Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
errata sheet
U
برگ تصحیح اشتباه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
automatic error correction
U
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
bad sector
U
شیاری که اشتباه فرمت شده است یا خطایی دارد و غیر قابل تصحیح یا نوشتن یا خواندن است
editing run
U
در پردازش دستهای برنامه ویرایش کننده داده را از نظردرستی فاهری بررسی کرده و هر گونه اشتباه را برای تصحیح و ارائه مجدد مشخص میکند
writ of error
U
قرار یا حکم دادگاه که متضمن تصحیح اشتباه موجود در حکم یا قرار قبلی است
Other Matches
range error
U
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
range disk
U
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
glitch
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
correction index
U
جدول تصحیح خطای توپ جدول تصحیح یا تصحیحات
wind correction
U
تصحیح مربوط به باد تصحیح گلوله از نظر باد
out of place
<idiom>
U
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
superelevation
U
تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
U
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
swinging the compass
U
تصحیح انحراف قطب نما تصحیح خطای قطب نما
corrector
U
وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
datum error
U
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
compensation
U
تصحیح
amendment
U
تصحیح
correction
U
تصحیح
compensations
U
تصحیح
Bose Chandhuri Hocquenghem code
U
کد تصحیح
amendments
U
تصحیح
rectification
U
تصحیح
It was corrected.
U
تصحیح شد.
editing
U
تصحیح
corrected
U
تصحیح شده
redressed
U
تصحیح التیام
redresses
U
تصحیح التیام
proofreading
U
تصحیح کردن
proofreads
U
تصحیح کردن
redress
U
تصحیح التیام
attenuation compensation
U
تصحیح اعوجاج
compensation of compass
U
تصحیح قطبنما
patches
U
تصحیح در یک برنامه
correctable
U
قابل تصحیح
correction coefficient
U
ضریب تصحیح
correction factor
U
ضریب تصحیح
refine
U
تصحیح کردن
correction thermometer
U
دماسنج تصحیح
refines
U
تصحیح کردن
deflection correction
U
تصحیح سمت
emendable
U
قابل تصحیح
proofread
U
تصحیح کردن
compensating magnet
U
مغناطیس تصحیح
correction
U
تصحیح می کنم
magnetic compensatory
U
مغناطیس تصحیح
up to date
U
تصحیح شده
reformed
U
تصحیح شده
sag correction
U
تصحیح انحراف
bug
U
تصحیح یک برنامه
correct
U
تصحیح کردن
red pencil
U
تصحیح کردن
corrects
U
تصحیح کردن
up-to-date
U
تصحیح شده
correcting
U
تصحیح کردن
rectify
U
تصحیح کردن
patch
U
تصحیح در یک برنامه
rectified
U
تصحیح کردن
rectifies
U
تصحیح کردن
program correctness
U
تصحیح برنامه
skew correction
U
تصحیح گوشهای
bugging
U
تصحیح یک برنامه
bugs
U
تصحیح یک برنامه
frequency correction
U
تصحیح فرکانس
error correction
U
تصحیح خطا
error correcting code
U
کد تصحیح خطا
checking
U
کد تصحیح خطا
temperature correction
U
تصحیح دمایی
gamma correction
U
تصحیح گاما
emendate
U
تصحیح کردن
tam quam
U
تصحیح حکم
gun displacement
U
تصحیح جای توپ
compass compensation
U
تصحیح قطب نما
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
pincushion magnets
U
مغناطیسهای تصحیح بالشتک
range correction
U
تصحیح برد سلاح
chart correction card
U
کارت تصحیح نقشه
ARQ
U
سیستم تصحیح خطا
range k
U
ضریب تصحیح برد
range disk
U
میز تصحیح مسافت
adjusted valve
U
مقدار تصحیح شده
incorrect
U
تصحیح نشده معیوب
rectifiable
U
قابل تصحیح یا جبران
complementary angle of site
U
تصحیح تکمیلی تراز
layers
U
ل تصحیح خطا باشد
stevenson schomaker correction
U
تصحیح استیونس- شوماکر
layer
U
ل تصحیح خطا باشد
impluse correction
U
تصحیح ضربه جریان
corrected defelection
U
سمت تصحیح شده
corrected azimuth
U
گرای تصحیح شده
copyreader
U
تصحیح کننده مقاله
deflection board
U
تابلو تصحیح سمت
range k
U
ضریب تصحیح کای برد
negative altitude
U
ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
k , transfer
U
ضریب تصحیح برد توپ
mode
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
edited
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
windage scale
U
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
modes
U
که حاوی کد تشخیص و تصحیح خطا هستند
map k
U
ضریب تصحیح عوامل یاعناصر نقشهای
reconstituted
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstituting
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
reconstitutes
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
corrective maintenance
U
یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
edit
U
تنظیم و تصحیح و اماده چاپ کردن
reconstitute
U
تصحیح مقیاس کردن عکس یا نقشه
Proof – reading.
U
غلط گیری (تصحیح مطا لب چاپی وغیره )
complementary range
U
برد مربوط به زاویه تصحیح تکمیلی تراز
edit
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
drafts
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
rectification
U
تصحیح سند بر مبنای قصد واقعی طرفین
edited
U
تغییر دادن و تصحیح کردن متن یا برنامه
range board
U
طرح تیر کارت تصحیح برد سلاح
drafted
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
draft
U
کپی ناهموار از یک متن پیش از تصحیح خطا
debugged
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
debugs
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
correctional custudy
U
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
tactical diversions
U
تصحیحات تاکتیکی مسیرناوگان تصحیح مسیر حرکت ناوگان
failures
U
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
failure
U
شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
debug
U
آزمایش برنامه یا مکان دهی یا تصحیح خطاها و اشتباهات
z correction
U
تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
insert mode
U
حالت محاورهای کامپیوتر برای ویرایش و تصحیح متن ها
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
slips
U
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelopes
U
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
slipped
U
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
slip
U
لغزش ازمسیر تصحیح مسیر چتر یاگلوله از نظرانحراف باد
envelope
U
بسته داده ارسالی حاوی اطلاعات تصحیح خطا و کنترلی
digits
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checks
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
checked
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
checked
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
check
U
رقم اضافی در متن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
check
U
مجموعه حروف مشتق شده از یک متن برای بررسی و تصحیح خطاها
digit
U
عدد اضافی درمتن ارسالی برای نشان دادن و تصحیح خطاها
gyrolog
U
دفترچه ضرایب ژیروسکوپی یاجدول تصحیح قطب نمای مغناطیسی ناو
detects
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detected
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detect
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
detecting
U
خطایی که حین اجرای برنامه تشخیص داده میشود ولی تصحیح نمیشود
fallacies
U
اشتباه
errancy
U
اشتباه
discrepancy
U
اشتباه
jeofail
U
اشتباه
mistakenness
U
اشتباه
to put one in the wrong
U
اشتباه
lap sus
U
اشتباه
snafu
U
اشتباه
incorrectness
U
اشتباه
inerrant
U
بی اشتباه
fallacy
U
اشتباه
errors
U
اشتباه
fault
U
اشتباه
mistakes
U
اشتباه
mistaking
U
اشتباه
clanger
U
اشتباه
mix up
U
اشتباه
mix-up
U
اشتباه
faux pas
U
اشتباه
mix-ups
U
اشتباه
faulted
U
اشتباه
faults
U
اشتباه
wrong
U
اشتباه
wronging
U
اشتباه
wrongs
U
اشتباه
mistake
U
اشتباه
barratry
U
اشتباه
goof
U
اشتباه
goofs
U
اشتباه
false
<adj.>
U
اشتباه
fumbles
U
اشتباه
flounders
U
اشتباه
floundering
U
اشتباه
trip
U
اشتباه
tripped
U
اشتباه
trips
U
اشتباه
goofed
U
اشتباه
floundered
U
اشتباه
overseen
U
در اشتباه
goofing
U
اشتباه
fumble
U
اشتباه
flounder
U
اشتباه
error
U
اشتباه
fumbled
U
اشتباه
in error
<adj.>
U
اشتباه
circularization
U
تصحیح مدار ماهواره برای رسیدن یا نزدیک شدن ان به دایره کامل در ارتفاع لازم
control rocket
U
راکت کوچکی که در صورت لزوم روشن شده و وضعیت یا سرعت فضاپیما را تصحیح میکند
link
U
طرح ISO/OSI که بستههای داده را به اتصال بعدی می فرستد و تصحیح خطا میکند
malentendu
U
اشتباه فهمیدن
fumbles
U
اشتباه کردن
to put wise
U
از اشتباه دراوردن
to set
U
از اشتباه دراوردن
dispersion error
U
اشتباه پراکندگی
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
wrongly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
blamed
U
اشتباه گناه
blames
U
اشتباه گناه
blaming
U
اشتباه گناه
phonily
<adv.>
U
بطور اشتباه
incorrectly
<adv.>
U
بطور اشتباه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com