Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bacillar
U
بشکل میلههای کوچک
bacillary
U
بشکل میلههای کوچک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
seelos
U
دروازه بشکل اچ در مارپیچ کوچک
mixers
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
mixer
U
انداختن میلههای بولینگ با میلههای دیگر
christmass tree
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 7 و 01 را برای راست دست و میلههای 2 و7 و 01 را برای چپ دست باقی می گذارد
buckets
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
bucket
U
جاگذاشتن میلههای 2 و 4 و5 و 8 بولینگ از بازیگر راست دست و میلههای 3 و 5 و 6و 9 از بازیگر چپ دست
cube
U
هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
cubes
U
هرچیزی بشکل مکعب بشکل مکعب دراوردن
four horsemen
U
جا گذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
grate
U
میلههای اهنی
leaving
U
میلههای جامانده
seal bars
U
میلههای اب بندی
leave
U
میلههای جامانده
rods of corti
U
میلههای کورتی
grated
U
میلههای اهنی
picket fence
U
جاگذاشتن میلههای 1 و 2 و4 و 7 یا 1 و 3 و 6 و 01
parallel bars
U
میلههای پارالل
net posts
U
میلههای تور
grates
U
میلههای اهنی
maples
U
میلههای بولینگ
split
U
میلههای باقیمانده
connections
U
میلههای رابط
petty cash
صندوق ویژه وجوه کوچک حساب هزینه های کوچک
stanchion
U
میلههای عمودی ناو
grated
U
پنجره میلههای اهخنی
driving bit
U
هویزه میلههای اسب
seat bars
U
میلههای تکیه گاه
grate
U
پنجره میلههای اهخنی
grates
U
پنجره میلههای اهخنی
cross barred
U
دارای میلههای عرضی
gemmule
U
یاخته کوچک که ازان جانورتازه پدیدمیاید غنچه کوچک
hand
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
handing
U
میلههای تسخیرشده حریف در پایان
hig low jack
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را جا می گذارد
setup
U
وضع قرارگرفتن میلههای بولینگ
pin deck
U
قسمت زیر میلههای بولینگ
ends
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
ended
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
spiller
U
انداختن تمام میلههای بولینگ با
wicketkeeper
U
توپگیر مدافع میلههای کریکت
end
U
میلههای تحت دفاع بازیگرمعین
widget
U
آلت کوچک
[ابزار ]
[اسباب مکانیکی کوچک]
converts
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
throw out
U
سوزاندن توپزن با ضربه به میلههای کریکت
sour apple
U
ضربهای که میلههای 5 و01 را باقی میگذارد
convert
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
dead wood
U
میلههای افتاده بولینگ که درجا می ماند
half worcester
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 3 و 9 یا 2 و 8 را جامی گذارد
converted
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
square out
U
ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
studs
U
زائدهائی که در میلههای گرد بکار میرود
golden gate
U
پرتابی در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 راباقی می گذارد
pocket split
U
باقی ماندن میلههای 5 و 7یا 5 و 9 بولینگ
big four
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
double pinochle
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 4 و 6 و 7 و 01 را بجامی گذارد
converting
U
انداختن تمام میلههای باقیمانده بولینگ
bedpost
U
ضربهای در بولینگ که میلههای 7 و 01 را بجا می گذارد
increments
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
pig board
U
تخته کوچک برای موجهای کوچک
increment
U
فواصل کوچک کیسههای کوچک خرج
jigger
U
بادبان کوچک یکجور کرجی کوچک
blows
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
pinsetter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
grids
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
pinspotter
U
وسیله گذاشتن میلههای بولینگ بجای خود
pumpkin
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
pumpkins
U
پرتابی که تعداد کمی از میلههای بولینگ را می اندازد
fill
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
fills
U
تعداد میلههای افتاده بولینگ با گوی دوم
pick a cherry
U
ناتوانی در انداختن تمام میلههای اسان بولینگ
blow
U
ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ با دو ضربه
take guard
U
وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
grid
U
بارشته ها و میلههای درهم وبر هم مجهز کردن
baby split
U
وضعی که میلههای 2 و 7 یا3 و 01 بولینگ باقی می ماند
foundation
U
انداختن تمام میلههای بولینگ در دور نهم
wood
U
چوب گلف با دسته دراز و سرچوبی میلههای بولینگ
pits
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
worcester
U
باقی گذاشتن تمام میله هابجز میلههای 1 و 5 بولینگ
pit
U
منطقه فرود در پرشها حفره پشت میلههای بولینگ
lanternpinion
U
چرخ کوچکی که میلههای عمودی داردو مانند است به فانوس
pinfall
U
تعداد میلههای افتاده با یک گوی بولینگ ضربه فنی کشتی
counted
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counting
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
counted
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counts
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
columnar
U
گرافی که مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی نمایش داده می شوند
count
U
تداد میلههای افتاده با گوی اول بولینگ بعد ازکسب استرایک
chopsticks
U
میلههای عاج یا چوبی که چینی ها برای خوردن برنج از ان استفاده میکنند
count
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
counting
U
حساب امتیازهای یک ضربه بیلیارد ناتوانی درانداختن تمام میلههای بولینگ
bar graph
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده میشود
sashes
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
sash
U
قاب دورشیشه در یاپنجره که شامل میلههای چوبی بین شیشه ها نیزمیباشد
knobble
U
برامدگی کوچک گره کوچک
pannikin
U
لیوان کوچک پیمانه کوچک
histogram
U
گرافی که روی آن مقادیر به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده می شوند
crankpin
U
قسمت استوانهای دسته میل لنگ که میلههای رابط بدان متصل میشود
screw picket
U
میلهای که سر ان پیچی شکل باشد میلههای پیچ دار پایه سیم خاردار
spread eagle
U
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
bar chart
U
گرافی که مقادیر در آن به صورت میلههای افقی و عمودی نشان داده شده اند
chart
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charted
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charts
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
charting
U
گرافی که در آن مقادیر به صورت میلههای عمودی و افقی با طول و پهنای مختلف نشان داده می شوند
caprine
U
بشکل بز
pinnately
U
بشکل پر
arundinaceous
U
بشکل نی
hoofs
U
بشکل سم
in the shape of
U
بشکل
hoof
U
بشکل سم
in the light of
U
بشکل
ungulate
U
بشکل سم
floriform
U
بشکل گل
ungulate
U
بشکل ناخن
butterfly
U
بشکل پروانه
shaped like an apple
U
بشکل سیب
shaper
U
بشکل در اورنده
sheaflike
U
بشکل تیردان
three square
U
بشکل مثلث
sigmate
U
بشکل حرف S
aqua
U
محلولی بشکل اب
fashion
U
بشکل در اوردن
fashioned
U
بشکل در اوردن
aliform
U
بشکل بال
actinomorphous
U
بشکل شعاعی
actinomorphic
U
بشکل شعاعی
nebulous
U
بشکل ابر
semicircular
U
بشکل نیمدایره
fashions
U
بشکل در اوردن
fashioning
U
بشکل در اوردن
shaped
U
بشکل درامده
form
U
بشکل دراوردن
butterflies
U
بشکل پروانه
broach
U
بشکل مته
liked
U
بشکل یاشبیه
styliform
U
بشکل قلم
like
U
بشکل یاشبیه
stpular
U
بشکل خال
stelliform
U
بشکل ستاره
broaches
U
بشکل مته
broached
U
بشکل مته
fugitively
U
بشکل فراری
likes
U
بشکل یاشبیه
formed
U
بشکل دراوردن
spheral
U
بشکل دایره
forms
U
بشکل دراوردن
triangular
U
بشکل مثلث
quadrant gularly
U
بشکل چهارگوش
spikelike
U
بشکل میخ
squarely
U
بشکل چهارگوش
broaching
U
بشکل مته
squamation
U
بشکل فلس
forkedly
U
بشکل چنگال
cuculiform
U
بشکل فاخته
awl shaped
U
بشکل درفش
crossways
U
بشکل صلیب
crossways
U
بشکل ضرب در
cordate
U
بشکل قلب
convexty
U
بشکل محدب
decimally
U
بشکل اعشار
fiddle headed
U
بشکل سرویولون
fastigiate
U
بشکل مخروط
enigmatize
U
بشکل معمادراوردن
sickles
U
بشکل داس
sickle
U
بشکل داس
dendroid
U
بشکل درخت
diagrammatically
U
بشکل هندسی
distributively
U
بشکل توزیع
cylindrically
U
بشکل استوانه
editorially
U
بشکل سرمقاله
hamate
U
بشکل قلاب
ibex
U
بشکل بزکوهی
in a narrative style
U
بشکل روایت
aciform
U
بشکل سوزن
baculiform
U
بشکل میله
tragically
U
بشکل تراژدی
racemose
U
بشکل خوشه
ridgeways
U
بشکل خرپشته
ridgewise
U
بشکل خرپشته
arboraceous
U
بشکل درخت
rotiform
U
بشکل چرخ
tubby
U
بشکل وان
campanulate
U
بشکل زنگ
ovally
U
بشکل بیضی
in intaglio
U
بشکل کنده
cruciform
U
بشکل صلیب
lyrically
U
بشکل غزل
lick into shape
U
بشکل در اوردن
liquidly
U
بشکل مایع
lunate
U
بشکل هلال
tympanic
U
بشکل طبل
obcordate
U
بشکل دل وارونه
scincoid
U
بشکل سقنقر
tees
U
هر چیزی بشکل T
crosswise
U
بشکل صلیب
crosswise
U
بشکل ضرب در
vegetably
U
بشکل سبزی
teeing
U
هر چیزی بشکل T
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com