English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 176 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
in a narrative style U بسبک داستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
this story is improbable U این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
classically U بسبک
romanesque U بسبک رومی
orientally U بسبک شرقی ها
japanize U بسبک ژاپنی در اوردن
gothicize U بسبک گوتیک در اوردن
gothicize U بسبک گوتیک در امدن
verslibre U شعر بسبک نوین
japanize U بسبک ژاپونی تزئین نمودن
doric U بسبک معماری قدیم یونان
iambize U اشعار هجایی بسبک وتدمجموع ساختن
acapella U اواز دسته جمعی بسبک کلیسایی
gilded youth U جوانان دولتمندکه بسبک روززندگی میکنند
pagoda U ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
pagodas U ساختمان بسبک مخصوص چین و ژاپون پاگودا
modernly U بسبک تازه چنانکه باب این عصر باشد
symbolist U نویسنده یاهنرمندی که بسبک سمبولیک اثاری خلق میکند نمادگر
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
anecdotage U داستان
story U داستان
fable U داستان
apologue U داستان
fables U داستان
conte U داستان
tale U داستان
novella U داستان
tales U داستان
marchen U داستان
novelettes U داستان کوتاه
hermitically U هلوان داستان
novelet U داستان کوتاه
make-up U داستان ساختگی
decameron U داستان نامه
conte U داستان کوتاه
storytellers U داستان سرا
epitasis U حداعلای داستان
narration U داستان داستانسرایی
episodes U داستان فرعی
episode U داستان فرعی
novelette U داستان کوتاه
short stories U داستان کوتاه
whodunnits U داستان پلیسی
whodunits U داستان پلیسی
whodunit U داستان پلیسی
an iliad of woes U داستان بدبختبی
an interesting story U داستان با مزه
narrators U گوینده داستان
narrator U گوینده داستان
storyteller U داستان سرا
flashbacks U بازگوی داستان
flashback U بازگوی داستان
short story داستان کوتاه
fictionist U داستان نویس
to spin yarns U داستان ساختن
fiction U داستان اختراع
fictions U داستان اختراع
parable U داستان اخلاقی
parables U داستان اخلاقی
catastrophe U عاقبت داستان
catastrophes U عاقبت داستان
heroes U پهلوان داستان
hero U پهلوان داستان
narrative U داستان داستانسرایی
narratives U داستان داستانسرایی
storybook U کتاب داستان
underplot U داستان فرعی
fairy tale U داستان جن و پری
fairy tales U داستان جن و پری
storybook U داستان نامه
novels U کتاب داستان
novel U کتاب داستان
to invent stories U داستان ساختن
fictionize U بصورت داستان دراوردن
story recall test U ازمون یاداوری داستان
novelize U بشکل داستان در اوردن
novelistic U وابسته به داستان و رمان
serialist U داستان نویس سریال
sob story <idiom> U داستان اشک آور
fairy tale U داستان باور نکردنی
fictionize U داستان سرایی کردن
ruise U شایعات داستان ساختگی
fairy tales U داستان باور نکردنی
invention of a false story U جعل داستان دروغی
That's not so! U داستان اینطوری نیست!
donnee U موضوع داستان یا درام
catastrophical U مربوط به عاقبت داستان
personages U شخصیت بازیگران داستان
fictionalises U داستان سرایی کردن
fictionalising U بصورت داستان دراوردن
fictionalising U داستان سرایی کردن
fictionalizing U داستان سرایی کردن
sob story U داستان گریه اور
fictionalizing U بصورت داستان دراوردن
fictionalizes U داستان سرایی کردن
fictionalize U بصورت داستان دراوردن
fictionalizes U بصورت داستان دراوردن
fictionalized U داستان سرایی کردن
fictionalize U داستان سرایی کردن
fictionalized U بصورت داستان دراوردن
cliff hanger U مطلب یا داستان جالب
cliff-hanger U مطلب یا داستان جالب
fictionalises U بصورت داستان دراوردن
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
science fiction U داستان تخیلی علمی
story U اشکوب داستان گفتن
story U بصورت داستان در اوردن
sob stories U داستان گریه اور
fictionalised U بصورت داستان دراوردن
fictionalised U داستان سرایی کردن
cliff-hangers U مطلب یا داستان جالب
personage U شخصیت بازیگران داستان
romances U کتاب رمان داستان عاشقانه
heroically U زنی که قهرمان داستان باشد
The scene of the nover is laid in scotland. U صحنه داستان دراسکاتلند است
cartoons U تصویر مضحک داستان مصور
cartoon U تصویر مضحک داستان مصور
romance U کتاب رمان داستان عاشقانه
tracts U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
yarns U الیاف داستان افسانه امیز
yarn U الیاف داستان افسانه امیز
characters U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
What's behind all this? U معنی این داستان چه است؟
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
character U شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
iliad U داستان حماسی منسوب به هومر
heroine U زنی که قهرمان داستان باشد
heroines U زنی که قهرمان داستان باشد
pastorale U شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
tract U داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
lays U تخم گذاردن داستان منظوم
lay U تخم گذاردن داستان منظوم
make a picture story test آزمون داستان سازی مصور
make up U ساختمان یاحالت داستان ساختگی
The moral of the story is that … U نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
That's another story. U این داستان [قضیه] دیگری است.
That story is as old as the hills. U داستان خیلی طول و دراز است.
cock-and-bull stories U داستان جعلی برای تعریف ازخود
cock and bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
skald U شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycles U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull story U داستان جعلی برای تعریف ازخود
Her sad story moved us to tears. U داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
folktale U افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
The whole story was faked up . U تمام داستان قلابی وساختگه بود
this play does not stage well U این داستان خوب در نمایش در نمیاید
cycled U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
subplot U داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
The moral point of this story is that… U مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
achilles اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
pick wickian U شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
rhapsodies U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody U اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
roman a clef U داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt U قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
follow up U تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
agamemnon U اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
Let me back up and explain how ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
dramatic monologue U نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support. U سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او [مرد] باید از آنها حمایت بکند.
the story is probale U این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part U بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
narrate U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticising U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizing U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised U بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
Once upon a time . U یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
narrating U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated U داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
graustark U سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com