Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deep read
U
بسیار خوانده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
state-of-the-art
U
بسیار پیشرفته یا از نظر تکنیکی بسیار پیشرفته
respondents
U
خوانده
defendant
U
خوانده
respondent
U
خوانده
defendants
U
خوانده
stepchild
U
فرزند خوانده
stepchildren
U
فرزند خوانده
godchild
U
فرزند خوانده
respondent
U
فرجام خوانده
godchildren
U
فرزند خوانده
respondents
U
فرجام خوانده
unsung
U
خوانده نشده
adopted child
U
فرزند خوانده
appellee
U
پژوهش خوانده
appellee
U
فرجام خوانده
stepdaughters
U
دختر خوانده
unread
U
خوانده نشده
stepdaughter
U
دختر خوانده
adopted son
U
پسر خوانده
blood brothers
U
برادر خوانده
blood brother
U
برادر خوانده
bidden guest
U
مهمان خوانده
stepsons
U
فرزند خوانده
stepson
U
فرزند خوانده
called
U
فرا خوانده
mercury delay line
U
داده خوانده می شد
illegibility
U
خوانده نشدنی
nurse child
U
فرزند خوانده
respondent in court of cassation
U
فرجام خوانده
foster child
U
فرزند خوانده
foster parents
U
والدین خوانده
foster son
U
پسر خوانده
invitee
U
مدعو شحص خوانده
to be called
U
به نامی خوانده شدن
called program
U
برنامه فرا خوانده
self-educated
U
پیش خود درس خوانده
The people have got wise to him.
U
مردم دستش را خوانده اند
self educated
U
پیش خود درس خوانده
fosterling
U
طفل شیرخوار فرزند خوانده
plea
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
loard of creation
U
بشر که اشرف المخلوقات خوانده میشود
particulars
U
دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
pleas
U
دفاع خوانده در برابر ادعای خواهان
delay
U
خیر داده کاملاگ خوانده میشود
delaying
U
خیر داده کاملاگ خوانده میشود
relicta verificatione
U
تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
delays
U
خیر داده کاملاگ خوانده میشود
omnim gatherum
U
مهمانی که همه کس بدان خوانده شود
scan
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
godmother
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
godmothers
U
نام گذار بچه مادر خوانده روحانی
scans
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
scanned
U
بخشی از تصویر که توسط اسکنر خوانده میشود
cantatas
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
cantata
U
شعری که با اوازیکنفری همراه موسیقی خوانده شود
He has read the book from cover to cover .
U
کتاب رااز اول تا آخر خوانده است
file handing routine
U
قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
plea of tender
U
اعلام امادگی خوانده به ادای دین خواهان در دادگاه
I assume that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
I premise that you did read this article.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
refreshed
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refreshes
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
refresh
U
تعداد دفعاتی که قطعه RAM پویا خوانده ونوشته میشود
barbershop
U
وابسته به آهنگ احساساتی که توسط چند مرد خوانده شود
demurrer
U
عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
Queen's English
[King's English]
<idiom>
U
[انگلیسی استاندارد و صحیح از نظر گرامری که در بریتانیا خوانده و نوشته می شود.]
wager of law
U
نوعی از دفاع که خوانده به استنادسوگند خود و یازده تن ازهمسایگان بری الذمه می شد
acknowledged mail
U
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
injunction
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
buffer
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
background
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
backgrounds
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
injunctions
U
دستور کتبی دادگاه خطاب به خوانده که متضمن اجبار وی به رعایت حقوق خواهان است
tout temps prist
U
تسلیم خوانده در برابرخواهان با اعلام این که همیشه برای تحویل یا انجام خواسته حاضر است
compartment rug
U
فرش با طرح خشتی یا بندی لوزی که به خانه شطرنجی و کندوی عسل نیز خوانده می شود
vindictive damages
U
مقدار غرامتی که دادگاه علاوه بر خسارت واقعی وارد برخواهان از خوانده به منظورتنبیه او وصول میکند
tendered
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tender
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering
U
وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
holographic image
[ذخیره داده به صورت تصویری که بعدا توسط بانکی از خانه های نوری و لیزر خوانده میشود.]
wands
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
buffering
U
دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
wand
U
دستگاه نوری دستی که میتواند برچسبهای کدگذاری شده کدهای میلهای و کاراکتر را خوانده و معرفی کند
head switching
U
فعال کردن نوک خواندن ونوشتن به هنگام خوانده ونوشته شدن اطلاعات توسط دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
queues
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queue
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
queued
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
sequential access
U
فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
queueing
U
فایل اندیس دار ترتیبی که موضوع به موضوع به تاخر خوانده میشود
registering
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
register
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
registers
U
ذخیره موقت داده که در حافظه نوشته یا از حافظه خوانده میشود
moderated list
U
لیست پستی که تمام موضوعات آن پیش از ارسال به کاربران لیست خوانده میشود
plenty
U
بسیار
very
U
بسیار
mickle or muckle
U
بسیار
multiped
U
بسیار پا
not a lettle
U
بسیار
muckle
U
بسیار
mickle
U
بسیار
longeval
U
بسیار زی
lashongs
U
بسیار
oftentimes
U
بسیار
immortally
U
بسیار
no end of
U
بسیار
so mush
U
بسیار
unco
U
بسیار
beastby
U
بسیار
by far
U
بسیار
far
U
بسیار
precious
U
بسیار
many
U
بسیار
multiplicity
U
بسیار
much
U
بسیار
very little
U
بسیار کم
thousand and one
U
بسیار
detestable
U
بسیار بد
awful
<adj.>
U
بسیار بد
multifarious
U
بسیار
overly
U
بسیار
out and a way
U
بسیار
ever so
U
بسیار
far and away
U
بسیار
an abundance of
U
بسیار
terrible
<adj.>
U
بسیار بد
lousy
<adj.>
U
بسیار بد
lot
U
بسیار
awfully
U
بسیار
rotten
<adj.>
U
بسیار بد
clinking
U
بسیار
numerous
U
بسیار
abundant
U
بسیار
all
U
بسیار
galore
U
بسیار
desperate
U
بسیار بد
sorely
U
بسیار
powerfully
U
بسیار
sopping
U
بسیار
seldom
U
بسیار کم
sadly
U
بسیار بد
all-
U
بسیار
parlous
U
بسیار
supereminent
U
بسیار بلند
sizzler
U
بسیار گرم
superfine
U
بسیار فریف
prepotent
U
بسیار توانا
primordiality
U
قدمت بسیار
punctuality
U
دقت بسیار
heavy poll
U
ارا بسیار
high strung
U
بسیار حساس
prime
U
بسیار مهم
hairline rule
U
خط بسیار نازک
heart break
U
اندوه بسیار
primed
U
بسیار مهم
hunky dory
U
بسیار خوب
gelid
U
بسیار سرد
primes
U
بسیار مهم
superheat
U
بسیار گرم
ultramodern
U
بسیار تازه
corking
U
بسیار عالی
v.l.f.
U
بسامد بسیار کم
frigid
U
بسیار سرد
fine
U
بسیار اماده
death trap
U
بسیار خطرناک
fined
U
بسیار اماده
bulimy
U
حرص بسیار
finest
U
بسیار اماده
supersubtlety
U
زرنگی بسیار
the d. is in him
U
بسیار شروراست
d. stupid
U
بسیار کودن
dateless
U
بسیار قدیم
e. use ful
U
بسیار سودمند
dozens of girls
U
ذختران بسیار
dirt cheap
U
بسیار ارزان
diaphoresis
U
خوی بسیار
thank you very much
U
بسیار ممنونم
deluxe
U
بسیار زیبا
delightsome
U
بسیار دلپسند
brilliant
U
بسیار درخشان
at railway speed
U
بسیار تند
oliguresis
U
پیشاب بسیار کم
much rain
U
باران بسیار
much pleased
U
بسیار خوشتود
snazzier
U
بسیار جالب
peracute
U
بسیار سخت
perfervid
U
بسیار باحرارت
snazziest
U
بسیار جالب
snazzy
U
بسیار جالب
goody goody
U
بسیار خوب
meticulosity
U
دقت بسیار
pianissimo
U
بسیار اهسته
many persons
U
مردمان بسیار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com