English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
horizontally U بطور افقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
flying shore U تیر چوبی افقی جهت نگاهداری دو دیوار مقابل هم که بطور موقت نصب میشود
Other Matches
plane U افقی سطح افق افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
irretrievably U بطور غیر قابل استرداد جنانکه نتوان برگردانید بطور جبران ناپذیر
inconsiderably U بطور غیر قابل ملاحظه بطور جزئی یا خرد
nauseously U بطور تهوع اور یا بد مزه بطور نفرت انگیز
indisputable U بطور غیر قابل بحث بطور مسلم
lusciously U بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
horridly U بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
immortally U بطور فنا ناپذیر بطور باقی
indeterminately U بطور نامعین یا غیرمحدود بطور غیرمقطوع
grossly U بطور درشت یا برجسته بطور غیرخالص
poorly U بطور ناچیز بطور غیر کافی
abusively U بطور ناصحیح بطور دشنام
improperly U بطور غلط بطور نامناسب
incisively U بطور نافذ بطور زننده
latently U بطور ناپیدا بطور پوشیده
martially U بطور جنگی بطور نظامی
genuinely U بطور اصل بطور بی ریا
indecorously U بطور ناشایسته بطور نازیبا
horizontal U افقی
laterad U افقی
lateral U افقی
tiers U ردیف افقی
horizontal taping U مساحی افقی
cross beam U تیر افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
horizontal wedge U گاوه افقی
trunnion U پاشنه افقی
horizontal growth U رشد افقی
transom U الت افقی
cross head U تیر افقی
horizontal section U برش افقی
brise-soleil U پرده افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
horizontal pump U پمپ افقی
tier U ردیف افقی
abscissa U محور افقی
straight U افقی بطورسرراست
horizontal U سطح افقی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
horizontal integration U انضمام افقی
plain coordinates U مختصات افقی
straightest U افقی بطورسرراست
brise-soleil U کرکره افقی
jack arch U طاق افقی
straighter U افقی بطورسرراست
trunnion U مفصل افقی
transom U وادار افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
transverse plane U صفحه افقی
ordinate U حور افقی
cross level U افقی کردن
yardarm U بازوی افقی
cross-beam U تیر افقی
landscape orientation U تمایل افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
rhumb U دایره افقی
horizontal cornice U رخ بام افقی
horizontal loading U کولاس افقی
crosscut saw U اره افقی بر
horizontal crossbar U میله افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
cross hatch U هاشور افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
abscissa U بعد افقی
horizontal hook U قلاب افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
putlog or lock U تیر افقی
horizontal plane U صفحه افقی
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
horizontal loom U دار افقی [قالی]
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
bar U میله افقی در پرش
x axis U بردار افقی گراف
X coordinate U مختصات بردار افقی
crossbars U تیرک افقی دروازه
crossbar U تیرک افقی دروازه
x plates U صفحات انحراف افقی
common roof U تیرچه افقی خرپا
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
transverse abduction U دور کردن افقی
transom U الت افقی کمرکش
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
surge U حرکات افقی اب دریا
surged U حرکات افقی اب دریا
advection U جابجایی افقی هوا
lateral U واقع درخط افقی
surges U حرکات افقی اب دریا
elevators U مکان افقی متحرک
elevator U مکان افقی متحرک
cross grinder U شاه تیر افقی
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
roof tree U کش دیرک افقی چادر
cross level U حباب تراز افقی
breastsummer U تیر افقی سردر
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
laterad U واقع درخط افقی
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
bars U میله افقی در پرش
boom U ستون افقی [کشتی]
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
spar U ستون افقی [کشتی]
booming U تیر افقی وصل به بادبان
crosspiece U قسمت افقی وعرضی هر چیزی
booms U تیر افقی وصل به بادبان
windowsill U قسمت افقی لبه پنجره
x axis U محور افقی مختصات یا محورطولها
horizontal loading U پر کردن مهمات به طور افقی
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
racing dive U شیرجه افقی دراغاز مسابقه
ledger U تیر افقی جلو چوبست
crossbars U چوب افقی بالای مانع
yards U بازوی افقی دکل ناو
crossbar U چوب افقی بالای مانع
ledgers U تیر افقی جلو چوبست
boomed U تیر افقی وصل به بادبان
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
chitary jireugi U ضربه مشت موازی یا افقی
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
foward speed U همنه سرعت در صفحه افقی
axis U برای مختصات افقی در گراف
scan U یکی ازخط وط افقی فسفری
bar U چوب افقی بالای مانع
scanned U یکی ازخط وط افقی فسفری
bars U چوب افقی بالای مانع
scans U یکی ازخط وط افقی فسفری
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
yard U بازوی افقی دکل ناو
boom U تیر افقی وصل به بادبان
wale U تیر افقی انتخاب کردن
twisting U دوران حول محور افقی پیچش
twist U دوران حول محور افقی پیچش
horizontal drilling and milling machine U دستگاه مته کاری و فرزکاری افقی
lateral U افقی راهرو زیرزمینی موازی جبهه
twists U دوران حول محور افقی پیچش
row U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
chimney-mantle U [قسمت افقی پیش بخاری تزئینی]
rowed U مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
breast U چوب افقی پایین دار [قالی]
sliding wedge U تیغه متحرک کولاس گاوهای افقی
bail U چوب کوتاه افقی روی پایه
horizontal tab U حرکت مکان نما به صورت افقی
mid span U مرکزفاصله افقی بین دو پایه متوالی پل
validity U بررسی و افقی بودن داده یا نتیجه
warp beam U چوب افقی بالای دار [قالی]
x amplifier U تقویت کننده با سیستم انحراف افقی
trabeation U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated U ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
x axis U محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
orientation U جهت صفحه یا به صورت لبه افقی یا عمودی
outhaul U طناب وصل کننده بادبان به تیر افقی
advection U حرکت افقی تودهای ازهوا دراثرتغییردرجهء حرارت
bowled U باختن توپزن در نتیجه انداختن میله افقی
purlin U قسمت افقی روی شاه تیر یاستونها
raster scan graphics U نمایش بصری صفحه تصویربا خطوط افقی
planche U وضع افقی بدن ژیمناست روی دستها
high tailed aircraft U هواپیمایی که دم افقی ان بالای سکان عمودی قرارگرفته
side cast U پرتاب نخ ماهیگیری بحالت قوس تقریبا" افقی
adjustable stabilizer U تثبیت کننده افقی قابل تنظیم هواپیما
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
purline U قسمت افقی روی شاه تیر یا ستونها
spreader U میله افقی که بادبان را از دکل جدا نگاه می دارد
potter wheel U صفحه افقی گردنده که کوزه گر گل بران قالب میکند
planimetric U نقشهای که فقط فواصل افقی نقاط رانشان میدهد
two-dimensional U آرایهای که عناصر افقی و عمودی محل دهی میکند
jetstream U باد تقریبا افقی با سرعت بیش از 08 کیلومتر بر ساعت
dish rag U حالت افقی بدن ژیمناست درامتداد چوب موازنه
blade flapping U حرکت تیغههای گردنده هلیکوپتر حول لولای افقی
femur U [نمای صاف افقی که میان آن حجاری شده باشد.]
ledger board U تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
panning U حرکت افقی داده گرافیکی درعرض یک صفحه نمایش
scan U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scanned U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
scans U حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
irrevocably U بطور تغییر ناپذیر بطور چاره ناپذیر
topping lift U طناب وصل به دکل برای نگهداری تیر اصلی افقی
theodolite U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
variation U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
theodolites U دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
tipping U در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com