English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
high polymer U بسپار بزرگ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tail to tail polymer U بسپار دم به دم
head to tail polymer U بسپار سر به دم
head to head polymer U بسپار سر به سر
polymer U بسپار
polymers U بسپار
terpolymer U سه بسپار
isotactic polymer U بسپار تک ارایش
photopolymer U بسپار نوری
polymerize U بسپار کردن
heat resistance polymer U بسپار گرمایی
polymerize U بسپار شدن
branched polymer U بسپار شاخهای
biopolymer U زیست بسپار
three dimensional polymer U بسپار سه بعدی
condensation polymer U بسپار تراکمی
synthetic polymer U بسپار زنجیری
homopolymer U جور بسپار
organic polymer U بسپار الی
regular polymer U بسپار منظم
inorganic polymer U بسپار معدنی
high polymer U بسپار سنگین
syndiotactic polymer U بسپار هم ارایش
living polymer U بسپار زنده
linear polymer U بسپار خطی
polymer chemistry U شیمی بسپار
heteropolymer U ناجور بسپار
atactic polymer U بسپار بی ارایش
irregular polymer U بسپار نامنظم
stereoregular polymer U بسپار فضا ویژه
stereospecific polymer U بسپار فضا ویژه
long chain polymer U بسپار بلند زنجیر
homochain polmer U بسپار جور زنجیر
hetero organic polymer U ناجور بسپار الی
polymerizability U قابلیت بسپار شدن
carbon chain polymer U بسپار زنجیر کربنی
polymolecular polymer U بسپار چند مولکولی
stereoirregular polymer U بسپار بدون نظم فضایی
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
polymers U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymer U جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
massive U بزرگ
long ton U تن بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
immane U بزرگ
majuscular U بزرگ
majuscule U بزرگ
megapod U بزرگ پا
macrocephalic U بزرگ سر
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
large sized U بزرگ
king size U بزرگ
massively U بزرگ
hugeous U بزرگ
graves U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
voluminous U بزرگ
great U بزرگ
great- U بزرگ
greatest U بزرگ
biggest U بزرگ
bigger U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
gates U در بزرگ
gravest U بزرگ
extensive U بزرگ
eminent U بزرگ
small U بزرگ نه
smaller U بزرگ نه
smallest U بزرگ نه
gate U در بزرگ
big U بزرگ
adult U بزرگ
dignified U بزرگ
bulky U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulkier U بزرگ
macro U بزرگ
adults U بزرگ
mightier U بزرگ
mightiest U بزرگ
majestic U بزرگ
grave U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
canis major U سگ بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
decuman U بزرگ
egregious U بزرگ
full bottomed U بزرگ
mighty U بزرگ
considerably large U بس بزرگ
gross U بزرگ
larger U بزرگ
large U بزرگ
swith U بزرگ
grosses U بزرگ
spankings U بزرگ
swingeing U بزرگ
wallopings U بزرگ
high U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
propylon U در بزرگ
grossed U بزرگ
vasty U بزرگ
grosser U بزرگ
grossest U بزرگ
stour U بزرگ
jumbos U بزرگ
grossing U بزرگ
vast U بزرگ
walloping U بزرگ
extras U بزرگ
majored U بزرگ
majoring U بزرگ
nonus U بزرگ
major U بزرگ
highs U بزرگ
jumbo U بزرگ
highest U بزرگ
spanking U بزرگ
enormous U بزرگ
largest U بزرگ
extra U بزرگ
extra- U بزرگ
to grow [into] U بزرگ شدن
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
blundering U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه بزرگ
cataclysms U سیل بزرگ
cataclysm U سیل بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
blunders U اشتباه بزرگ
blunder U اشتباه بزرگ
foyer U راهرو بزرگ
alcove U طاقچه بزرگ
aggrandize U بزرگ کردن
antrum U غار بزرگ
arch enemy U دشمن بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
archbshop U اسقف بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
archduke U دوک بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
avous U پدر بزرگ
grand father U پدر بزرگ
aggrandise U بزرگ شدن
aggrandise U بزرگ کردن
mausoleums U ارامگاه بزرگ
achievement U کار بزرگ
platter U بشقاب بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
on a grand scale <adv.> U در مقیاس بزرگ
paterfamilias U بزرگ خانواده
magnification U بزرگ نمایی
magnifications U بزرگ نمایی
zoom U بزرگ کردن
zoomed U بزرگ کردن
zooms U بزرگ کردن
mausoleum U ارامگاه بزرگ
bass drum U طبل بزرگ
dilate U بزرگ کردن
distending U بزرگ کردن
distends U بزرگ کردن
billow U موج بزرگ اب
billowed U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
billows U موج بزرگ اب
bulldog U نوعی سگ بزرگ
bulldogs U نوعی سگ بزرگ
whacking U خیلی بزرگ
whackings U خیلی بزرگ
store U مغازه بزرگ
storing U مغازه بزرگ
distend U بزرگ کردن
nemesis U دشمن بزرگ
dilates U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
maximised U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
maximising U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
maximized U بزرگ کردن
maximizes U بزرگ کردن
maximizing U بزرگ کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com