Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
nondismountable pack
U
بسته غیرقابل پیاده سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dismountable pack
U
بسته قابل پیاده سازی
implementation
U
پیاده سازی
system implementation
U
پیاده سازی سیستم
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
EXOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
OR function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
EXNOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
NEQ
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
exclusive
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
non equivalence function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
gate
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
built-in
U
تابع مخصوصی که در برنامه پیاده سازی شده است
turbo pascal
U
یک پیاده سازی عمومی از زبان برنامه نویسی پاسکال
gates
U
قط عات الکترونیکی که یک تابع منط قی را پیاده سازی می کنند
ttl
U
استفاده از طراحی TTL و قط عات برای پیاده سازی مدارهای منط قی و دروازه ها
extends
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extend
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
microcode
U
کنترل دستورات ALU که به صورت نرم افزار سخت افزاری پیاده سازی شده است
dedicated
U
تابع منط قی که رد طراحی سخت افزار پیاده سازی شده است . معمولاگ یک کار یا مدار
demonstration
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
demo
U
نشان دادن آنچه یک برنامه کاربردی میتواند انجام دهد بدون پیاده سازی تمام توابع
thin Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل loaxial و اتصالات BNC و محدود به چند متری میشود
demonstrations
U
نرم افزاری که آنچه یک برنامه قادر به انجام است بدون پیاده سازی توابع آن نشان میدهد
gate
U
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
gates
U
یچ الکترونیکی منط قی که خروجی آن بستگی به وضعیت ورودی ها و نحوه پیاده سازی توابع منط قی دارد
indiscernible
U
غیرقابل مشاهده غیرقابل تشخیص
thick Ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده ازکابل Loaxial ضخیم و دستگاههای ارسال و دریافت برای اتصال کابلهای منشعب که میتواند مسافت طولانی را طی میکند
unpacking
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpacks
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
unpack
U
حذف داده بسته بندی شده از محل ذخیره سازی و ارسال آن به محل قبلی
permanent
U
تشکیل شده از شیارهای دیسک پیاپی که از فایل جابجایی برای نرم افزار که حافظه مجازی را پیاده سازی میکند استفاده میشود مثل ویندوز ماکرو سافت
ethernet
U
شبکه پیاده سازی شده با استفاده از کابل looxial ضخیم و گیرنده / فرستنده برای اتصال به شاخههای کابل قابل سرویس دهی در مسافت دور
disembarkation
U
به ساحل پیاده کردن پیاده شدن از هواپیمایا ناو
temporary storage
U
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
detrain
U
از قطار پیاده شدن یا پیاده کردن
grenadier
U
سرباز هنگ پیاده پیاده نظام
packets
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet
U
بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
secondary landing
U
منطقه پیاده شدن فرعی برای پشتیبانی از عملیات پیاده شدن اصلی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet
U
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
overhauled
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauls
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhaul
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
overhauling
U
پیاده کردن پیاده کردن و دوباره سوارکردن
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
interim overhaul
U
پیاده کردن قطعات به طورموقتی پیاده کردن قطعات جزئی
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
incomparable
U
غیرقابل مقایسه
irrefrangible
U
غیرقابل تجزیه
noteless
U
غیرقابل ملاحظه بی نت
uncompromisingly
U
غیرقابل انعطاف
irrespirable
U
غیرقابل استنشاق
infrangible
U
غیرقابل نقض
uncompromising
U
غیرقابل انعطاف
acataletic
U
غیرقابل فهم
unutilizable
U
غیرقابل استفاده
insociable
U
غیرقابل امیزش
fordless
U
غیرقابل عبور
unachievable
U
غیرقابل حصول
unassailable
U
غیرقابل حمله
unassailable
U
غیرقابل بحث
inaccessible
U
غیرقابل دسترس
implausibility
U
غیرقابل قبولی
unacceptably
U
غیرقابل قبول
irremediable
U
غیرقابل استرداد
indissolubly
U
بطور غیرقابل حل
ungovernable
U
غیرقابل کنترل
inexplosive
U
غیرقابل احتراق
inexplosive
U
غیرقابل انفجار
irrevocable
U
غیرقابل برگشت
unprofitable
U
غیرقابل استفاده
indistributable
U
غیرقابل توزیع
unpromising
U
غیرقابل اطمینان
obsolete
U
غیرقابل استفاده
unwarrantable
U
غیرقابل ضمنانت
unmentionable
U
غیرقابل گوشزد
untouchability
U
غیرقابل لمس
indiscrete
U
غیرقابل تشخیص
unreadable
U
غیرقابل خواندن
inappellable
U
غیرقابل استیناف
unappealabe
U
غیرقابل استیناف
inapprehensible
U
غیرقابل ادراک
in check
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
run wild
<idiom>
U
غیرقابل کنترل
incommunicable
U
غیرقابل ابلاغ
unerring
U
غیرقابل لغزش
unquestionable
U
غیرقابل اعتراض
unappealable
U
غیرقابل استیناف
irredeemable
U
غیرقابل خریداری
incontestable
U
غیرقابل بحث
incorrodible
U
غیرقابل تحلیل
out of the way
U
غیرقابل دسترس
ineffability
U
غیرقابل توصیفی
impermeable
U
غیرقابل نفوذ
sumless
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
flexionless
U
غیرقابل صرف
indecipherable
U
غیرقابل کشف
indecipherable
U
غیرقابل استخراج
ineluctable
U
غیرقابل مقاومت
inaccessibility
U
غیرقابل دسترسی
uncountable
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
out-of-the-way
U
غیرقابل دسترس
inalienable
U
غیرقابل انتقال
ineligible
U
غیرقابل قبول
impossible
[colloquial]
<adj.>
U
غیرقابل قبول
unthinkable
U
غیرقابل فکر
invaluable
U
غیرقابل تخمین
untenable
U
غیرقابل دفاع
beyond bearing
U
غیرقابل تحمل
numberless
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
myriad
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
uncontrollably
U
غیرقابل نظارت
innumerable
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
countless
<adj.>
U
غیرقابل شمارش
unpredictable
U
غیرقابل استناد
uncontrollably
U
غیرقابل جلوگیری
unprintable
U
غیرقابل چاپ
uncontrollable
U
غیرقابل نظارت
checkless
U
غیرقابل جلوگیری
inaccessible
<adj.>
U
غیرقابل دسترس
unwarranted
U
غیرقابل ضمنانت
inescapable
U
غیرقابل اجتناب
uncontrollable
U
غیرقابل جلوگیری
dilemmas
U
معمای غیرقابل حل
dilemma
U
معمای غیرقابل حل
built-in
U
غیرقابل انتقال
unquestioning
U
غیرقابل اعتراض
indefensible
U
غیرقابل دفاع
quenchless
U
غیرقابل جلوگیری
unreliable
U
غیرقابل اعتماد
not negotiable
U
غیرقابل انتقال
watertight
U
غیرقابل نفوذ اب
unpredictable
U
غیرقابل پیشگویی
not negotiable
U
غیرقابل معامله
irrefutable
U
غیرقابل تکذیب
unacceptable
U
غیرقابل قبول
unusable
U
غیرقابل استفاده
infusible
U
غیرقابل نفوذ یا حلول
innavigable
U
غیرقابل کشتی رانی
indistinguishably
U
بطور غیرقابل تشخیص
inconceivably
U
بطور غیرقابل تصور
disafected person
U
عنصر غیرقابل اعتماد
infrangibility
U
غیرقابل نقض بودن
insurmountably
U
بطور غیرقابل تفوق
insuppressible
U
نخواباندنی غیرقابل کنترل
unpremediated
U
غیرقابل پیش بینی
unusable fuel
U
سوخت غیرقابل استفاده
inexcusably
U
بطور غیرقابل تصدیق
indivisibly
U
بطور غیرقابل تقسیم
defiladed area
U
منطقه غیرقابل دید
insociable
U
ناسازگار غیرقابل معاشرت
unfathomable
U
غیرقابل عمق سنجی
nondescript
U
غیرقابل طبقه بندی
inflexibly
U
بطور غیرقابل انحناء
unquestioning
U
محقق غیرقابل منازعه
unthinkable
U
فکرنکردنی غیرقابل تعمق
imperceptibly
U
بطور غیرقابل مشاهده
irreproachableness
U
غیرقابل سرزنش بودن
invisible trade
U
تجارت غیرقابل رویت
impenetrably
U
بطور غیرقابل نفوذ
impermeably
U
بطور غیرقابل نفوذ
indiscernibly
U
بطور غیرقابل مشاهده
impermeable layer
U
لایه غیرقابل نفوذ
nonexecutable statement
U
حکم غیرقابل اجرا
unknowing
U
غیرقابل ادراک و فهم
invisibles
U
معاملات غیرقابل رویت
unchangeably
<adv.>
U
به طور غیرقابل فسخ
airtight
U
غیرقابل نفوذبوسیلهء هوا
irreproachability
U
غیرقابل سرزنش بودن
irremovably
U
بطور غیرقابل انتقال
immutably
<adv.>
U
به طور غیرقابل فسخ
inalterably
U
بطور غیرقابل تغییر
inapplicably
U
بطور غیرقابل اجرا
inconcealable
U
غیرقابل پنهان کردن
inconceivability
U
غیرقابل تصور بودن
unalterably
<adv.>
U
به طور غیرقابل فسخ
incontestably
U
بطور غیرقابل بحث
inconvertible currency
U
پول غیرقابل تبدیل
inconvertibly
U
بطور غیرقابل تبدیل
indefensibly
U
بطور غیرقابل تصدیق
incomparably
U
بطور غیرقابل مقایسه
indigestibly
U
بطور غیرقابل هضم
unquestionable
U
محقق غیرقابل منازعه
indubitably
U
بطور غیرقابل تردید
inappreciable
U
غیرقابل تقدیر نامحسوس
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com