Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fuze setting
U
بستن زمان به ماسوره تنظیم ماسوره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
proximity fuze
U
ماسوره خودکار ماسوره زمان متغیر
variable time
U
ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
fail-safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail safe
U
ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
combination device
U
ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
fuzing
U
بستن ماسوره
fuze setting
U
زمان ماسوره
antihandling fuze
U
ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به جابجا کردن و دستکاری
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
interruptor
U
ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
antiwithdrawal device
U
وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی خودکار یا زمان مکانیکی
antidisturbance fuze
U
ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به دستکاری
quick fuse
U
ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
corrector
U
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
spool
U
ماسوره
fused
U
ماسوره
lunt
U
ماسوره
base fuze
U
ماسوره ته
spools
U
ماسوره
reeled
U
ماسوره
cannula
U
ماسوره
fuze
U
ماسوره
cop
U
ماسوره نخ
reels
U
ماسوره
reeling
U
ماسوره
bobbins
U
ماسوره
reel
U
ماسوره
fuse
U
ماسوره
bobbin
U
ماسوره
firing device
U
ماسوره
proximity
U
ماسوره مجاورتی
cavity
U
مقر ماسوره
camouflet
U
حفره ماسوره
nut and union
U
مهره ماسوره
delayed action
U
با ماسوره تاخیری
sleeves
U
مهره ماسوره
point detonating fuze
U
ماسوره انی
proximity fuze
U
ماسوره مجاورتی
fuze delay
U
ماسوره تاخیری
delay fuze
U
ماسوره تاخیری
unions
U
مهره ماسوره
union
U
مهره ماسوره
percussion fuze
U
ماسوره ضربتی
sleeve
U
مهره ماسوره
pressure device
U
ماسوره فشاری
conduit coupling
U
مهره ماسوره
driving sleeve
U
مهره ماسوره
safety fuze
U
ماسوره تامینی
mechanical time fuze
U
ماسوره زمانی
defuse
U
ماسوره کشیدن
time fuse
U
ماسوره زمانی
non delay
U
ماسوره بی تاخیر
cavities
U
مقر ماسوره
fuze range
U
بردمربوط به ماسوره
base fuze
U
ماسوره ته پران
hasps
U
ماکو ماسوره
hasp
U
ماکو ماسوره
defusing
U
ماسوره کشیدن
defuses
U
ماسوره کشیدن
defused
U
ماسوره کشیدن
fuze action
U
عمل ماسوره
firing device
U
ماسوره مین
spooling
U
ماسوره کردن
blasting fuze
U
ماسوره انفجاری
fuse key
U
کلید ماسوره
base fuze
U
ماسوره ته گلوله
hanks
U
ماسوره کلافه
hank
U
ماسوره کلافه
fuse setter
U
ماسوره بند
pull device
U
ماسوره کشش مین
adapters
U
تطبیق دهنده ماسوره
igniting fuze
U
ماسوره مشتعل کننده
connection fuse
U
ماسوره اتصال دهنده
firing pressure device
U
ماسوره فشاری مین
adaptors
U
تطبیق دهنده ماسوره
flash fuze
U
ماسوره الکتریکی یا جرقهای
fuze cavity
U
حفره نصب ماسوره
quick action
U
عمل انی ماسوره
adaptor
U
تطبیق دهنده ماسوره
firing pull device
U
ماسوره کششی مین
fuze cavity
U
سوراخ جای ماسوره
activated mine
U
مین با ماسوره فرعی
super quick
U
ماسوره فوق انی
self destroying
U
ماسوره خود ترکان
blasting fuze
U
ماسوره منفجر کننده
fuze range
U
برد عمل کرد ماسوره
graze sensitive
U
ماسوره مخصوص ترکش کمانهای
graze sensitive
U
ماسوره مخصوص تیر کمانه
instantaneous
U
دفعتا ماسوره فوق انی
variable time fuse
U
ماسوره زمانی متغیر VTF:abb
supersensitive
U
ماسوره یا مین فوق العاده حساس
fuzewell liner
U
بوش نگهدارنده خرج بوستر ماسوره
bead-and-reel
U
[دانه تسبیح گرد شبیه قرقره یا ماسوره]
cavity
U
گودال محل نصب ماسوره در روی گلوله
hydrostatic
U
مربوط به فشار عمق اب ماسوره زیر ابی
cavities
U
گودال محل نصب ماسوره در روی گلوله
boresafe fuze
U
ماسوره دارای ضامن حرکت در داخل لوله
shuttered fuze
U
ماسوره منفجر شده یا عمل کرده قبل از موقع
armstrong
U
سیستم اجرای فرامین مربوط به مسلح کردن ماسوره موشکها
rearming
U
تجدیداماد مهمات درانبارها مسلح کردن مجدد ماسوره یاچاشنی بمب یا موشک
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
mine casemate
U
بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
setting up
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
set
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
sets
U
بستن درجه به سلاح تنظیم کردن
concussion
U
ضربتی ماسوره ضربتی
timing
U
تنظیم زمان احتراق موتور
timing
U
تنظیم زمان عمل کردن موتور
julian calendar
U
تقومی که در سال 64 میلادی زمان ژولیوس سزار در روم تنظیم شده
fuze
U
ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
dummies
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
dummy
U
متغیری که مط ابق با اصول زبان تنظیم میشود. ولی در زمان اجرای برنامه جایگزین میشود
phosphor
U
صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
timed
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
time
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
times
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
sight adjustment
U
تنظیم دستگاه نشانه روی تنظیم زاویه یاب قلق گیری کردن
camera station
U
ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
tune
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
tunes
U
تنظیم سیستم در نقط ه بهینه آن با تنظیم دقیق
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
tune
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
range spotting
U
تنظیم مسافت تنظیم هدف کردن
tunes
U
تنظیم کردن بی سیم تنظیم چانل
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
page
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
paged
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
pages
U
انتخابی که به کاربر امکان نحوه تنظیم صفحه برای چاپ بدهد. با تنظیم حاشیه " اندازه کاغذ و سایز کاغذ
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
calibration
U
تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
rheostat
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
rheostatic
U
دستگاه تنظیم جریانهای متغیر برق دستگاه یا جعبه تنظیم مقاومت
To be out to do some thing .
U
کمر همت بستن ( کمر انجام کاری را بستن )
sight alinement
U
تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
presents
U
زمان حاضر زمان حال
presented
U
زمان حاضر زمان حال
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
present
U
زمان حاضر زمان حال
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
go no go
U
اچار تنظیم فاصله سر تیر بارکالیبر 7/21 اچار تنظیم فاصله پیشانی گلنگدن
sidelay
U
تنظیم کننده کناره کاغذ وسیله تنظیم کناره کاغذ درماشین چاپ
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
trimsize
U
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
tensest
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tense
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
bangs
U
: بستن
ligate
U
بستن
imputation
U
بستن به
braced
U
بستن
bang
U
: بستن
brace
U
بستن
banged
U
: بستن
banging
U
: بستن
to lay a bet
U
شر ط بستن
deligation
U
بستن
ligation
U
بستن رگ
posset
U
بستن
to make fast
U
بستن
attaching
U
بستن
interclude
U
بستن
picket
U
بستن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com