English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
reverberation U برگشت دادن امواج
reverberations U برگشت دادن امواج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reverberations U برگشت امواج
reverberation U برگشت امواج
echoing U برگشت امواج رادار
echo U برگشت امواج رادار
echoes U برگشت امواج رادار
echoed U برگشت امواج رادار
doppler effect U اثر برگشت امواج روی فرستنده
emission U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
emissions U تشعشع امواج پس دادن ساطع کردن
confusion reflector U وسیله پخش امواج فریبنده سیستم انعکاس امواج گیج کننده
modulation U سوار کردن امواج انرژی روی امواج الکترومغناطیسی برای ارسال
re- U برگشت دادن
re U برگشت دادن
modulating U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulates U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
modulate U مدوله کردن امواج الکترونیکی روی امواج مغناطیسی
check side U پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب
radiation scattering U انحراف تشعشع اتمی یاالکترومغناطیسی یا حرارتی پخش امواج بصورت کروی پخش همه جانبه امواج
emission control U کنترل تشعشع امواج مغناطیسی یا صوتی دستگاه کم کننده تشعشع امواج
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radiological monitoring U ارسال امواج تشعشعی یا رله امواج تشعشعی هستهای
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
monitors U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitor U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
monitored U رله کردن پیامها تقویت ارسال امواج به گوش بودن گوش دادن نافر بودن
ground swell U امواج
spoondrift U ترشح امواج
interference U تداخل امواج
sky wave U امواج اسمانی
emission U انتشار امواج
wander wave U امواج سیار
transient wave U امواج سیار
brain waves U امواج مغزی
emissions U انتشار امواج
the waves of the sea U امواج دریا
thermal waves U امواج گرمایی
oscilloscope U اشکارسازی امواج
tosser U دستخوش امواج
incoherent waves U امواج همدوس
tidal waves U امواج جزرومدی
electromagnetic waves U امواج الکترومغناطیسی
crashing waves U امواج خروشان
gravity waves U امواج ثقلی
pulsing U ضربان امواج
electromagnetic waves U امواج الکترومگنتیک
gravitational waves U امواج جاذبه
gravitational waves U امواج گرانشی
ground waves U امواج زمینی
hertzian waves U امواج هرتز
pulsed U امواج ضربانی
pulse U امواج ضربانی
radio waves U امواج رادیویی
the wares beat the shore U خوردن امواج به ساحل
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
wave front U جبهه امواج رادیویی
the waves beats or the shore U امواج به ساحل می کوبد
wave band U دسته امواج رادیو
pulsing U پرتاب امواج انرژی
interference zone U ناحیه ی تداخل امواج
high freqyency aerial آنتن امواج بلند
conical scanning U ردیابی امواج به طورمخروطی
hertzian wave U امواج هرتز hertz
conical scanning U انتشار مخروطی امواج
interference area U ناحیه ی تداخل امواج
bleeding U باند تداخل امواج
attenuation U افت قدرت امواج
diathermy interference U تداخل امواج دیاترمی
tidal wave U امواج جذر و مدی
airwave U امواج رادیو و تلویزیون
radio sextant U گیرنده امواج کیهانی
oscillation U تفکیک امواج اشکار سازی
oscillations U تفکیک امواج اشکار سازی
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
emitter U منتشر کننده پس دهنده امواج
radio navigation U ناوبری بااستفاده از امواج بی سیم
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
numbered wave U امواج پشت سر هم عملیات اب خاکی
back scattering U پخش معکوس امواج رادیویی
assault waves U امواج هجومی نفرات و وسایل
awash U سرگردان بر روی امواج دریا
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده امواج
oscillograph U دستگاه ثبت نوسان امواج
oscillator U تفکیک کننده امواج اشکارساز
beam width U عرض ستون امواج رادار
inductive interference voltage U ولتاژ تداخل امواج القائی
beach foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
sweep jamming U امواج سیار پارازیت رادیویی
ocean foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
sea foam U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
cynometer U دستگاه اندازه گیری امواج
spume U کف دریا [کف حاصل از برخورد امواج آب]
coastal refraction U انعکاس ساحلی امواج رادیویی
convergence zone U منطقه تقارب امواج سونارزیردریایی
wave period U زمان تناوب امواج دریا
back scattering U توزیع معکوس امواج رادیویی
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
homing mine U مین حساس به انعکاس امواج
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
junk surf U امواج نامناسب برای موج سواری
omnidirectional U گیرنده یا فرستنده امواج درجهت مناسب
operating signal U چانل موجوددر دستگاه امواج ارسالی
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
influence mine U مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
beacons U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
angstrom U واحد اندازه گیری طول امواج
beacon U امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
oscilloscope U دستگاه نشان دهنده نوسان امواج
repeater jammer U دستگاه پخش پارازیت وفرستنده امواج
reverberation index U دستگاه نشان دهنده میزان امواج برگشتی
high frequency interference U تداخل امواج فرکانس بالا سیگنال مزاحم
equisignal zone U منطقهای که دارای امواج مغناطیسی یکسان است
radar mile U زمان لازم برای رسیدن امواج به هدف
scend U در اثر حرکت امواج بالا وپایین رفتن
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
coastal refraction U تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
warbled U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbling U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warble U وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
lotic U زیست کننده بر روی امواج سریع السیر
active mine U مین منفجر شونده از طریق انعکاس امواج
retrogression U برگشت
turnrounds U برگشت
turnarounds U برگشت
d.c. reinsertion U برگشت سی دی
regression U برگشت
reversal U برگشت
reversals U برگشت
regurgitation U برگشت
reflux U برگشت
retrocession U برگشت
d.c. restoration U برگشت دی سی
recrvdescence U برگشت
recurrenge U برگشت
recoveries U برگشت
tergiversation U برگشت
capsizal U برگشت
return line U خط برگشت
regression line U خط برگشت
right of reversion U برگشت
reoccur U برگشت
retrocedence U برگشت
refluence U برگشت
recrudescence U برگشت
veer U برگشت
reverts U برگشت
reverting U برگشت
veers U برگشت
reverted U برگشت
revert U برگشت
returns U برگشت
returning U برگشت
recoil U برگشت
recoiled U برگشت
recoiling U برگشت
veered U برگشت
turnabouts U برگشت
recovery U برگشت
turnabout U برگشت
upturn U برگشت
recoils U برگشت
relapsing U برگشت
relapsed U برگشت
relapse U برگشت
returned U برگشت
back water U برگشت اب
return U برگشت
drawbacks U برگشت
turnaround U برگشت
turnover U برگشت
relapses U برگشت
drawback U برگشت
banged U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bangs U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
influence sweep U پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
CB U رادیوی موج کوتاه که میتواند این امواج را بگیرد
sonar U دستگاه کاشف زیر دریایی بوسیله امواج صوتی
microphone U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
bang U صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
hypersonic U دارای سرعتی پنج یا شش برابر امواج صوتی در فضا
microphones U وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
low frequency U امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
electroencephalograph U دستگاه ثبت امواج الکتریکی مغز بوسیله برق
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
vor U وسیله تعیین جهت ارسال امواج فرستنده دشمن
turnaround form U شکل برگشت
turnaround documents U مستندات برگشت
track return U مدار برگشت
retrograde U برگشت دهنده
retrogressive U برگشت کننده
turn around time U زمان برگشت
reflectors U برگشت دهنده
retrocedent U برگشت کننده
nonlinear regression U برگشت غیرخطی
revocable U قابل برگشت
reflector U برگشت دهنده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com