Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
check off list
U
برگ بازدید قسمتهای یک ناویا هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
visiting correspondent
U
نماینده بازدید کننده مجاز نماینده مجاز رسانههای گروهی برای بازدید از صحنه عملیات یا قسمتهای ارتشی
physical inspection
U
بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
coulisse
U
ناویا شیاری که دریچه بند اب دران حرکت میکند
station list
U
فهرست قسمتهای پایگاه دفترچه راهنمای قسمتهای مختلف پایگاه
inspection arms
U
سلاح برای بازدید حاضر بازدید اسلحه اسلحه رابازدید کنید
landing gear
U
چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
altitude sickness
U
حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown
U
تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling
U
تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling
U
دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aft
U
قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director
U
نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
air mileage indicator
U
کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier
U
وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
spoiler
U
صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
screwpropeller
U
پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter
U
اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
coordinated turn
U
دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
sang banshin
U
قسمتهای دست
weapon troops
U
قسمتهای ادوات
innards
U
قسمتهای داخلی
field commands
U
قسمتهای رزمی
administrative services
U
قسمتهای اداری
signal services
U
قسمتهای مخابراتی
military services
U
قسمتهای نظامی
in other sectors
U
در قسمتهای دیگر جبهه
lobar
U
واقع در قسمتهای ریه
alate
U
دارای قسمتهای جناحی
modular
U
دارای قسمتهای کوچک
syntax
U
هم اهنگی قسمتهای مختلف
reserve components
U
قسمتهای احتیاط ارتش
moments
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment
U
ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point
U
نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
anisometric
U
دارای قسمتهای غیر متقارن
pare
U
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pared
U
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
pares
U
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
bowdlerization
U
حذف قسمتهای خارج از اخلاق
chemosphere
U
ناحیهای در قسمتهای فوقانی اتمسفر
adnexa
U
قسمتهای متصل بهم زائده
weed
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
weeded
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
services
U
قسمتهای اداری ادارات نظامی
weeding
U
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
comparmentalize
U
به قسمتهای مجزا تقسیم نمودن
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point
U
نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear
U
دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
transition altitude
U
ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
bilge blocks
U
قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
hop stop and jump
U
قسمتهای سه گانه پرش طول سه گام
recondition
U
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
bowdlerize
U
قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
reconditioned
U
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
reconditions
U
قسمتهای فرسوده را تعمیرو تعویض کردن
gambusia
U
ماهی ابنوس قسمتهای نسبتا گرمسیر
upgrading
U
به روز رسانی
[معاوضه قسمتهای قدیمی]
[مهندسی]
munnion
U
جرز الت عمودی در میان قسمتهای پنجره
mullion
U
جرز یا الت عمودی میان قسمتهای پنجره
principal parts
U
قسمتهای اصلی زمانهای فعل که سایرزمانها را از ان میسازند
adhesion
آمیزش و بهم آمیختگی طبیعی قسمتهای مختلف
reddendo singula singulis
U
الفاظ در قسمتهای مختلف سندباید متناسب با هم تعبیرشوند
aprons
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron
U
محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
thread
U
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
lymphmatosis
U
ایجاد غدد مرکب از بافتهای لنفی در قسمتهای بدن
threads
U
برنامهای که از بخشها و قسمتهای کوچکتر تشکیل شده است
troop space
U
جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
cannibalizing
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalized
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalizes
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalize
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
FDISK
U
امکانی در سیستم که قسمتهای روی دیسک سخت را تشخیص میدهد
cannibalising
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalised
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
cannibalises
U
پیاده کردن قسمتهای دستگاهی برای گذاردن دردستگاه دیگری
bow string truss
U
خرپاهائیکه قسمتهای فوقانی و تحتانی ان نسبت به افق خمیده باشد
clear way
U
محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
reviewing
U
بازدید
reviewed
U
بازدید
reviews
U
بازدید
review
U
بازدید
controls
U
بازدید
revisions
U
بازدید
visited
U
بازدید
surveying
U
بازدید
visits
U
بازدید
examine
U
بازدید
control
U
بازدید
controlling
U
بازدید
inspection
U
بازدید
examining
U
بازدید
reviewal
U
بازدید
examines
U
بازدید
visit
U
بازدید
revision
U
بازدید
examined
U
بازدید
degradation
U
اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
cumulo nimbus
U
ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
spot check
U
بازدید در محل
personnel monitoring
U
بازدید پرسنلی
spot checks
U
بازدید در محل
visit
U
بازدید دیدار
boarding call
U
دعوت به بازدید
inspection well
U
چاه بازدید
boarding visit
U
بازدید پس دادن
visited
U
بازدید دیدار
reconnoitres
U
بازدید کردن
reconnoitred
U
بازدید کردن
reconnoiter
U
بازدید کردن
inspection shaft
U
میله بازدید
inspection gallery
U
دالان بازدید
visitor
U
بازدید کننده
boarding call
U
بازدید رسمی
barrier inspection
U
بازدید ازموانع
home visit
U
بازدید خانواده
certificate of survey
U
گواهی بازدید
visits
U
بازدید دیدار
see over
U
بازدید کردن
to return a visit
U
بازدید کردن
revisit
U
بازدید کردن
examine
U
بازدید کردن
revisited
U
بازدید کردن
revisiting
U
بازدید کردن
revisits
U
بازدید کردن
destination inspection
U
بازدید در مقصد
reconnoitre
U
بازدید کردن
reconnoitring
U
بازدید کردن
examines
U
بازدید کردن
visitors
U
بازدید کننده
survey
U
بازدید کردن
examining
U
بازدید کردن
surveyed
U
بازدید کردن
reconnoitered
U
بازدید کردن
reconnoitering
U
بازدید کردن
man hole
U
چاهک بازدید
surveys
U
بازدید کردن
inspection
U
بازدید معاینه
location survey
U
بازدید در محل
reconnoiters
U
بازدید کردن
examined
U
بازدید کردن
montages
U
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
montage
U
قطعه ادبی یا موسیقی مرکب از قسمتهای گوناگون تهیه عکسهای بهم پیوسته
review
U
بازدید انتقاد کردن
official visit
U
بازدید رسمی فرمانده
perambulation
U
دور زنی بازدید
check out equipment
U
وسایل بازدید محل
reviewing
U
بازدید انتقاد کردن
man hole
U
دهانه بازدید ادم رو
barrier inspection
U
بازدید کنار جاده
surveyed
U
بررسی کردن بازدید
surveys
U
بررسی کردن بازدید
drop by
<idiom>
U
بازدید از کسی با جایی
reviewed
U
بازدید انتقاد کردن
before flight inspection
U
بازدید قبل از پرواز
reviews
U
بازدید انتقاد کردن
visitors from abroad
U
بازدید کنندگان خارجی
annual general inspection
U
بازدید عمومی سالیانه
reconnaissance
U
بازدید مقدماتی اکتشاف
to rehash something
U
وضعیتی را بازدید کردن
visit of courtesy
U
بازدید رسمی نظامی
to revisit the situation
U
وضعیتی را بازدید کردن
to revisit an issue
U
مسئله ای را بازدید کردن
afterflight inspection
U
بازدید بعد از پرواز
monitor
U
بازدید کار دستگاه
survey
U
بررسی کردن بازدید
monitored
U
بازدید کار دستگاه
monitors
U
بازدید کار دستگاه
offsets
U
برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
information hiding
U
یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
inspection gallery
U
دالان بازرسی گالری بازدید
visit and search
U
بازدید و تجسس کردن ناو
step in
U
بازدید مختصر وکوتاهی کردن
refer
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
man hole
U
دریچه بازدید سوراخ ادم رو
refers
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
gam
U
گرد امدن بازدید کردن
referred
U
مراجعه کردن بازدید مجدد
to revisit something
U
بازدید کردن چیزی
[مجازی]
altitude height
U
سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
apparent altitude
U
ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
to revisit a subject of research
U
سوژه پژوهشی را دوباره بازدید کردن
design heuristics
U
راهنمایی هایی که به هنگام تقسیم یک مسئله یا برنامه بزرگ به قسمتهای کوچک وکنترل شدنی می توان از انهااستفاده کرد
showdown
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
to revisit a criminal case
[judicial proceedings]
U
یک پرونده جنایی
[رسیدگی قضائی]
را بازدید کردن
showdowns
U
چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
muster roll
U
دفتر بازدید افسران وسربازان در یک یکان نظامی
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
saint
U
نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
saints
U
نوعی وسیله بازدید از وضع کار اقمار مصنوعی
component forces
U
نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com