Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stigma
U
برچسب
stigmas
U
برچسب
tag
U
برچسب
tags
U
برچسب
volume
U
برچسب
volumes
U
برچسب
label
U
برچسب
labeling
U
برچسب
labelled
U
برچسب
labels
U
برچسب
quasi-
U
برچسب
brand
U
برچسب
branding
U
برچسب
brands
U
برچسب
adhesive label
U
برچسب
banderol
U
برچسب
banderole
U
برچسب
lable
U
برچسب
self-adhesive labels
U
برچسب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tag sort
U
مرتب سازی برچسب جورسازی برچسب
tickets
U
برچسب برچسب زدن به
ticket
U
برچسب برچسب زدن به
volume label
U
برچسب حجم
book plate
U
برچسب کتاب
labels
U
برچسب زدن
bale breaker
U
برچسب عدل
book plates
U
برچسب کتاب
lable paper
U
کاغذ برچسب
bookplate
U
برچسب کتاب
tag file
U
پرونده برچسب
tag file
U
فایل برچسب
statement label
U
برچسب جمله
statement label
U
برچسب حکم
tally plate
U
برچسب تست
lablling
U
برچسب زنی
lable record
U
رکورد برچسب
tape label
U
برچسب نوار
lable
U
برچسب زدن
label record
U
مدرک برچسب
label prefix
U
پیشوند برچسب
header label
U
برچسب سرامد
file label
U
برچسب فایل
file label
U
برچسب پرونده
external label
U
برچسب خارجی
volume label
U
برچسب دیسک
tally plate
U
برچسب ازمایش
label
U
برچسب زدن
tags
U
برچسب زدن
tag
U
برچسب زدن
labeling
U
برچسب زدن
labeled
U
برچسب دار
labelling
U
برچسب زنی
labelled
U
برچسب زدن
tally
U
جای چوبخط برچسب
labeled file
U
پرونده برچسب دار
data set label
U
برچسب مجموعه داده ها
volume table of constants
U
جدول برچسب محتویات
tallied
U
جای چوبخط برچسب
string
U
برچسب مشخصات یک رشته
undefined label
U
برچسب تعریف نشده
trailer label
U
برچسب پشت بند
price tag
U
برچسب قیمت کالا
tallies
U
جای چوبخط برچسب
tallying
U
جای چوبخط برچسب
repeating label
U
برچسب یا مطلب مکرر
tag
U
برچسب زدن بدنبال اوردن
labelled
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
programmed label
U
برچسب برنامه ریزی شده
tags
U
برچسب زدن بدنبال اوردن
label
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
labeling
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
labels
U
چاپ آدرسهای روی برچسب
docketed
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
dockets
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
docket
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
labels
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
format
U
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
formats
U
با استفاده فیلدهای عملوند و عملیات و برچسب
labelled
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
vtoc
U
فهرست راهنما جدول برچسب محتویات
labeling
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
label
U
برچسب زدن طبقه بندی کردن
docketing
U
لیست محتوای بسته بندی برچسب
label
U
موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labelled
U
موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labeling
U
موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labels
U
موضوع داده در رکورد که حاوی برچسب است
labelling
U
1-برچسب گذاری روی چیزی . 2-چاپ برچسبها
symbolically
U
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
symbolic
U
نامی که برای برچسب متغیر یا محلی به کار رود
definitions
U
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
definition
U
یات . 2-مقدار یا فرمولی که به یک متغیر یا برچسب نسبت داده شود
input/output
U
استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
operand
U
عدد یا آدرس فعلی که به جای برچسب یا محل اش استفاده شود
interior label
U
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
Best before:
U
تا این تاریخ مصرف شود :
[برچسب روی کالاهای فاسد شدنی]
stationery
U
شرکتی که حاوی مط الب نوشتنی , کاغذهای مخصوص , پاکت نامه , برچسب و..... باشد
macro
U
تابع برنامه یا بلاک دستورات که توسط کلمه یا برچسب بیان شده است
literal
U
دستور کامپیوتر که حاوی شماره فعل یا آدرس استفاده شدنی است و نه برچسب یا محل آن
wordprocessing
U
استفاده از کامپیوتر برای تایپ , ویرایش و خروجی متن , صورت نامه , برچسب لیست , آدرس و...
texts
U
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
text
U
پردازش کلمات یا استفاده از صفحه کلید کامپیوتر , ویدایش و خارج کردن متن به صورت حروف , برچسب ها و..
transistors
U
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
transistor
U
هر لایه یک emitler برچسب شده در ترمینال , base شدت جریان را کنترل میکند بین emitter,collector
scanners
U
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
macro
U
استفاده از برچسب در زبان برنامه نویسی اسمبلی برای بیان به اسمبلر که تابع ماکرو در آن نقط ه وارد میشود
scanner
U
وسیلهای که اسکن میکند. اسکنر که میلهای را روی برچسب محصول می خواندبا استفاده از اشعه لیزر ودیود نوری
labeled cargo
U
کالای برچسب دار کالای علامت داری که معمولا خطرناک است
interior label
U
برچسب مشخصات ذخیره شده روی رسانه ذخیره سازی
labeling
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labelled
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
labels
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
label
U
اتیکت چسباندن برچسب زدن علامت زدن
defect skipping
U
روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
symbolic
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolically
U
آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com