English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
bronchocele U بزرگ شدگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
enlarged tonsils U بزرگ شدگی لوزه ها [پزشکی]
Other Matches
gelation U بسته شدگی سفت شدگی
imminution U کم شدگی باریک شدگی
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
neck U نخ شدگی
geniculation U خم شدگی
depression U کم شدگی
bottling U نخ شدگی
the mast has raked U کج شدگی
embeddeness U حک شدگی
dostortion U کج شدگی
erection U شق شدگی
erections U شق شدگی
depressions U کم شدگی
necks U نخ شدگی
petrifaction U سنگ شدگی
turn over U واژگون شدگی
contractions U جمع شدگی
contraction U جمع شدگی
leakages U فاش شدگی
leakage U فاش شدگی
encrustations U دلمه شدگی
encrustation U دلمه شدگی
invagination U غلاف شدگی
expulsions U بیرون شدگی
expulsion U بیرون شدگی
carburization U پودر شدگی
congestion U جمع شدگی
polarization U قطبی شدگی
sprain U رگ برگ شدگی
sprained U رگ برگ شدگی
spraining U رگ برگ شدگی
sprains U رگ برگ شدگی
homogenization U هم جنس شدگی
depression U گود شدگی
depressions U گود شدگی
acetification U ترش شدگی
incalescence U گرم شدگی
intensification U افزون شدگی
coagulation U دلمه شدگی
hybridization U هیبرید شدگی
removal U جدا شدگی
choking U اب بند شدگی
puchery U جمع شدگی
pulverization U خرد شدگی
purler U پرت شدگی از سر
recvrvature U دولا شدگی
dispersion U پخش شدگی
smelting U ذوب شدگی
paralysation U فلج شدگی
damnation U لعنت شدگی
pairing U جفت شدگی
fading U محو شدگی
occlusion U بسته شدگی
pucker U جمع شدگی
puckered U جمع شدگی
puckering U جمع شدگی
puckers U جمع شدگی
nigrescence U سیاه شدگی
necking U باریک شدگی
scleriasis U سفت شدگی
scarlet U سرخ شدگی
tight coupling U جفت شدگی
blotted U پاک شدگی
blotting U پاک شدگی
petrification U سنگ شدگی
shrinkage U چروک شدگی
locking U قفل شدگی
shortening U کوتاه شدگی
translocation U جابجا شدگی
blots U پاک شدگی
blot U پاک شدگی
lateral yield U له شدگی جانبی
acceptability U قبول شدگی
coupling U جفت شدگی
occlusion U جفت شدگی
strobilation U باریک شدگی
elongation U دراز شدگی
liquescence U مایع شدگی
hardening U سفت شدگی
narrowing U تنگ شدگی
expurgation U پاک شدگی
detruncation U کوتاه شدگی
comminution U خرد شدگی
sclerosis U سخت شدگی
offsetting U دوخم شدگی
expunction U پاک شدگی
eviration U هذیان زن شدگی
fixedness U تثبیت شدگی
conglomeration U گلوه شدگی
conglomerations U گلوه شدگی
offset U دوخم شدگی
gelidity U بسته شدگی
concretion U سفت شدگی
desuetude U موقوف شدگی
diminution U کم شدگی تحقیر
crookedness U انحناء و کج شدگی
gasification U تبخیر شدگی
diffusion U پخش شدگی
flagginess U ول شدگی اویختگی
erasure U پاک شدگی
dilution U رقیق شدگی
distotion factor U ضریب کج شدگی
flocculence U قلنبه شدگی
yielding U تسلیم شدگی فلز
condensation U جمع شدگی تکاثف
delusion of control U هذیان کنترل شدگی
hyperostosis U کلفت شدگی استخوان
depressions U گود شدگی فرودافت
depression U گود شدگی فرودافت
malposition U جابجا شدگی جنین
accru U اجتماع فراهم شدگی
malady U فاسد شدگی بیماری
degree of shrinkage U ضریب جمع شدگی
varicosity U گشاد شدگی سیاهرگ
sclerosis U سفت شدگی بافتها
constriction U فشار تنگ شدگی
maladies U فاسد شدگی بیماری
shrinkage coefficient U ضریب جمع شدگی
disseisin U محروم شدگی ازتصرف
erethism U تحریک شدگی زیاد
erasure U حک جای پاک شدگی
supersession U جانشینی لغو شدگی
scloroderma U سفت شدگی پوست
digression U پرت شدگی ازموضوع
edge triggered U با رها شدگی لبهای
shrinkage stress U خستگی جمع شدگی
gerontomorphosis U پیر شدگی نژاد
diffraction broadening U پهن شدگی پراشی
shrink U انقباض چوروک شدگی
shrinking U انقباض چوروک شدگی
scleroma U سفت شدگی بافتها
encephalomalacia U نرم شدگی مغز
breaking U پاره گی قطع شدگی
hepatization U سفت شدگی بافته
constrictions U فشار تنگ شدگی
shrinks U انقباض چوروک شدگی
shrinkage U وابست جمع شدگی
scoliosis U کج شدگی تیره پشت ازپهلو
dipole dipole coupling U جفت شدگی دو قطبی- دوقطبی
strobilization U تشکیل رشته باریک شدگی
scrappiness U اوراق شدگی ستیزه جویی
domesticity U زندگانی خانگی رام شدگی
incarcerated hernia U جمع شدگی کیسه فتق
depigmentation U بیرنگ شدگی رنگ رفتگی
coupling U جفت شدگی اتصال درگیری
dc coupling U جفت شدگی جریان مستقیم
shrinkage prevention U وسیله جلوگیری از جمع شدگی
fixations U خیره شدگی تعلق خاطر
fixation U خیره شدگی تعلق خاطر
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
hydrargyia or rism U مسموم شدگی از جیوه ناخوشی سیمابی
individuation U تک شدگی تشخیص فرد در جمع شخصیت
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
lobation U قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
couplement U عمل امتزاج و جفت کردن جفت شدگی
acceptance test آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
mightiest U بزرگ
enormous U بزرگ
nonus U بزرگ
jumbos U بزرگ
extras U بزرگ
extra- U بزرگ
extra U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
jumbo U بزرگ
gates U در بزرگ
greatest U بزرگ
megapod U بزرگ پا
mighty U بزرگ
voluminous U بزرگ
mightier U بزرگ
hugeous U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
doyennes U زن بزرگ
great U بزرگ
great- U بزرگ
magacephalic U بزرگ سر
considerably large U بس بزرگ
majuscule U بزرگ
full bottomed U بزرگ
gate U در بزرگ
smallest U بزرگ نه
egregious U بزرگ
big U بزرگ
bigger U بزرگ
biggest U بزرگ
smaller U بزرگ نه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com