English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
breadth of mind U بزرگی یا وسعت فکر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to the tune of <idiom> U به وسعت
broadness U وسعت
scope U وسعت
capaciousness U وسعت
sizes U وسعت
comprehensiveness U وسعت
vastitude U وسعت
vastity U وسعت
amphleness U وسعت
horizons U وسعت
vastness U وسعت
expanses U وسعت
expanse U وسعت
horizon U وسعت
tracts U حد وسعت
gamut U وسعت
extent U وسعت
size U وسعت
tract U حد وسعت
roominess U وسعت
largeness U وسعت
spaciousness U وسعت
purview U وسعت
spreads U وسعت
spread U وسعت
expansion U وسعت
immenseness U وسعت
extensiveness U وسعت
floorage U وسعت کف
space U وسعت
spaces U وسعت
amplified U وسعت دادن
reach U وسعت حدود
your vocabulary is limited U وسعت لغت
amplifying U وسعت دادن
liberalism U وسعت نظر
amplifies U وسعت دادن
amplify U وسعت دادن
ambit U وسعت محوطه
reached U وسعت حدود
reaches U وسعت حدود
reaching U وسعت حدود
expansiveness U وسعت جامعیت
airt U یک چهارم وسعت
scale of project U وسعت طرح
forestation U وسعت جنگل
compass U وسعت دایره
limit U اندازه وسعت
range U حدود وسعت
ranged U حدود وسعت
ranges U حدود وسعت
breadth U وسعت نظر
latitudes U ازادی عمل وسعت
tethering U وسعت افسار کردن
width U وسعت چیز پهن
largess U مساعدت وسعت نظر
tethers U وسعت افسار کردن
latitude U ازادی عمل وسعت
tethered U وسعت افسار کردن
acreage U وسعت زمین به جریب
tether U وسعت افسار کردن
latitudinarianism U پیروی از وسعت نظر پنهاگرایی
sweep U وسعت میدان دید جارو
escalation U افزایش تدریجی شدت و وسعت میدان جنگ
gloriousness U بزرگی
hugeness U بزرگی
augustness U بزرگی
supercilicusness U بزرگی
bigness U بزرگی
masterdom U بزرگی
massiveness U بزرگی
sizes U بزرگی
size U بزرگی
magnifcation U بزرگی
largeness U بزرگی
magneficence U بزرگی
gentility U بزرگی
grandness U بزرگی
grandeur U بزرگی
hauteur U بزرگی
dignity U بزرگی
greatness U بزرگی
voluminesity U بزرگی
bulkiness U بزرگی
voluminosity U بزرگی
magnitude U بزرگی
enlargement U بزرگی
enlargements U بزرگی
Like every child, she has only limited vocabulary at her disposal. U مانند هر کودک، او [زن] وسعت واژگان محدودی در اختیار دارد.
sample size U بزرگی نمونه
he did me a great wrong U خطای بزرگی .....
eminency U برامدگی بزرگی
headship U بزرگی برتری
vastness U عظمت بزرگی
formidability U استحکام بزرگی
immeasurableness U بزرگی بی اندازه
immenseness U بزرگی عظمت
man and boy U چه در کودکی چه در بزرگی
headships U بزرگی برتری
Lordship U سیادت بزرگی
eminence U برامدگی بزرگی
amplitude U دامنه بزرگی
vastity U عظمت بزرگی
so large U باین بزرگی
vastitude U عظمت بزرگی
magnanimity U بزرگی طبع
megacephaly U بزرگی بیش از حد سر
she was nipped in the bud U به بزرگی نرسید
order of magnitude U مرتبه بزرگی
aggrandizement U افزایش بزرگی
to a greatness U به بزرگی رسیدن
Lordships U سیادت بزرگی
to a greatness U بزرگی یافتن
monstrousness U شگفت انگیزی بزرگی
pyralidid U خانواده بزرگی ازپروانه ها
that is no great work U کار بزرگی نیست
he is a great help U او کمک بزرگی است
he is a great person U شخص بزرگی است
to be toast [American E] <idiom> U در دردسر بزرگی بودن
too big for one's breeches/boots <idiom> U احساس بزرگی کردن
come a long way <idiom> U برنامه بزرگی ریختن
bulk U حجم بزرگی از چیزی
the meridian of glory U اوج بزرگی یا جلال
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی ماراتهدیدمیکند
decked U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
piece deresistance U مثلا تیکه بزرگی از گوشت
he did me a great wrong U بیعدالتی بزرگی نسبت به من کرد
great dangers overhang us U خطرهای بزرگی متوجه ما است
bias error U خطایی با علامت و بزرگی ثابت
steatopygia U بزرگی وفربهی کفل زنان
deck U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی متوجه ما هستند
(when the) chips are down <idiom> U بامشکل بزرگی مواجه شدن
great dangers impend over us U خطرهای بزرگی مارا تهدیدمیکند
Majesties U بزرگی عظمت وشان واقتدار
decks U مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
Majesty U بزرگی عظمت وشان واقتدار
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
nothing great is easy U هیچ کاری بزرگی اسان نیست
to roll a huge snowball U گلوله بزرگی از برف درست کردن
loving cup U پیاله بزرگی که در مهمانی ها بدست میدهند
Police are out in force. U نیروی پلیس با قدرت بزرگی ظاهر است.
the propylaea U نام در بزرگی که از ان واردACROPOLLS دژنامی اتن میشدند
rocking stone U سنگ بزرگی که باندک زوری میتوان انراغلتانید
breaker U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
treadmills U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
anagoge U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
anagogy U بزرگی معنوی ارتقاء فکر بعالم علوی
treadmill U چرخ افقی بزرگی که زندانیان ان را بحرکت دراورند
mastiffs U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
mastiff U سگ بزرگی که گوش ها ولبهایش اویخته است بولدوگ
breakers U موج بزرگی که بساحل خورده ودرهم می شکند
miller thumb U یکجور ماهی قنات که کله بزرگی دارد
broadsheet U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
multivolume file U فایل بسیار بزرگی که نیازمندبیش از یک بسته دیسک
broadsheets U کاغذ بزرگی که یک روی ان چاپ شده باشد
aquarium U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
emphysema U اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
bell gear U چرخدنده ثابت بزرگی درسیستم کاهش دور سیارهای
internally blown flap U فلپ بزرگی که جریان اصلی گازها به ان برخورد میکند
aquariums U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
aquaria U شیشه بزرگی که در ان ماهی و جانوران دریایی رانمایش میدهند
bigben U ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
estuaries U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
estuary U دهانه رودخانه بزرگی که شتکیل خلیج کوچکی دهد مدخل
multiplan U یک صفحه گسترده الکترونیکی که شبکه بزرگی برای ورودی ها میدهد
I am a great believer in using natural things for cleaning. U من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
yule log U کنده بزرگی که شب میلادبمناسبت اغاز مراسم عید دربخاری منزل گذارند
to kiss hands U دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
band shell U جایگاه دستهء موزیک که عقب ان بشکل صدف مقعر بزرگی است
bulk U رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
single track U فاقد وسعت معنوی فاقد درک عقلانی
We consider it a great honor to have you here with us tonight. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
number cruncher U یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
afro نوعی مدل مو در میان آفریقایی آمریکایی های دهه هفتاد میلادی که مو در آن به شکل دایره بزرگی اصلاح می شود.
batch U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
batches U ارسال سریع حجم بزرگی از داده بدون نیاز به تصدیق گیرنده برای هر داده
campus environment U محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
If these projections are anywhere close to accurate, it would be a great success. U اگر این پیش بینی ها حتی کمی دقیق باشند، این موفقیت بزرگی می بود.
department stores U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
department store U فروشگاه بزرگی که انواع مختلف کالا در ان بفروش میرسد و هر کالا در بخش خاص خود عرضه میگردد
rates U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
rate U ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
databank U 1-حجم بزرگی از داده که به صورت ساخت یافته ذخیره شده است . 2-رکوردهای شخصی که در کامپیوتر ذخیره شده اند
Kasim Ushag design U طرح قسیم اوشاق [عشاق] [مربوط به فرش های کاراباغ در قرن نوزدهم میلادی می باشد که در آن ترنج بزرگی به شکل لوزی متن را در بر گرفته و اشکال قلاب مانند در جهات مختلف بافته می شوند.]
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com