Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
revert
U
برگشت به وضعیت طبیعی
reverted
U
برگشت به وضعیت طبیعی
reverting
U
برگشت به وضعیت طبیعی
reverts
U
برگشت به وضعیت طبیعی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
recoveries
U
فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
recovery
U
فرایندهایی که نیازدارندسیستم به وضعیت طبیعی پس از خطا برگردد
modifier
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
modifiers
U
دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
roll back
U
کاریک برنامه کاربردی پایگاه داده ها برای توقف تراکنش و برگشت پایگاه داده ها به وضعیت قبلی
inverse
U
تغییر وضعیت منط قی یک سیگنال یا وسیله به وضعیت مخالف آن
serviceability criteria
U
وضعیت امادگی تجهیزات وضعیت قابلیت استفاده ازوسایل
active status
U
وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
hartley
U
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
raced
U
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race
U
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
races
U
وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
back to battery
U
برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
physiographic
U
وابسته به اوضاع طبیعی یاجغرافیای طبیعی
statement of service
U
خلاصه وضعیت خدمتی وضعیت خدمت
naturalism
U
فلسفه طبیعی مذهب طبیعی
flying status
U
وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
flag
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags
U
یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
transparently
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
transparent
U
مودمی که در صورت بروز وقفه , تمام وضعیت برنامه و ماشین را حفظ میکند. وقفه سرویس داده میشود و سیستم به وضعیت قبلی برمی گردد
holding position
U
وضعیت انتظار و در جا زدن وضعیت انتظار هواپیما درمحوطه تاکسی کردن
feelings indigenous to man
U
احساسات طبیعی انسان احساساتی که در انسان بومی یا طبیعی هستند
device
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices
U
یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی وضعیت امادگی یکان شرایط اماده باش یکان
defense readiness condition
U
وضعیت امادگی رزمی ارتش وضعیت امادگی رزمی دفاعی
retrocession
U
برگشت
returns
U
برگشت
returning
U
برگشت
turnabouts
U
برگشت
recovery
U
برگشت
recoveries
U
برگشت
relapse
U
برگشت
relapsed
U
برگشت
relapses
U
برگشت
relapsing
U
برگشت
reverting
U
برگشت
capsizal
U
برگشت
returned
U
برگشت
turnabout
U
برگشت
drawbacks
U
برگشت
recoil
U
برگشت
reverts
U
برگشت
turnaround
U
برگشت
turnarounds
U
برگشت
turnrounds
U
برگشت
reverted
U
برگشت
revert
U
برگشت
reversals
U
برگشت
reversal
U
برگشت
drawback
U
برگشت
back water
U
برگشت اب
return
U
برگشت
tergiversation
U
برگشت
regression
U
برگشت
upturn
U
برگشت
recoils
U
برگشت
recoiling
U
برگشت
recoiled
U
برگشت
regression line
U
خط برگشت
return line
U
خط برگشت
retrocedence
U
برگشت
d.c. reinsertion
U
برگشت سی دی
d.c. restoration
U
برگشت دی سی
retrogression
U
برگشت
reoccur
U
برگشت
regurgitation
U
برگشت
turnover
U
برگشت
veers
U
برگشت
reflux
U
برگشت
recrudescence
U
برگشت
veer
U
برگشت
veered
U
برگشت
right of reversion
U
برگشت
recrvdescence
U
برگشت
recurrenge
U
برگشت
refluence
U
برگشت
turn
U
برگشت شناگر
reversible
U
برگشت پذیر
return pipe
U
لوله برگشت
turn around time
U
زمان برگشت
reversibility
U
برگشت پذیری
retrocedent
U
برگشت کننده
retrocessive
U
برگشت کننده
reverses of fortune
U
برگشت روزگار
returnable
U
قابل برگشت
return current
U
جریان برگشت
re
U
برگشت دادن
re-
U
برگشت دادن
turning point
U
نقطه برگشت
turning points
U
نقطه برگشت
return conductor
U
سیم برگشت
return perion
U
زمان برگشت
retrograde
U
برگشت دهنده
reverberations
U
برگشت امواج
reverberation
U
برگشت امواج
return flow
U
جریان برگشت
irrevocable
U
غیرقابل برگشت
turnaround documents
U
اسناد برگشت
return wire
U
سیم برگشت
irrevocably
U
بطور بی برگشت
turns
U
برگشت شناگر
rebounded
U
ضربه برگشت
rebound
U
ضربه برگشت
retrogressed
U
پس رفتن برگشت
nonlinear regression
U
برگشت غیرخطی
payback period
U
دوره برگشت
regression equation
U
معادله برگشت
regression coefficient
U
ضریب برگشت
regression analysis
U
تحلیل برگشت
recurrence interval
U
زمان برگشت
regressive
U
برگشت کننده
reapparition
U
برگشت عود
retrogress
U
پس رفتن برگشت
retrogressing
U
پس رفتن برگشت
rebounding
U
ضربه برگشت
rebounds
U
ضربه برگشت
regression time
U
زمان برگشت
track return
U
مدار برگشت
flashbacks
U
برگشت شعله
flashback
U
برگشت شعله
irreversible
U
برگشت ناپذیر
backs
U
درعقب برگشت
revocable
U
قابل برگشت
return cargo
U
محموله برگشت
repercussion
U
انعکاس برگشت
rematch
U
مسابقه برگشت
short return
U
برگشت کوتاه
retrogresses
U
پس رفتن برگشت
back water curve
U
منحنی برگشت اب
reflector
U
برگشت دهنده
linear regression
U
برگشت خطی
turnaround time
U
زمان برگشت
reflectors
U
برگشت دهنده
retrogressive
U
برگشت کننده
back
U
درعقب برگشت
irriversible
U
برگشت ناپذیر
return flight
U
پرواز برگشت
armstand dive
U
بالانس برگشت
irremeable
U
برگشت نا پذیر
backward reaction
U
واکنش برگشت
irrevocability
U
برگشت ناپذیری
backspace
U
برگشت به عقب
image reversal
U
برگشت تصویر
irreversibility
U
برگشت ناپذیری
flyback pulse
U
پالس برگشت
turnaround documents
U
مستندات برگشت
ground return
U
برگشت زمینی
grid return
U
سیم برگشت
turnaround form
U
شکل برگشت
downward travel
U
ضربه برگشت
payback period
U
دوره برگشت سرمایه
trip
U
رفت یا برگشت فنر
echoed
U
برگشت امواج رادار
trips
U
رفت یا برگشت فنر
echoes
U
برگشت امواج رادار
echo
U
برگشت امواج رادار
magnetic yoke
U
سیم برگشت مغناطیسی
regress
U
پس رفت کردن برگشت
regressing
U
پس رفت کردن برگشت
turnaround cycle
U
مدت رفت و برگشت
plotter repeatability
U
قابلیت برگشت رسام
echoing
U
برگشت امواج رادار
renewable energy
U
انرژی برگشت پذیر
regresses
U
پس رفت کردن برگشت
ratchet effect
U
اثر برگشت ناپذیر
regressed
U
پس رفت کردن برگشت
tripped
U
رفت یا برگشت فنر
irreversible steels
U
فولادهای برگشت ناپذیر
high inverse voltage rectifier
U
یکسوکننده با برگشت قوی
grid return
U
سیم برگشت شبکه
reverberation
U
برگشت دادن امواج
regression
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
reverberations
U
برگشت دادن امواج
step backwards
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
flip turn
U
برگشت انتهای استخر
reversibility principle
U
اصل برگشت پذیری
irreversible reaction
U
واکنش برگشت ناپذیر
cycle time
U
زمان رفت و برگشت
irreversible process
U
فرایند برگشت ناپذیر
return ticket
U
بلیط رفت و برگشت
revocable credit
U
اعتبار قابل برگشت
regurgitation
U
برگشت خون استفراع
introversion
U
برگشت بسوی درون
revocable letter of credit
U
اعتبار قابل برگشت
inbound
U
برگشت توپ به زمین
impedance feedback
U
پیوست برگشت امپدانس
regress
U
برگشت
[به حالت کم توسعه]
recovery
U
برگشت به حالت اولیه
He came back with his tail between his legs.
U
دست از پ؟ درازتر برگشت
total reflux head
U
سر تقطیر برگشت کامل
nonreimbursable
U
غیر قابل برگشت
lapse
U
برگشت انحراف موقت
lapses
U
برگشت انحراف موقت
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
back stroke
U
ضربه برگشت پیستون
drawbacks
U
برگشت حقوق گمرکی
drawback
U
برگشت حقوق گمرکی
backstroke
U
برگشت عقب زنی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com