
patterning U نمونه سازی
biased sample U نمونه سودار
core sample U نمونه استوانهای
coring U نمونه گیری
random sample U نمونه تصادفی
portfolio U نمونه محصول
models U نمونه اصلی
pattern making U نمونه سازی
phony U مدل یا نمونه
poll U نمونه برداشتن
probability sample U نمونه احتمالاتی
ladle samble U نمونه پاتیل
breadboard U نمونه تابلویی
polls U نمونه برداشتن
quota sample U نمونه سهمیه
polled U نمونه برداشتن
survey U نمونه گیری
surveyed U نمونه گیری
surveys U نمونه گیری
by the square U مطابق نمونه
prototyping U ساخت یک نمونه
protoplast U نمونه اصل
pilot model U نمونه ازمایشی
modelled U نمونه اصلی
for example U برای نمونه
pilot plant U کارگاه نمونه
foretype U نمونه قبلی
g U نمونه معیار
reference pilot U نمونه مرجع
free sample U نمونه مجانی
exemplum U مثال نمونه
model U نمونه اصلی
pilot plant U کارخانه نمونه
emulator U نمونه ساز
modeled U نمونه اصلی
pilot production U تولید نمونه
emulation U نمونه سازی
holotype U نمونه شاخص
exemplification U نمونه اوری
shedding U خون جاری ساختن جاری ساختن
shed U خون جاری ساختن جاری ساختن
sheds U خون جاری ساختن جاری ساختن
split spoon U قاشق نمونه برداری
time sampling U نمونه گیری زمانی
autopolling U خود نمونه برداری
test town U شهرمورد نمونه گیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com