English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
projecting U تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر
PHIGS U برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است
preemptive multitasking U حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت
polymers U بسپار
terpolymer U سه بسپار
tail to tail polymer U بسپار دم به دم
head to head polymer U بسپار سر به سر
head to tail polymer U بسپار سر به دم
polymer U بسپار
condensation polymer U بسپار تراکمی
branched polymer U بسپار شاخهای
photopolymer U بسپار نوری
atactic polymer U بسپار بی ارایش
polymer chemistry U شیمی بسپار
biopolymer U زیست بسپار
polymerize U بسپار کردن
polymerize U بسپار شدن
regular polymer U بسپار منظم
organic polymer U بسپار الی
syndiotactic polymer U بسپار هم ارایش
inorganic polymer U بسپار معدنی
heteropolymer U ناجور بسپار
high polymer U بسپار سنگین
heat resistance polymer U بسپار گرمایی
synthetic polymer U بسپار زنجیری
isotactic polymer U بسپار تک ارایش
linear polymer U بسپار خطی
high polymer U بسپار بزرگ
irregular polymer U بسپار نامنظم
living polymer U بسپار زنده
homopolymer U جور بسپار
stereospecific polymer U بسپار فضا ویژه
long chain polymer U بسپار بلند زنجیر
hetero organic polymer U ناجور بسپار الی
polymerizability U قابلیت بسپار شدن
homochain polmer U بسپار جور زنجیر
polymolecular polymer U بسپار چند مولکولی
carbon chain polymer U بسپار زنجیر کربنی
stereoregular polymer U بسپار فضا ویژه
stereoirregular polymer U بسپار بدون نظم فضایی
trimetrogon U عکاسی هوایی با استفاده ازسه بعد یا صفحه سه بعدی عکاسی سه بعدی هوایی
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
spatial U سه بعدی
future U بعدی
solid U سه بعدی
ulterior U بعدی
puisne U بعدی
tridimensional U سه بعدی
serotine U بعدی
three dimentional U سه بعدی
cubical U سه بعدی
one dimentional U تک بعدی
three-dimensional U سه بعدی
three dimensional U سه بعدی
one dimentional U یک بعدی
furthered U بعدی
unidimensional U تک بعدی
unidimensional U یک بعدی
further U بعدی
solids U سه بعدی
second thoughts U بعدی
succeeding U بعدی
furthers U بعدی
two dimensional U دو بعدی
subsequent U بعدی
two-dimensional U دو بعدی
furthering U بعدی
space frame U قاب سه بعدی
stereoscopic vision U دید سه بعدی
latter day U روز بعدی
feeder report U گزارشات بعدی
follow up U اقدامات بعدی
follow up supply U اماد بعدی
four dimensional U چهار بعدی
immediate destination U مقصد بعدی
holographic image U نمایی از شی سه بعدی
follow up U اماد بعدی
stereoscope U سه بعدی نما
holograms U تصویر سه بعدی
versatile U چند بعدی
aftertastes U لذت بعدی
hologram U تصویر سه بعدی
n cube U مکعب N بعدی
multidimentional U چند بعدی
aftereffect U اثر بعدی
stereognosis U ادراک سه بعدی
multidimensional U چند بعدی
one dimensional array U ارایه یک بعدی
deep space U فضای سه بعدی
aftertaste U لذت بعدی
tother U بعدی دیگر
after-effect U تاثیر بعدی
two dimensional lattice U شبکه دو بعدی
3D analysis U بررسی سه بعدی
after-effects U تاثیر بعدی
3D analysis U آنالیز سه بعدی
tridimensionality U حالت سه بعدی
three dimentional array U ارایه سه بعدی
two demensional chromatography U کروماتوگرافی دو بعدی
triaxial test U ازمایش سه بعدی
two dimensional array U ارایه دو بعدی
three dimensional lattice U شبکه سه بعدی
subsere U توالی بعدی
succeeding generation U نسل بعدی
illusiansm U نقاشی سه بعدی
t' other U بعدی دیگر
t' other U نفر بعدی
solid geometry U هندسه سه بعدی
dosseret U بلوک سه بعدی
unidimensionality U یک بعدی بودن
tother U نفر بعدی
aftermath U عواقب بعدی
depth quening U سه بعدی کردن یک شی دوبعدی
ulterior plans U تدابیر اجل بعدی
perspective space U نمایش فضای سه بعدی
color solid U سه بعدی رنگ نما
Turn left at the next corner. سر پیچ بعدی به چپ بپیچید.
three dimentional spreadsheet U صفحه گسترده سه بعدی
post indexing U شاخص گذاری بعدی
increment U حرکت به محل بعدی
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
space time U دستگاه چهار بعدی
flat U فایل دو بعدی از داده ها
flattest U فایل دو بعدی از داده ها
next state function U تابع حالت بعدی
second best U نفر بعدی درجه دو
second-best U نفر بعدی درجه دو
post indexing U فهرست سازی بعدی
afterimage U تصویر بعدی چیزی
isometric Projection U [نقشه هم اندازه سه بعدی]
aftereffect U اثر بعدی داور
increments U حرکت به محل بعدی
Is the next station ... ? آیا ایستگاه بعدی ... است؟
rain check U نوید یا قول دعوت بعدی
generic U نوع بعدی یک کالا یا دستگاه
z axis U بردار عمق در گراف سه بعدی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به راست بپیچید.
multidimensional U دارای خصوصیت چند بعدی
perspectives U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
perspective U دورنمای سه بعدی سه بعد نمائی
solid angle U زاویه سه بعدی مخروط وامثال ان
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
four address instruction U نتیجه و آدرس دستورالعمل بعدی
her next was a merchant U شوهر بعدی وی بازرگان بود
epiphenomenon U علائم بعدی و ثانوی مرض
three-dimensional space U فضای سه بعدی [ریاضی] [فیزیک]
cartesian coordinates U سیستم مختصات سه بعدی فضایی
to take a rain check [ raincheck] on an offer [American E] U رد کردن درخواستی و قول دعوت بعدی
contour template U مشابه سازی یک شکل دو یاسه بعدی
Turn right at the next corner. سر پیچ بعدی به دست راست بپیچید.
solids U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
damping factor U نسبت دامنه هر موج به موجهای بعدی
fogging U برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر
photogene U انعکاس یا تصویر بعدی چیزی در شبکیه
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
operation U دستور بعدی برای اجرا را می خوانند
soft return U فرمان ترکیبی رد کردن خط ورفتن به خط بعدی
on U گویی که هدف ضربه بعدی است
stereophotography U عکس برداری برجسته نماوسه بعدی
afterborn U زاییده شده پس ازمرگ پدر بعدی
solid U سه بعدی سایه دار ایجاد میکند
avalanche U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
fetch U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
I'm looking forward to your next email. U من مشتاقانه منتظر ایمیل بعدی تان می شوم.
fetches U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
array U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
arrays U آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
shift forward U انتقال به عوامل بعدی حرکت به سمت جلو
fetched U دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
markers U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
avalanches U عملی که باعث انجام عملهای بعدی میشود
marker U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
link U لیست داده هایی که هر ورودی آدرس بعدی را دارد
despatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
despatching U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatch U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
dispatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
chaining U ذخیره سازی یک رکورد که آدرس بعدی در لیست را دارد
dispatches U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
countering U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
despatched U انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش
new U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
forms U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
formed U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
hidden U فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
counter U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
model geometric U نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
multiple U نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود
form U دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
paraboloid U شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
countered U ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد
ball is in your court <idiom> U [نوبت تو هست که قدم بعدی را برداری یا تصمیم بگیری]
newest U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new- U حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
line flyback U اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com