Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
modification work order
U
برگ درخواست نوسازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
request modify
U
درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
call-up
U
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up
U
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups
U
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitioning
U
درخواست کردن درخواست وسایل
requisitions
U
درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioned
U
درخواست کردن درخواست وسایل
requisition
U
درخواست کردن درخواست وسایل
excess demand
U
درخواست بیش از حد درخواست اضافی
call mission
U
درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
reconstruction
U
نوسازی
modernization
U
نوسازی
reconstructions
U
نوسازی
rebuilt
U
نوسازی
remakes
U
نوسازی
novation
U
نوسازی
remake
U
نوسازی
mending
U
نوسازی
instauration
U
نوسازی
renovation
U
نوسازی
rehabilitation
U
نوسازی
gentrification
U
نوسازی
reconstructed
U
نوسازی کردن
renewal
U
نوسازی تاسیسات
reconstruct
U
نوسازی کردن
reconstructing
U
نوسازی کردن
reconstructs
U
نوسازی کردن
renewals
U
نوسازی تاسیسات
renovation
U
اصلاح نوسازی
rebuilding
U
نوسازی کردن
economic reconstruction
U
نوسازی اقتصادی
economic modernization
U
نوسازی اقتصادی
invisible refresh
U
نوسازی نامرئی
rebuild
U
نوسازی تعمیر مجدد
rebuilds
U
نوسازی کردن قطعات
rebuilds
U
نوسازی تعمیر مجدد
rebuild
U
نوسازی کردن قطعات
modification number
U
شماره نوسازی وسیله
modification work order
U
حکم کار نوسازی
cost of reproduction
U
هزینه نوسازی و ترمیم
recondition
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditioned
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
reconditions
U
نوسازی کردن دستگاه تعویض قطعات فرسوده
requistioner
U
قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
toft
U
محلی که سابقا" در ان خانه ساخته شده بود و نوسازی نشده است
requested
U
درخواست اماد کردن درخواست کردن
requests
U
درخواست اماد کردن درخواست کردن
fire call
U
درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
request
U
درخواست اماد کردن درخواست کردن
requesting
U
درخواست اماد کردن درخواست کردن
new work
U
عملیات نوسازی قطعات عملیاتت تجدید قطعات یا تجدیدبنا
requesting
U
درخواست
requisition
U
درخواست
requests
U
درخواست
appeals
U
درخواست
appeal
U
درخواست
d. of a request
U
در درخواست
enquiry
U
درخواست
imploration
U
درخواست
supplication
U
درخواست
requistion for money
U
درخواست
on request of which
[at his request]
U
به درخواست او
requisitioned
U
درخواست
requisitioning
U
درخواست
requisitions
U
درخواست
solicitation
U
درخواست
tendered
U
درخواست
claiming
U
درخواست
suits
U
درخواست
applications
U
درخواست
suited
U
درخواست
suit
U
درخواست
demands
U
درخواست
indenting
U
درخواست
indents
U
درخواست
tenderest
U
درخواست
tendering
U
درخواست
postulate
U
درخواست
postulated
U
درخواست
tender
U
درخواست
postulates
U
درخواست
postulating
U
درخواست
indent
U
درخواست
appealed
U
درخواست
application
U
درخواست
request
U
درخواست
demand
U
درخواست
requested
U
درخواست
claim
U
درخواست
claims
U
درخواست
demanded
U
درخواست
claimed
U
درخواست
application form
U
برگ درخواست
call for fire
U
درخواست اتش
d. note
U
درخواست پرداخت
appeal for tenders
U
درخواست مزایده
document number
U
شماره درخواست
demand code
U
رمز درخواست
basic requisition number
U
درخواست اولیه
basic requisition number
U
درخواست ابتدایی
applicator
U
درخواست کننده
declaration of intention
U
درخواست تابعیت
demandant
U
درخواست کننده
to make an application
[to apply]
U
درخواست کردن
excess demand
U
درخواست مازاد
demands
U
درخواست کردن
purchase requisition
U
درخواست خرید
writ of subpoena
U
برگ درخواست
toa for a job or position
U
درخواست کارکردن
to g. any one's request
U
درخواست کسیراپذیرفتن
demanded
U
درخواست کردن
request signal
U
علامت درخواست
demanded
U
درخواست مطالبه
supplicate
U
درخواست کردن
requisition line
U
خط درخواست اماد
round robin
U
درخواست کتبی
supervisor request
U
درخواست نافر
rrayer
U
درخواست التماس
stock requisition
U
درخواست کالا
put in for something
<idiom>
U
درخواست چیزی
speak for
<idiom>
U
درخواست کردن
fire message
U
درخواست اتش
requisition number
U
شماره درخواست
materials requisition
U
درخواست مواد
requests
U
درخواست می کنم
on call
U
بنا به درخواست
plead with
U
درخواست کردن
asking and ordering
U
درخواست و سفارش
pleader
U
درخواست دادن
demand
U
درخواست کردن
implore
U
درخواست کردن از
demand
U
درخواست مطالبه
applying
U
درخواست دادن
implored
U
درخواست کردن از
apply
U
درخواست دادن
apply
U
درخواست کردن
applies
U
درخواست دادن
applies
U
درخواست کردن
solicit
U
درخواست کردن
inquiries
U
اسستسفار درخواست
inquiry
U
اسستسفار درخواست
solicits
U
درخواست کردن
soliciting
U
درخواست کردن
entreat
U
درخواست کردن
entreated
U
درخواست کردن
entreating
U
درخواست کردن
entreats
U
درخواست کردن
solicited
U
درخواست کردن
pray
U
درخواست کردن
prayed
U
درخواست کردن
asked
<adj.>
<past-p.>
U
درخواست شده
requesting
U
درخواست می کنم
claimed
<adj.>
<past-p.>
U
درخواست شده
demanded
<adj.>
<past-p.>
U
درخواست شده
demands
U
درخواست مطالبه
applicant
U
درخواست دهنده
applicant
U
درخواست کننده
applicants
U
درخواست دهنده
applicants
U
درخواست کننده
requested
U
درخواست می کنم
applying
U
درخواست کردن
implores
U
درخواست کردن از
at the request of
U
به خواهش
[به درخواست]
prays
U
درخواست کردن
praying
U
درخواست کردن
imploring
U
درخواست کردن از
request
U
درخواست می کنم
to ask too much
U
بیش از حد درخواست کردن
to solicit an office
U
درخواست ازیک شرکت
to deny somebody a wish
U
درخواست کسی را رد کردن
to reject
[refuse]
an application
U
درخواست نامه ای را رد کردن
on application
U
در زمان
[حالت]
درخواست
on request
U
وقتی که درخواست بشود
by popular
[demand]
request
U
درخواست توده پسند
to apply for leave
U
درخواست مرخصی کردن
to grant an application
U
درخواست نامه ای را پذیرفتن
to a oneself for help
U
درخواست کمک کردن
requisitioned
U
درخواست رسمی کردن
requisition
U
درخواست رسمی کردن
proposal form
U
فرم درخواست بیمه
solicit
U
درخواست یا تقاضا کردن از
solicited
U
درخواست یا تقاضا کردن از
pleadable
U
قابل درخواست دادن
on call
U
اتشهای طبق درخواست
soliciting
U
درخواست یا تقاضا کردن از
at call
U
به محض درخواست عندالمطالبه
call for fire
U
درخواست اتش کردن
initial fire request
U
درخواست ابتدایی اتش
solicits
U
درخواست یا تقاضا کردن از
demand code
U
شماره رمزبرگ درخواست
debt enforcement
U
درخواست طلب وصول
requisitioning
U
درخواست رسمی کردن
boning
U
خواستن درخواست کردن
requisition line
U
مسیر درخواست اماد
requesting unit
U
یکان درخواست کننده
requisitions
U
درخواست رسمی کردن
bone
U
خواستن درخواست کردن
indenting
U
سفارش درخواست کردن
request for price quotation
U
درخواست مظنه قیمت
repleader
U
درخواست تجدیدنظر استیناف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com