English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
osteophyte U بر امدگی استخوانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
teleost U ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
bonier U استخوانی تر
osseous U استخوانی
carpal age U سن استخوانی
chitinous U استخوانی
bony U استخوانی
boney U استخوانی
skeletal age U سن استخوانی
tubercular osteomyelitis U سل استخوانی
ossifying U استخوانی شدن
ossify U استخوانی کردن
ossifying U استخوانی کردن
bone oil U روغن استخوانی
bone glue U سریشم استخوانی
ossification U استخوانی شدن
rickets U نرم استخوانی
ossify U استخوانی شدن
ossifies U استخوانی کردن
osteoplasty U پیوند استخوانی
osteomyelitis U کورک استخوانی
scutum U پوسته استخوانی
bone conduction U رسانش استخوانی
odontolite U فیروزه استخوانی
ossified U استخوانی شدن
ossified U استخوانی کردن
ossifies U استخوانی شدن
obtected U دارای پوشش استخوانی
osteopathy U انواع امراض استخوانی
osteoid U استخوان مانند استخوانی
osteocranium U قسمت استخوانی جمجمه
callus U پینه استخوانی گیاه
calluses U پینه استخوانی گیاه
gibbosity U بر امدگی
hunger osteopathy U بیماری استخوانی ناشی از گرسنگی
orthopaedics U اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی
gibbosity U پیش امدگی
cornice U پیش امدگی
nid U بر امدگی نوک
protrusion U پیش امدگی
corbel U پیش امدگی
cornices U پیش امدگی
projections U پیش امدگی
projection U پیش امدگی
outthrust U پیش امدگی
congregation U گرد امدگی
congestion U فراهم امدگی
protrusions U پیش امدگی
protrusility U جلو امدگی
adams apple U بر امدگی گلو
juts U پیش امدگی
jut U پیش امدگی
congregations U گرد امدگی
jutted U پیش امدگی
aggregation U گرد امدگی
tympanic bone U استخوانی که پرده صماخ رانگه میدارد
chitin U جسم استخوانی درپوشش بعضی جانوران
orthopedics U اصلاح و ترمیم عیوب استخوانی استخوانپزشکی
biserrate U دارای دو دندانه یا بر امدگی
prognathism U پیش امدگی ارواره
corbelling U پیش امدگی ساختمانی
salience U جلو امدگی برتری
saliency U جلو امدگی برتری
stick out U پیش امدگی داشتن
bay window U پیش امدگی ساختمان
to run out U پیش امدگی داشتن
pout U جلو امدگی لبها
pouted U جلو امدگی لبها
pouting U جلو امدگی لبها
pouts U جلو امدگی لبها
to butt out U پیش امدگی پیداکردن
humpy U دارای بر امدگی اخمو
corbeling U پیش امدگی ساختمانی
bay windows U پیش امدگی ساختمان
eaves U پیش امدگی لبه بام
jetties U طره پیش امدگی ساختمان
jogging U جلو امدگی یاعقب رفتگی
jetty U طره پیش امدگی ساختمان
jogged U جلو امدگی یاعقب رفتگی
jogs U جلو امدگی یاعقب رفتگی
proptosis U جلو امدگی تخم چشم
jog U جلو امدگی یاعقب رفتگی
eaves U هر چیزی که کمی پیش امدگی دارد
olivary body U بر امدگی جلو پیاز مخ برامدگی قدامی بصل النخاع
tappet U جلو امدگی یا اهرمی که بوسیله چیز دیگری بحرکت اید
extrusion U بیرون اندازی بیرون امدگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com