Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 245 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pack
U
بسته کردن
packs
U
بسته کردن
shook
U
بسته کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pack
U
بسته کردن یکدست ورق بازی
pack
U
بسته بندی کردن
packs
U
بسته کردن یکدست ورق بازی
packs
U
بسته بندی کردن
area
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
areas
U
دستورالعمل پر کردن یک ناحیه از صفحه یا یک الگوی بسته با یک رنگ یا الگو
padding
U
حرف یا رقم افزوده برای پر کردن رشته یا بسته تا به طور مورد نظر برسد.
image
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
images
U
تغییر دادن یا تنظیم کردن یک تصویر با استفاده از بسته نرم افزاری نقاشی یا برنامه ویرایش تصاویر خاص
packet
U
بسته بندی کردن
packet
U
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
packets
U
بسته بندی کردن
packets
U
یچ کردن بسته ها داده ارسال میکند
shunt
U
موازی کردن بستن بسته شدن
shunted
U
موازی کردن بستن بسته شدن
shunts
U
موازی کردن بستن بسته شدن
stripping
U
بسته بندی کردن
packing
U
بسته بندی کردن
rig
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
put up
U
بسته بندی کردن
put-up
U
بسته بندی کردن
unpack
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacking
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
unpacks
U
غیر بستهای کردن بسته بندی را گشودن
package
U
قوطی بسته بندی کردن
packaged
U
قوطی بسته بندی کردن
packages
U
قوطی بسته بندی کردن
parcel
U
بسته بندی کردن
parcels
U
بسته بندی کردن
wrap
U
بسته بندی کردن
wraps
U
بسته بندی کردن
antirecovery device
U
ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
bin storage
U
انبار کردن قطعات بسته بندی نشده در قفسه انبار قطعات روباز
botton
U
بسته شدن تکمه کردن
dizen
U
دسته یا بسته کتان وکنف کتان را اماده کردن
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
parceling
U
بسته بندی کردن
to commit oneself
U
خودراگرفتاریا بسته کردن
size up
<idiom>
U
بسته به شرایط ،برانداز کردن
Other Matches
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
kits
U
بسته
fardel
U
بسته
pinioned
U
کت بسته
kit
U
بسته
bundles
U
بسته
stacks
U
بسته
solid
U
بسته
barred
U
بسته
solids
U
بسته
stack
U
بسته
bundling
U
بسته
stacked
U
بسته
clotted
U
بسته
package
U
بسته
imperforate
U
بسته
trusser
U
بسته
corked
U
بسته
datagram
U
یچ بسته
logical
U
یچ بسته
pack box
U
بسته
fronted
U
صف بسته
interdependent
U
به هم بسته
curdy
U
بسته
crossed chaque
U
چک بسته
bunged up
U
بسته
jellied
U
بسته
packages
U
بسته
clotty
U
بسته
connected
U
بسته
parcel
U
بسته
crossed cheque
U
چک بسته
packaged
U
بسته
strikebound
U
بسته
parcels
U
بسته
shook
U
بسته
closed
U
بسته
uncrossed
U
بسته
packs
U
بسته
grumous
U
بسته
shuts
U
بسته
pack
U
بسته
shut
U
بسته
bagful
U
یک بسته
packet
U
بسته
pent
U
بسته
bundle
U
بسته
packed
بسته ای
ice bound
U
یخ بسته
shutting
U
بسته
packets
U
بسته
it is a question of money
U
موضوع بسته به
disk pack
U
بسته دیسک
disk pack
U
گروه بسته
dumbest
U
زبان بسته
dogs
U
دفاع بسته
dogging
U
دفاع بسته
blindfold
U
چشم بسته
blindfolded
U
چشم بسته
dumber
U
زبان بسته
ironbound
U
با اهن بسته
dumb
U
زبان بسته
blindfolding
U
چشم بسته
drafts
U
بسته کالا
tongue-tied
U
زبان بسته
closed
U
محرمانه بسته
draft
U
بسته کالا
gelidity
U
بسته شدگی
cruor
U
خون بسته
set in
U
بسته شدن
packets
U
بسته کوچک
packer
U
بسته بند
packers
U
بسته بند
shut
U
بسته شدن
blindfolds
U
چشم بسته
drafted
U
بسته کالا
disk pack
U
گرده بسته
shuts
U
بسته شدن
shutting
U
بسته شدن
packet
U
بسته کوچک
iron bound
U
با اهن بسته
post-
U
بسته پستی
barred
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
kit
U
بسته لوازم
barricaded
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
package tour
U
گشت بسته ای
package holiday
U
گشت بسته ای
all-expense tour
U
گشت بسته ای
lamblkin
U
زبان بسته
armful
U
یک بغل یک بسته
parcel post
U
بسته پستی
close-fisted
<adj.>
U
دست بسته
posted
U
بسته پستی
tied up
<adj.>
U
دست بسته
posts
U
بسته پستی
kits
U
بسته لوازم
survival pack
U
بسته نجات
manacled
<adj.>
U
دست بسته
internal drainage
U
ابریز بسته
investment castings
U
ریخته گی بسته
post
U
بسته پستی
lappermilk
U
شیر بسته
blocked
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
closed
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
closed circuit
U
مدار بسته
dog
U
دفاع بسته
investment foundry
U
ریخته گی بسته
closed circuits
U
مدار بسته
closed shop
U
سیستم بسته
food packet
U
بسته غذایی
flat pack
U
بسته مسطح
shut down
U
بسته شدن
armfuls
U
یک بغل یک بسته
closures
U
بسته شدن
large n
U
سر بسته همینطوری
closure
U
بسته شدن
clogging
U
بسته شدن
closed traverse
U
پیمایش بسته
disabled
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
locked
<adj.>
<past-p.>
U
بسته شده
pre assembled
U
پیش بسته
shutt down
U
بسته شدن
shut in personality
U
شخصیت بسته
closed shops
U
سیستم بسته
tongue tied
U
زبان بسته
finite universe
U
جهان بسته
closed system
U
سازگان بسته
assumed
U
بخود بسته
closed economy
U
اقتصاد بسته
closed system
U
سیستم بسته
closed file
U
ستون بسته
closed variation
U
واریاسیون بسته
covers
U
بسته بندی
on the rope
U
بهم بسته
as the case may be
U
بسته بمورد
program package
U
بسته برنامه
cover
U
بسته بندی
coil of rope
U
بسته طناب
coverings
U
بسته بندی
coagulum
U
خون بسته
packages
U
بسته بندی
closed system
U
نظام بسته
closed group
U
گروه بسته
closed file
U
فایل بسته
closed game
U
بازی بسته
closed mind
U
ذهن بسته
blocked opening
U
درگاه بسته
unopened
U
بسته - بازنشده
packaging
U
بسته بندی
closed network
U
شبکه بسته
lockfast
U
محکم بسته
closed subroutine
U
زیرروال بسته
to shut down
U
بسته شدن
closed society
U
جامعه بسته
occlusion
U
بسته شدگی
closed fist
U
مشت بسته
packing
U
بسته بندی
closed routine
U
روال بسته
closed loop
U
حلقه بسته
icebound
U
یخ بند یخ بسته
mare clausum
U
دریای بسته
bound charge
U
بار بسته
bound electron
U
الکترون بسته
dunnage
U
بسته بندی
box trail
U
سهم بسته
blind fold
U
با چشم بسته
vans
U
کامیون سر بسته
case numbers
U
شماره بسته ها
closed universe
U
جهان بسته
homogamy
U
زناشویی بسته
right round bracket
U
پرانتز بسته
application package
U
بسته کاربردی
packaged
U
بسته بندی
close column
U
ستون بسته
package
U
بسته بندی
congealable
U
بسته شدنی
right parenthesis )
U
پرانتز بسته
young ice
U
یخ تازه بسته
closed area
U
منطقه بسته
aleatory
U
بسته به بخت
van
U
کامیون سر بسته
grume
U
خون بسته
wiring harness
U
یک دسته سیم به هم بسته
software package
U
بسته نرم افزاری
straw
U
پوشال بسته بندی
blind drainage area
U
حوزه ابریز بسته
vague
U
سر بسته وابهام دار
bolson
U
حوزه ابریز بسته
bottom casting
U
قطعات ریخته گی بسته
vaguer
U
سر بسته وابهام دار
blindfold chess
U
شطرنج چشم بسته
My hands are tied.
<idiom>
U
دستهایم بسته اند.
closed system
U
نظام اقتصادی بسته
interdepend
U
بسته بهم بودن
lock out
U
بسته شدن کارخانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com