Perdic | بسیار گران | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 206 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	priceless U	بسیار گران
	overpriced <adj.> U	بسیار گران
	too expensive <adj.> U	بسیار گران

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	beyoned price U	بی قیمت بسیار گران بها
	i paid dearly for it U	بسیار گران برایم تمام شد
	worth a kings ransom U	بسیار گران بها
Other Matches

	dear bought U	جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
	vlsi U	مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
	infinity U	حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
	super- U	کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
	u.h.f. U	بسامد بسیار بسیار زیاد
	ultra high frequency U	بسامد بسیار بسیار زیاد
	cray U	نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
	quartz clock U	بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
	dears U	گران
	expensive U	گران
	heaviest U	گران
	heavy U	گران
	sumptuous U	گران
	pricey U	گران
	heavies U	گران
	heavier U	گران
	onerous U	گران
	at a great penny worth U	گران
	dearly U	گران
	costliest U	گران
	overpriced U	گران
	dear U	گران
	dearer U	گران
	costlier U	گران
	costly U	گران
	dearest U	گران
	highest U	سخت گران
	expensively U	گران بها
	high value U	گران قیمت
	highs U	سخت گران
	dear U	گران کردن
	high priced U	گران بها
	stingy U	گران کیسه
	dearest U	گران کردن
	dearer U	گران کردن
	natatores U	شنا گران
	be too dear U	گران بودن
	valuable U	گران بها
	to sell dearly U	گران فروختن
	deluxe U	مجلل گران
	dear bought U	گران خرید
	dears U	گران کردن
	massive U	گران کوه
	big ticket U	گران قیمت
	high money U	پول گران
	endear U	گران کردن
	high U	سخت گران
	high interest U	بهره گران
	massively U	گران کوه
	endears U	گران کردن
	endeared U	گران کردن
	state-of-the-art U	بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
	This is really expensive ! U	این چه گران است !
	prohibitory U	گران جلوگیری کننده
	i paid dear for it U	برای من گران تمام شد
	exclusive U	منحصر بفرد گران
	not too expensive U	خیلی گران نباشد.
	viscosity U	قوام گران روی
	dear bought U	گران تمام شده
	white elephants U	گران و پر خرج و کم فایده
	white elephant U	گران و پر خرج و کم فایده
	The price of butter has gone up . butter has become expensive . U	کره گران شده
	You have paid too much for your car . U	اتوموبیلت را گران خریدی
	overburden U	گران بار شدن
	high U	وافر گران گزاف
	highest U	وافر گران گزاف
	prohibitive U	گران جلوگیری کننده
	highs U	وافر گران گزاف
	It is too expensive.	خیلی گران است.
	highest U	وسیله گران یا با کارایی بالا
	costs an arm and a leg <idiom> U	[فوق العاده پرخرج یا گران]
	pyrrhic victory U	پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
	He overcharged us. U	پایمان گران حساب کرد
	highs U	وسیله گران یا با کارایی بالا
	high U	وسیله گران یا با کارایی بالا
	assays U	عیارگیری فلزات گران قیمت
	assay U	عیارگیری فلزات گران قیمت
	The hotel has overcharged me . U	هتل گران پایم حساب کرده
	I paid dearly for this mistake . U	این اشتباه برایم گران تمام شد
	She took umbrage at your remark . U	سخن شما برایش گران آمد
	manganic U	دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
	thunderscan U	یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
	A thing you dont want is dear at any price. <proverb> U	چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
	pallet U	ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
	pallets U	ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
	glyptics U	کنده کاری در روی سنگهای گران بها
	gems U	سنگ گران بها جواهر نشان کردن
	a white elephant U	شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
	gem U	سنگ گران بها جواهر نشان کردن
	manganesian U	مغنیسایی دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
	We do not usually go places that cost a lot of money. U	ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
	Hotel accommodation is rather expensive there. U	قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
	white elephants U	هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
	white elephant U	هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
	It is too expensive for me to buy ( purchase ). U	برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
	Smoking makes you ill and it is also expensive. U	سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
	He bought them expensive presents, out of guilt. U	او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
	bulls U	گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
	bull U	گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
	far U	بسیار
	sadly U	بسیار بد
	all- U	بسیار
	desperate U	بسیار بد
	oftentimes U	بسیار
	out and a way U	بسیار
	plenty U	بسیار
	no end of U	بسیار
	lashongs U	بسیار
	all U	بسیار
	awful <adj.> U	بسیار بد
	unco U	بسیار
	many U	بسیار
	clinking U	بسیار
	multifarious U	بسیار
	very little U	بسیار کم
	detestable U	بسیار بد
	much U	بسیار
	multiplicity U	بسیار
	muckle U	بسیار
	precious U	بسیار
	terrible <adj.> U	بسیار بد
	lousy <adj.> U	بسیار بد
	rotten <adj.> U	بسیار بد
	ever so U	بسیار
	far and away U	بسیار
	very U	بسیار
	lot U	بسیار
	awfully U	بسیار
	so mush U	بسیار
	seldom U	بسیار کم
	by far U	بسیار
	numerous U	بسیار
	abundant U	بسیار
	longeval U	بسیار زی
	overly U	بسیار
	beastby U	بسیار
	mickle U	بسیار
	galore U	بسیار
	mickle or muckle U	بسیار
	not a lettle U	بسیار
	sorely U	بسیار
	powerfully U	بسیار
	parlous U	بسیار
	an abundance of U	بسیار
	thousand and one U	بسیار
	sopping U	بسیار
	immortally U	بسیار
	multiped U	بسیار پا
	diaphoresis U	خوی بسیار
	deluxe U	بسیار زیبا
	pointdovice U	بسیار درست
	polygonal U	بسیار گوشه
	point device U	بسیار درست
	polyhistor U	دانش بسیار
	d. stupid U	بسیار کودن
	gelid U	بسیار سرد
	delightsome U	بسیار دلپسند
	overly U	بسیار گرانه
	polyphagous U	بسیار غذا
	high-pitched U	بسیار شیبدار
	pianissimo U	بسیار اهسته
	all-powerful U	بسیار نیرومند
	death trap U	بسیار خطرناک
	polychromic U	بسیار رنگ
	e. use ful U	بسیار سودمند
	low-rise U	نه بسیار بلند
	polyhistor U	بسیار دانی
	dozens of girls U	ذختران بسیار
	multi-millionaire U	بسیار پولدار
	polychromatic U	بسیار رنگ
	deep read U	بسیار خوانده
	dateless U	بسیار قدیم
	multi-millionaire U	بسیار ثروتمند
	polygonal U	بسیار پهلو
	multi-millionaires U	بسیار پولدار
	multi-millionaires U	بسیار ثروتمند
	pleophagous U	بسیار خوار
	dirt cheap U	بسیار ارزان
	polygram U	شکل بسیار خط
	death traps U	بسیار خطرناک
	ad nauseam U	بسیار زننده
	polyphonic U	بسیار صدا
	prepotency U	نفوذ بسیار
	infernality U	زشتی بسیار
	supereminent U	بسیار بلند
	superfine U	بسیار فریف
	inappreciable U	نامحسوس بسیار کم
	superheat U	بسیار گرم
	much pleased U	بسیار خوشتود
	supersubtlety U	زرنگی بسیار
	thank you very much U	بسیار ممنونم
	the d. is in him U	بسیار شروراست
	multisonant U	بسیار صدا
	sizzler U	بسیار گرم
	multiform U	بسیار شکل
	multidentate U	بسیار دندان
	prepotent U	بسیار توانا
	much rain U	باران بسیار
	ultramodern U	بسیار تازه
	meticulosity U	دقت بسیار