Perdic | بسبک معماری قدیم یونان | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	doric U	بسبک معماری قدیم یونان

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	ionic U	وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
	Ionic Order U	[معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
	mercury U	یکی از خدایان یونان قدیم
	Bassae Order U	[معماری یونی یونان]
	Orinthian Order U	معماری کلاسیک [در یونان و رم]
	doric U	وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
	mycenaean U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	mycenian U	اهل شهر "مسین " قدیم یونان
	hoplite U	سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
	uncial U	وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
	olympiad U	جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
	Ancient Greece U	یونان باستانی [یونان جهان باستان]
	teutonic U	از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
	Historicism U	[معماری متاثر از زمان گذشته بخصوص معماری احیای مذهبی]
	late-Modern architecture U	[معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
	German Order U	سبک معماری آلمانی [نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
	classically U	بسبک
	in a narrative style U	بسبک داستان
	orientally U	بسبک شرقی ها
	romanesque U	بسبک رومی
	gothicize U	بسبک گوتیک در اوردن
	gothicize U	بسبک گوتیک در امدن
	japanize U	بسبک ژاپنی در اوردن
	verslibre U	شعر بسبک نوین
	japanize U	بسبک ژاپونی تزئین نمودن
	gilded youth U	جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
	acapella U	اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
	iambize U	اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
	pagodas U	ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
	pagoda U	ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
	architecture proper U	معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
	modernly U	بسبک تازه چنانکه باب این عصر باشد
	symbolist U	نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
	hellas U	یونان
	philhellene U	یونان
	philhellenic U	یونان
	Greece U	کشور یونان
	philhellenic U	دوست یونان
	hellene U	یونان باستان
	hellene U	تبعه یونان
	Hellenic U	مربوط به یونان
	philhellene U	دوست یونان
	aeolus U	پادشاه تسالی یونان
	laconian U	ولایتی از یونان باستان
	pythian U	اهل دلفی یونان
	hellenist U	متخصص فرهنگ یونان
	homeric U	شاعر نابینای یونان
	croesus U	کراسوس : پادشاه یونان
	bouleuterion U	[مجلس سنا در یونان]
	achaian U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	classicism U	پیروی از سبکهای یونان وروم
	heraclidae U	اولادهرکول پهلوان نامی یونان
	achaean U	اهل شهراخائیه در یونان باستان
	romaic U	زبان بومی یونان امروز
	agonistic U	وابسته به مسابقات باستانی یونان
	delphic U	ساکن معبد دلف یونان
	greco U	پیشوند بمعنی یونان و یونانی
	drachma U	پول نقره یونان باستان
	drachmae U	پول نقره یونان باستان
	drachmas U	پول نقره یونان باستان
	delphian U	ساکن معبد دلف یونان
	melpomene U	الهه شعر وتراژدی یونان
	romaika U	رقص ملی یونان امروز
	agonistical U	وابسته به مسابقههای باستانی یونان
	pallium U	ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
	agora U	[فضای باز عمومی در یونان باستان]
	Dryopic U	[مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
	trireme U	کشتی جنگی روم و یونان باستان
	nectar U	شراب لذیذ خدایان یونان شهد
	naos U	ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
	peloponnesian U	وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
	cyzicene hall U	[تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
	tiresias U	غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
	klepht U	یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
	corinthian U	اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
	pyrrhic dance U	یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
	obol U	سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
	phratry U	درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
	humanist U	دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
	parnassian U	نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
	the old world U	بر قدیم
	primitive U	قدیم
	yore U	در قدیم
	anciently U	در قدیم
	of old U	قدیم
	theoric U	وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
	the youth of the world U	روزگارخیلی قدیم
	In times past . In olden days . U	درروزگاران قدیم
	the old ways U	رسوم قدیم
	dateless U	بسیار قدیم
	tzar U	امپراطورروسیه قدیم
	f. times U	ایام قدیم
	immensurable U	خیلی قدیم
	Aborigine	اهلی قدیم
	the old testament U	عهد قدیم
	pierian U	در مقدونیه قدیم
	old world U	دنیای قدیم
	ancientry U	عهد قدیم
	iconostasis U	[پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
	It is an old saying that … U	از قدیم گفته اند که ...
	old english U	زبان انگلیسی قدیم
	proconsular U	وابسته به فرمانداران رم قدیم
	satrap U	استاندار قدیم ایران
	immemorially U	بطور خیلی قدیم
	samson U	قاضی قدیم اسرائیل
	samaria U	سامریه در فلسطین قدیم
	iguanodont U	سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
	kempo U	تکنیک قدیم کاراته
	land grave U	کنت قدیم المانی
	proconsulship U	مقام فرمانداری در رم قدیم
	italic U	وابسته به ایتالیاییهای قدیم
	unites U	سکه قدیم انگلیسی
	carthage U	شهر کارتاژ قدیم
	earliest U	مربوط به قدیم عتیق
	early U	مربوط به قدیم عتیق
	conservatives U	پیرو سنت قدیم
	conventionality U	پیروی از سنت قدیم
	Old Testament U	پیمان یا وصیت قدیم
	conservative U	پیرو سنت قدیم
	babylon U	شهر بابل قدیم
	uniting U	سکه قدیم انگلیسی
	from immemorial times U	از زمان خیلی قدیم
	unite U	سکه قدیم انگلیسی
	stuart U	خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
	nestorian U	کلیسای نسطوری قدیم ایران
	the a of days U	خدای سرمدی قدیم الایام
	ecclesiast U	عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
	propraetor U	کنسول فرمانداراستان قدیم روم
	immemorial U	بسیار قدیم خیلی پیش
	tchigorin indian U	دفاع هندی قدیم شطرنج
	triumvier U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	pony express U	پست سریع السیر قدیم
	paleo etc U	وابسته بشمال دنیای قدیم
	paleo arctic or palaeo U	وابسته بشمال دنیای قدیم
	apis U	گاو مقدس مصریان قدیم
	macaca U	نوعی میمون دنیای قدیم
	macaque U	نوعی میمون دنیای قدیم
	old guard U	صنوف صاحب اعتبار قدیم
	paleethnology U	مبحث شناسایی انسانهای قدیم
	punic U	اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
	old indian defence U	دفاع هندی قدیم شطرنج
	triumvirate U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	ra U	خدای افتاب مصریان قدیم
	sab U	وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
	plebs U	توده مردم روم قدیم
	triumvirates U	یکی از سه زمامدار روم قدیم
	Hamedan U	شهر همدان [اکباتان قدیم]
	babel U	شهر و برج قدیم بابل
	saker U	باز شکاری در اروپای قدیم
	pandect U	حقوق مدنی روم قدیم
	fabliau U	وابسته باشعار قدیم فرانسه
	architectural U	معماری
	face work U	معماری
	architecture U	معماری
	plumb rule U	خط کش معماری
	building construction U	معماری
	architectonics U	فن معماری
	protasis U	نخستین قسمت درام قدیم رومی
	sogdian U	اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
	paleontology U	مبحث زیست شناسی دوران قدیم
	propretor U	کنسول فرماندار استان قدیم روم
	quadriga U	ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
	pre chellean U	وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
	shekel U	واحد وزن وپول بابل قدیم
	portcullises U	درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
	portcullis U	درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
	acinaces U	شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
	lambrequin U	دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
	essenism U	اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
	from (since) the year dot [British E] <adv.> U	از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
	gambit of aleppo U	نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
	guard mount U	مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
	from (since) the year one [American E] <adv.> U	از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
	hierology U	علم خواندن خطوط قدیم مصر
	classic U	مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
	classics U	مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
	Whig U	عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
	goth U	یکی از اقوام المانی قدیم بربری
	Whigs U	عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
	atrium U	اطاق میانی خانههای روم قدیم
	lawmerchant U	قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
	archon U	یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
	He is an old – timer at this club . U	از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
	Babylonian architecture U	معماری بابلی
	style of architecture U	سبک معماری
	Assyrian architecture U	معماری آشوری
	architectonic U	دانش معماری
	defensive architecture U	معماری نظامی
	Cretan architecture U	معماری کرتی
	architects U	معماری کردن
	scutch U	تیشه معماری
	architect U	معماری کردن
	Conceptual architecture U	معماری ادراکی
	Cistercian U	معماری رهبانی
	order U	سبک معماری
	chiyjah U	معماری هنری
	chujjah U	معماری هنری
	Kinetic architecture U	معماری جنبشی
	Green architecture U	معماری سبز
	network architecture U	معماری شبکه